کتاب دایی جان ناپلئون و ماجراهایی که پیچیده میشوند
نویسنده: سارا ملاعباسی
حتماً تا به حال کتاب دایی جان ناپلئون را در بین «کتابهایی که حال شما را خوب میکنند» یا «کتابهای طنزی که سبب تفکر میشوند»، دیدهاید. یا حداقل عبارت «توهم دایی جان ناپلئونی» به گوشتان خورده است.
این کتاب به نویسندگی مرحوم ایرج پزشکزاد در اوایل دهه پنجاه به صورت رمان منتشر شد و بعد از نیم قرن همچنان تجدید چاپ میشود.
«دایی جان ناپلئون» از زبان پسر خواهرِ داییجان روایت میشود که در یک ظهر تابستانی میفهمد عاشق دختر داییاش شده و سعی میکند با وجود اختلاف پدر و داییاش، نظر داییجان را به خود جلب کند.
و اینگونه شروع میشود:
«من یک روز گرم تابستان، دقیقاً یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعدازظهر، عاشق شدم. تلخیها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود، شاید اینطور نمیشد.»
این در حالی است که دایی بزرگ خانواده یا همان دایی جان ناپلئون، معتقد است در جنگ جهانی اول مقابل انگلیسها در فارس مقاومت کرده و خود را ژنرالی میداند که جانش در خطر است و به آدمها سوءظن پیدا میکند.
اتفاقات و درگیریهای بین دایی و شوهرخواهر او در یکی از مهمانیهای خانوادگی به اوج میرسد و سبب ماجراهایی میشود که بلاهت و سادگی آدمها آن را پیچیده میکند.
مرحوم پزشکزاد با طراحی شخصیتهای دیگری مثل «اسدالله میرزا»، «مش قاسم»، «قمر خانم» و … جامعهای را به تصویر کشیده است که هر کس سعی میکند به هر نحوی هویت خود را ثابت کند و گاهی شبیه جامعه اطرافمان میشود.
آنچه که این کتاب را در دسته کتابهای طنز قرار میدهد، موقعیتهایی است که در نگاه اول پیش پا افتاده به نظر میرسند، اما با دخالت آدمها و تلاششان برای بهتر شدن اوضاع، به اتفاقی پیچیده و کمدی تبدیل میشود.
ماجراهایی که آنقدر کشش و جذابیت دارند که مخاطب در آخر کتاب متوجه میشود نام شخصیت اصلی یا راوی را نمیداند و در کتاب به آن اشارهای نشده است.
همچنین استفاده از تکرار یک جمله مشخص مثل «دروغ چرا تا قبر…آ…آ…آ…آ» یا «مومنت» که از زبان شخصیتهای مختلف شنیده میشود، خواننده را به خنده میاندازد و اجازه نمیدهد داستان با کمبودی مواجه شود.
اشاره به سنت و آداب و رسوم و نشان دادن فرهنگ مردم آن سالها را نیز میتوان جزو ویژگیهای مثبت این کتاب دانست که ذهن خواننده را به خوبی درگیر کرده و فضا و حس و حال آن زمان را برای او متجسم میکند.
در کنار اینها، نثر روان و در عین حال متفاوت و منحصر به فرد نویسنده این اتفاقات را خواندنیتر کرده و باعث شده گاهی خواننده خود را در میان داستان ببیند.
گفتنی است رمان دایی جان ناپلئون تاکنون به هشت زبان زنده دنیا ترجمه شده است و جزو آثاری است که با صرف نظر از بعضی اصطلاحات و عبارات، میتوان آن را به همه علاقهمندان ادبیات داستانی و طنز توصیه کرد.
این کتاب را میتوانید در طاقچه یا فیدیبو بخوانید و یا به صورت فیزیکی از این لینک تهیه کنید.
برای مطالعه معرفی سایر کتابها اینجا کلیک کنید.
پایان