طنز زرويي بازتاب کرامت انساني بود
رضا اسماعيلي، شاعر آييني، درباره اشعار آييني سروده شده توسط مرحوم ابوالفضل زرويي نصرآباد، گفت: من درگذشت همکار، دوست صميمي و گرانقدرم مرحوم ابوالفضل زوريينصرآباد را خدمت خانواده و همه علاقهمندان به طنز و ادبيات تسليت عرض ميکنم. اين مرد بزرگ که در حوزه ادبيات طنز فعاليت ميکرد قبل از آنکه شاعر طنز باشد يک شاعر انقلابي بود. شاعر انقلابي يعني اخلاق، معرفت، محبت به خاندان رسالت در قلم او موج ميزند. ايشان در کنار شعر طنز به اشعار آييني هم ميپرداخت؛ به طوري که چندين شعر او به شدت قابل توجه و قابل تأمل است.
وي ادامه داد: مرحوم ابوالفضل زرويي نصرآباد بسيار به حضرت عباس(ع) ارادت داشت. هر زمان که باهم ديداري داشتيم فرصتي پيدا ميشد که درباره اشعار آييني، سرودن اين سبک شعر و يا چنين موضوعاتي حرف بزنيم، سخنان بسيار عميق و ژرفي من از ايشان ميشنيدم. سرودن شعر براي اهل بيت(ع) را نوعي رسالت و نوعي وظيفه براي خود ميدانست؛ به طوري که سعي ميکرد در کنار طنز، در خلوت و يا حال معنوي قطعا وقت ويژهاي را براي سرودن اشعار آييني اختصاص دهد.
سبک طنز آقاي نصرآباد بسيار به طنز کيومرث صابري فومني نزديک بود. همان طور که ميدانيد آقاي نصرآباد در گل آقا با مرحوم کيومرث صابري فومني کار ميکرد. جنس طنز گلآقا دقيقا همان جنس طنزي است که جامعه آن را طنزي استاندارد به حساب ميآورد. اين عزيزان سعي ميکردند در طنز تقوا داشته باشند و اخلاق را هميشه حفظ کنند. حريم طنز حريمي مهم و قابل توجه است؛ به طوري که چه مرحوم نصرآباد و چه کيومرث صابري هردو در پي انتشار طنز صريح و درست بودند و اصلا به سمت بياخلاقي و حشو نرفتند.
اگر ما زندگي مرحوم زرويي نصرآباد را مرور کنيم با يک شخصيت خودساخته، کامل و انساني وارسته مواجه هستيم؛ فردي که چشمهسار معرفت به ديانت و اخلاق بود. ايشان ادب را هميشه در اولويت قرار ميداد. زماني که شما اشعار آيينياش را مرور ميکنيد درخواهيد يافت که يک رد اصالتي وجود دارد که در ميان همه شاعران انقلاب اسلامي قابل لمس است، وي خودش را مديون خاندان اهل بيت(ع) ميدانست و هميشه ميخواست نوعي اداي دين کند. متاسفانه امروز شرايط به نحوي پيش رفته است که از فضاي انقلاب و از فضاي معرفت به بزرگان دين فاصله گرفتهايم. تلقي بسياري از طنزپردازن اين است که مردم را به هر قيمتي که شده بخندانند؛ در حالي که بايد بر اساس يک ساختار مشخص، چارچوب اخلاقي و چنين سبک درستي کار پيش برود تا شعر اصولي سروده شود.
اين شاعر درباره الگو و محور بودن مرحوم نصرآباد نيز گفت: ما بايد چنين افرادي را به عنوان شاخص در شعرهاي طنز، قرار دهيم. متاسفانه براي کيومرث صابري فومني چنين مسئلهاي صورت نگرفت. بهحق ايشان الگويي درست و حساب شده براي طنز کشور بود که راه او را مرحوم نصرآباد ادامه داد و تا جايي پيش رفت که بسياري او را قويتر ميدانستند اما متاسفانه مسيري که روزي چنين بزرگاني را به خود ديده بود امروز مسيري است که خيلي مورد استقبال شاعران قرار نميگيرد. افرادي که وارد اين عرصه شدهاند در بهترين حالت ممکن در حد تقليد ماندهاند؛ در حالي که بايد به نحوي به طنز پرداخته شود که طنز فاخر جامعه را به سمت رشد دهد و اهداف درست و منطبق با اصول رهنمون سازد.
اسماعيلي در پايان گفت: من با مرحوم ابوالفضل نصرآباد روزهايي را گذراندم و خاطرات زيادي دارم. بسياري از ايام که در حوزه هنري همديگر را ميديديم لبخند شيرين او انرژي مضاعفي به من ميداد. بسيار اندوهگين و ناراحتم که عرصه طنز يکي از بهترين هاي خود را از دست داد و قطعا جاي چنين بزرگاني به اين زوديها پر نخواهد شد.
ابوالفضل زرويي نصرآباد (متولد ?? ارديبهشت ???? در تهران) شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز بود که با اسامي مستعاري همچون «ملانصرالدين»، «چغندر ميرزا»، «ننه قمر»، «کلثوم ننه»، «آميز مَمتقي»، «ميرزا يحيي»، و «عَبدُل» در نشرياتي مانند نشريات مؤسسه گل آقا، همشهري، جام جم، ايرانيان، انتخاب، زن، مهر، کيهان ورزشي، بانو، جستجو، عروس و تماشاگران مشغول به فعاليت بوده است.
وي بنيانگذار نخستين شب شعر طنز در ايران با عنوان «در حلقه رندان»، بنيانگذار و دبير نخستين جشنواره طنز دانشجويان سراسر کشور، بنيانگذار نخستين شب نثر طنز ايران «شب خلوت»، بنيانگذار و دبير نخستين جشنواره بينالمللي طنز ايران و طراح و آغازگر شب شعر طنز در بيش از ۱۰ استان کشور بوده است. روحش شاد و يادش گرامي باد.