روسفیدترین سیاهان: بررسی نمایش روحوضی در ایران

روسفیدترین سیاهان: بررسی نمایش روحوضی در ایران

نویسنده: الهه ایزدی

پیشتر در مورد کمدی دل‌آرته گفتیم. این‌بار می‌خواهیم مشابه ایرانی آن یعنی نمایش روحوضی را بررسی کنیم.

نمایش روحوضی یا تخت‌حوضی، شبیه کمدی‌ دل‌آرته ایتالیا و نوعی نمایش مفرح ایرانی بود که با هدف سرگرم کردن مردم و خنداندن آن‌ها اجرا می‌شد؛ داستان‌ها برگرفته از زندگی مردم بود؛ نگاهی انتقادی به موضوعات اجتماعی و سیاسی داشت و بی‌پرده و رُک در مورد آن‌ها صحبت می‌کرد.

پایان آن خوش بود و آدم‌های بدسیرت به سزای اعمالشان و عشاق به وصال معشوقشان می‌رسیدند.

رقص و موسیقی هم از اجزای لاینفک این نوع نمایش‌ها بود.

دیالوگ‌ها اکثرا به‌صورت بداهه گفته می‌شد و متنی وجود نداشت؛ بازیگران فقط خط سیر داستان را می‌دانستند.

زبان آن عامیانه و مانند زبان مردم کوچه و بازار بود و دکور نمایش بسیار ساده بود.

اشتراکات کمدی دل‌آرته و سیاه‌بازی:

بداهه‌گویی بازیگران، تقلید، استفاده از موسیقی و رقص و پانتومیم و حرکات آکروبات، مکان اجرا، دکور ساده، استفاده از ماسک یا نقاب و لباس‌های خاص و رنگارنگ.

دلیل نام‌گذاری:

 در قدیم روی حوض حیاط خانه‌ها را با تخته‌های چوبی می‌پوشاندند و رویش فرشی پهن می‌کردند و همان‌جا نمایش اجرا می‌‌کردند. تماشاگران هم دور حوض به تماشا می‌نشستند.

کم‌کم این نمایش در مکان‌های دیگر هم اجرا شد. با گذشت زمان، مکان اجرا جای خود را به موضوع اجرا داد و نمایش‌هایی با موضوعات تمسخرِ ظاهرسازی‌ها و چاپلوسی‌ها روحوضی خطاب شدند.

به‌تدریج در این نمایش‌ها نقش «سیاه» پررنگ شد و به سیاه‌بازی معروف شدند.

نقش سیاه و حاجی (ارباب):

مهم‌ترین نقش نمایش، سیاه بود. نقش مقابل سیاه را حاجی یا ارباب بازی می‌کرد و سیاه، نقش خدمتکار او را داشت.

ویژگی‌های نقش سیاه عبارت بودند از: چهره سیاه، صدای جیغ، زیرکی، نکته‌سنجی و حاضرجوابی.

از نظر فیزیکی هم معمولا شخصی برای این نقش انتخاب می‌شد که لاغراندام و قدکوتاه و به‌عبارت دیگر ریزنقش باشد.

لباس او قرمز بود و کلاه منگوله‌داری بر سر می‌گذاشت. نام او در اکثر نمایش‌ها مبارک، فیروز، غلام، سیاه و الماس بود.

ارباب یا حاجی بعد از سیاه، نقش کلیدی در نمایش داشت. معمولا فردی بازاری و طمع‌کار بود که شکم بزرگی هم داشت.

ریاکار و محتکر و گران‌فروش بود و به سیاه زور می‌گفت. سیاه هم با متلک‌هایش رندانه او را به‌‌سخره می‌گرفت.

نقش‌های دیگر عبارت بودند از: زن حاجی، دختر حاجی، شُلی (پسر حاجی)، شاه، وزیر، جوان، پیر، لوده و دهاتی.

تکنیک‌های به‌کار‌رفته:

۱- پشت دری: سیاه وانمود می‌کرد که نمی‌داند حاجی/ارباب پشت در است و حرف‌هایی می‌زد که در حضور او نمی‌توانست بگوید.

۲- تکرار: گفتن پی‌در‌پی یک کلمه یا جمله و یا انجام پرتکرار یک حرکت خاص‌.

۳- نعل وارونه: وقتی تماشاگر خیال می‌کند از موضوعی اطلاع دارد، برعکس آن گفته می‌شد.

۴- حرف‌توحرف: توی حرف کسی پریدن و قطع کردن صحبت‌هایش.

دیگر تکنیک‌ها عبارت بودند از: پرگویی کردن، دست انداختن کسی، تکه‌پراندن و همدردی کردن.

افول:

با گذشت زمان، به‌دلیل استقبال مردم از رادیو، تلویزیون و سینما، روزبه‌روز از تعداد تماشاگران این نمایش کاسته شد.

همچنین با رونق گرفتن نمایش سیاه‌بازی در لاله‌زار و محدود شدن آن به همین مکان، اجراهای خانگی و مناسبتی کم‌رنگ شد.

همین امر موجب شد که با تعطیلی لاله‌زار، نمایش سیاه‌بازی هم کم‌کم به‌دست فراموشی سپرده شود.

پیشکسوتان:

سعدالله رحمت‌خواه (سعدی‌افشار)، مهدی مصری، ذبیح‌الله ماهری و حسین یوسفی از پیشکسوتان این نوع نمایش به‌شمار می‌روند.

منابع:

سیری در تاریخ تئاتر ایران، مصطفی اسکویی

نمایش در ایران، بهرام بیضایی

عالیجناب سیاه، لاله عالم

پایان

برای مطالعه سایر مقالات اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=317887
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.