تحلیل راهبردی شعر بزی؛ نبرد شناختی با ذهن کودکان

تحلیل راهبردی شعر بزی؛ نبرد شناختی با ذهن کودکان

نویسنده: علی بهاری

شعر بزی را می‌خوانیم:

«بزی نشست تو ایوونش، نامه نوشت به مادرش

من بزی تو هستم، ناز نازی تو هستم

کوچیک بودم، بزرگ شدم

اندازه یه گرگ شدم

روزی رفتم به جنگل

سراغ خرس تنبل

با شاخک‌های تیزم

پوستشو از جا کندم

ای مادر نازنین

به من بگو آفرین، آفرین و آفرین»

تحلیل شعر بزی:

«بزی نشست تو ایوونش»: این یعنی بزی خونه مجردی داشته. جدایی بچه‌ها از والدین سیاست رسمی استکبار واسه فروپاشی نهاد خانواده است.

چه واسه خودش خونه گرفته، با کی میره، با کی میاد؟ اینترنت پر سرعت. ایتا و بله هم که باز. دو روز بعد هم با یه بچه برمی‌گرده.

«نامه نوشت به مادرش»: چرا نامه می‌نویسه؟ چرا نمیاد سر بزنه؟ مگه چه قدر راهه از این ور تا اون ور جنگل؟ چون مادر اهمیتی نداره.

شما بخون نامه نوشت به مادرش ولی من می‌خونم برای توی کوچه رقصیدن. بچه‌ای که به مادرش نامه ‌می‌نویسه، بزرگ که میشه با پارتنرش تو کوچه می‌رقصه.

«من بزی تو هستم»: من از شما سوال می‌پرسم. چرا یه بچه باید خودش رو به مادرش معرفی کنه؟ دلیل روشنه. چون مادر نمی‌شناسه این رو. اصلا یادش نیست این بچه مال کیه.

گذشت زمانی که بزبز قندی فقط با یه نفر رِل می‌زد. الان دیگه گوسفند و بزغاله تو آغل مثلث عشقی می‌زنن. الان سرچ کنید نهضت هرزگی.

اونهایی که انگلیسی بلدن یا دوره‌های موسسه ما رو شرکت کردن، انگلیسی سرچ کنن: movement of harzegiesm. ببین چه خبره!

«ناز نازی تو هستم»: عنصر تحریک احساس. می‌دونه تا احساس جوون ما تحریک نشه تحت تاثیر قرار نمی‌گیره. کارگردان فیلم پنجاه سایه خاکستری تو یه مصاحبه گفته بود اون صحنه‌ها رو فقط با هدف تحریک احساس گرفتیم که خب دیگه خیلی تحریک شد!

البته این مصاحبه الان دیگه رو سایتش نیست. به محض این که بچه‌های کارگروه سینما دانلود کردن، سازمان سیا سرور رو هک کرد. مبادا پته هالیوود رو بریزیم رو آب.

«کوچیک بودم بزرگ شدم»: چرا باید یه بچه به مادر خودش بگه من بزرگ شدم؟ همه بزرگ می‌شن. نکته داره. چون خیلی از بچه‌ها تو غرب اصلا بزرگ نمی‌شن. کوچیک موندن و همش مجبورن بازی کنن. سرچ کنید: The problem of small children.

ما تو موسسه‌مون یه کارگروه داریم که تخصصی درباره بازی بچه‌ها تو غرب تحقیق می‌کنه. به نام کارگروه بچه‌باز. جدا از بچه‌های کوچیک یه سری از بچه‌ها اصلا به دنیا نمیان تو غرب، مستقیم سِقط می‌شن. سرچ کنید: falling of children from mothers stomach.

دقیقا همین عبارت رو بزنید. ببینید چه آمارهای وحشتناکی میاره بالا. قبول ندارید؟ سرچ کنید.

«اندازه یه گرگ شدم»: من از شما سوال می‌کنم. بزغاله اگه بزرگ بشه چی میشه؟ آفرین بز پیر. پس چرا این گرگ شده؟ داره کد میده که باباش کیه.

