فصل جدید زخم کاری و افسانه سرایی معاصر

فصل جدید زخم کاری و افسانه سرایی معاصر

نویسنده: منا محمدنژاد

داشتیم ساعتی از روز تعطیل خود را زیر پای شاهکار تازه مهدویان قربانی می‌کردیم و بوی خونِ وقت ما و جواد عزتیِ نامیرا فضا را گرفته بود و محوِ سبیل‌ها و اداهای مالک‌گونه پسرش بودیم که صدای زنگِ در بلند شد؛ طاهره‌خانم بود سلطان افسانه‌های نامنظم، چه از لحاظ قهرمان و چه از لحاظ زمانی که گاه پدربزرگش را همراه و همسنگر کوچک‌خان جنگلی می‌دانست و گاه شاهد خرابی بلخ در اثر حمله مغولان.

اما این‌بار طاهره‌خانم داشت از ویژگی‌های مثبتِ فرهادجانش جوری افسانه‌سرایی می‌کرد که تصور کردم مرحوم نظامی هم‌اکنون درحال زنگ زدن به ناشران و کاتبان است تا نسخه‌های مختلف خسرو و شیرین را از بازار جمع کند و لنگ بیندازد مقابل پای این همسایه ما.

طاهره‌خانم به مصداق لاف در غربت و (شما بخوانید) قاشق‌زنی در بازار مسگری، داشت درباره پسرِ شش‌جیب‌پوشش برای ما می‌گفت که اگر کسی نمی‌دانست، فکر می‌کرد دارد اوصافِ فیروز نادری و مریم میرزاخانی را برمی‌شمارد و نابغه دهر رفته است فرنگستان برای آنکه هسته اتم بشکافد و بشود ستاره ابرپروژه‌های ناسا.

در میان کلماتِ همسایه گرامی با آن دندان‌های یکی‌درمیانش، داشتم فرهاد را تصور می‌کردم که در پوستِ چهارپایی از مرز رد شده و دارد با آن قیافه‌اش که شبیه مارمولک‌های پشتِ کنتور برق است در بازار وان یا نهایتا استانبول بارکشی می‌کند.

نگاهم بین کاسه آش پشت‌پای شاخ‌شمشاد و دندان‌های مادرش می‌رفت و دست خالی برمی‌گشت، آش آبکی بدون نخود و لوبیا دردش کم از قصه بی‌قهرمان و سریال آبکی نیست.

محمدحسین مهدویان چه کم از طاهره، افسانه‌سرای معاصر دارد یا حتی منوچهر هادی که نتواند با دستور پخت آنها کمی قتل و خون را با مقدار کافی از جواد عزتی، سیگار کشیدن به سبک مک‌کانهی و کمی هم خانم زیبا با ماشین‌ها و لبا‌س‌های مد روز و لاکچری بریزد داخل دیگِ سوراخ فیلیمو و زخمی کاری بنشاند به دلِ تماشاچیان همیشه محروم و شکست‌خورده؟

بازیگران مقوایی‌ بقیه سریال‌های نمایش خانگی هم اکت و حرکات بدن‌شان از حرکات عروسک‌های بی‌قواره برنامه کودک دهه شصت هم انعطاف‌ناپذیرتر است.

در مقابل سریال‌های آن‌وری انگار در استادیوم مغزت، تیم دسته ششمی خیارچینی روستای گاو سفید را فرستاده‌ای تا در یک بازی خیریه مقابل لیورپول به میدان برود.

از پای این کاسه آش بی‌بی‌سه‌شنبه درود می‌فرستیم به بازیگران تفلون زخم‌کاری ۲.

واقعاً چرا باید وقتی را که می‌توانستیم برای اختراع یک گوشت‌کوب دستی تلف کنیم، برای دیدن سریال مهدویان بگذاریم که قهرمانِ صدکیلویی‌اش با یک ضربه چاقوی میوه‌خوری دخترکی ریزه از پای می‌افتد و بعد از آن دنیا مثل سریال‌های ماه رمضان تلفن می‌زند و یکباره به زندگی برمی‌گردد و قهرمان تازه‌اش از فاکتورهای یک سرمایه‌دار خفن فقط میگرنش را دارد؟

فصل جدید زخم کاری را می‌توانید از فیلیمو تماشا کنید.

همچنین در دفتر طنز بخوانید: نقد سریال زخم کاری؛ بازگشت تراپیست حلال‌خور

پایان

برای مطالعه نقد و بررسی فیلم‌های کمدی اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=319354
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.