این رو بذار کنار تیکه اول که می‌گفت من بزی تو هستم. بزی توئه ولی اندازه گرگ شده. لابد گرگه به بزی گفته به بزغاله نگو چرا پشمای تنش فره!

البته این یه بعدشه. بعد سیاسی هم داره. بز و گرگ با هم دوست‌اند یا دشمن‌اند؟ آفرین دشمن‌اند. ولی اینجا با هم بچه ساختند. چرا؟

چون دو تا دشمن باید با هم صلح کنن اگه منافع آقا شیره تامین بشه. یکهو خبر میاد ایران و عربستان با هم صلح کردن.

ما هم که پشت گوش‌هامون مخملیه و این قضیه هم کاملا اتفاقیه. ببین تا کجا رو برات چیده؟ بعد ما اینجا با تمام قدرت، مهران رجبی رو که یه تنه جلو کل پروژه رسانه‌ایشون وایساده تخریب می‌کنیم. بی‌بصیرتی تا کجا؟

ادامه تحلیل شعر بزی:

«روزی رفتم به جنگل، سراغ خرس تنبل»: دقت کنید خودش میره به جنگل. یعنی صبر نمی‌کنه تا اون بیاد و باهاش مقابله کنه. نه، دفاعی در کار نیست، حمله پیش‌دستانه. بعد همین‌ها به پوتین میگن متجاوز.

«با شاخه‌های تیزم، پوستش رو از جا کندم»: اینجا یه ناخن از یه خانم می‌شکنه سه ماه دعوای حقوق بشری راه میندازن. پوست یارو رو کنده و داره با افتخار تعریف می‌کنه. بعد اینجا اکانت بچه‌های ما رو سر دو تا انتقاد می‌بندن.

دقیقا تو همین ایام می‌بینید یه سریال پخش میشه به نام پوست شیر. اینجا صحبت از پوست خرسه، اونجا صحبت از پوست شیره. خرس سه حرف داره، شیر هم سه حرف داره. هر دو هم تک‌بخشی‌اند و اتفاقا سر این که کی سلطان جنگل باشه با هم دعوا دارن.

باشه اینها اتفاقیه، پشت گوش ما هم مخملیه. بعد دوز خشونت رو ببین. با شاخک‌هاش پوستش رو می‌کنه. یعنی نه تذکر لسانی، نه پیگیری حقوقی. مستقیم اقدام عملی. چرا؟ رواج خشونت. عادی‌سازی جنایت. فاز بعدی پروژه ناامن‌سازی.

«ای مادر نازنین، به من بگو آفرین، آفرین و آفرین»: جنایت می‌کنه، آفرین هم می‌گیره. ارتش امریکا چند بار به خلبان‌های بمب‌افکن‌هاش مدال لیاقت داد؟ به چند تا جلاد هدیه حقوق بشر داد؟ ببین از چه سنی پروژه تطهیر آمریکا رو کلید زده؟

مهدکودک بچه‌هامون رو فتح کردن، ما نشستیم داریم شعار میدیم. قبول ندارید؟ سرچ کنید. سرچ کنید The mahd of children in Iran. ببینید چی میاد بالا.

راهکار مقابله: بعضی‌ها میگن چی کار کنیم؟ دو تا راهکار داره: اول روشنگری. من خودم هفده‌ساله بودم روشنگری رو شروع کردم.

بعضی کسایی که پای سخنرانی‌های من بودن الان خودشون تو زندانن. جنایت کردن ولی اونجا فعال فرهنگی‌اند. ایشالا عفو می‌گیرن میان بیرون.

بعدش هم از کسایی که روشنگری می‌کنن هی سند نخواهید. این‌ها آفت کاره. ببین الان این بزه به مادرش سند داد؟ همه‌اش ادعا.

ولی جوون ما هم قبول می‌کنه. از دشمنتون یاد بگیرید.

راهکار دوم که مهم‌تره شرکت تو دوره‌های موسسه ماست. یه دوره دشمن‌شناسی کودک و نوجوان داریم که خودم تدریس کردم، آفلاین با یه فلش ۶۴ و ده تا قصه از خاله شادونه به مبلغ ۱۹۸ هزار تومن همین الان می‌تونید سفارش بدید.

پایان

برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=317701
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.