کتاب یک مغز اضافه و قاشق چوبی روی قابلمه
نویسنده: الهه ایزدی
دوست دارید از فلسفه سردربیاورید ولی حوصله خواندن مباحث پیچیدهاش را ندارید؟ یک راهکار توپ برایتان داریم؛ کتاب «لبخند با یک مغز اضافه»!
حالا چرا لبخند؟ چون پیوند مبارک و میمونی در این کتاب زده شده؛ پیوند طنز و فلسفه.
خدا رو شکر مراسم، با حفظ تمام شئون انجام شده و زنانه و مردانه هم جدا بوده و از این نظر هیچ مویی لای شکاف کتاب نمیرود.
دیگر لازم نیست با خواندن یک پاراگراف فلسفی، سیمکشیهای مغزتان را عوض کنید یا چشم بدوزید به قابلمه کلهتان که تویش حوصله بار گذاشتهاید تا مبادا یکهو سر برود و گند بزند به همه جا.
کتاب «لبخند با یک مغز اضافه» نه تنها عنوان جالبی دارد، بلکه محتوای جالبتری هم دارد! از زبان ثقیل و سنگین کتابهای فلسفی در آن خبری نیست و ترجمه آن روان و دلچسب است.
طنز جاری در متن کتاب، حکم قاشق چوبی روی قابلمه را دارد که نمیگذارد محتویات آن سر برود.
مباحث اولیه فلسفی با مثالهایی بامزه آورده شده که درک مفاهیم را راحتتر میکند.
منتها گاهی این مثالها خیلی با خواننده صمیمی میشوند و ممکن است پایشان را روی خط قرمز بعضی از آدمها بگذارند که پیشنهاد نگارنده این متن این است که این عزیزان یک کمی شل کنند.
یا اگر هر کاری میکنند شل نمیشود، وقتی حواسشان نیست خط قرمزشان را یک کمی ببرند آن طرفتر یا حداقل رنگ قرمزش را کمرنگ کنند. (مگه صورتی چشه؟)
مثالها قرار است خوانندگان را شیرفهم کند و یک خنده یواشی هم روی لبهایشان بیاورد.
شما هم بخوانید و بخندید و سخت نگیرید. بزرگان گفتهاند سخت میگیرد جهان بر مردمان سختگیر.
همچنین نگارنده این متن معتقد است که جای «مقدمه مترجم» و «درباره نویسندگان» در کتاب خالی است؛ ولی خب این چیزی از ارزشهای آن کم نمیکند.
ده فصل این کتاب عبارتند از: متافیزیک، منطق، معرفت شناسی: تئوری خرد، اخلاقیات، فلسفه و اعتقادات جمعی، اگزیستانسیالیسم، فلسفه زبان، حکومت معطوف به قدرت، نسبیت و فرافلسفه.
کتاب «لبخند با یک مغز اضافه» ترجمهای است از کتاب Plato and a platypus walk into a bar؛ نوشته دانیل ام کلاین و تامس کت کارت. زحمت ترجمه کتاب را آقای حسین یعقوبی کشیده و انتشارات سوره مهر چاپ اول آن را در سال ۹۶ روانه بازار کرده است.
بخشی از متن کتاب:
اخلاق نسبی/اخلاق موقعیت
طرفداران نظریه اخلاق نسبی معتقد بودند که سنجش ارزش اخلاقی یک عمل، فقط با در نظر گرفتن آمیزهای پیچیده از شرایط و موقعیت و زمان عمل، قابل تعبیر و تغییر است.
مثلا این که آن عمل در زندگی سایر افراد چه تاثیری میگذارد؟ در زندگی چه افرادی تاثیر میگذارد؟ پیامد این عمل در آینده چگونه خواهد بود؟...
آیا صرفا توجه به شرایط در اخلاقی بودن اعمال موثر است؟ گاهی اوقات بیتوجهی به شرایط هم میتواند در این مسئله نقش داشته باشد.
ماجرای زیر را بخوانید:
سارقان مسلح وارد بانک شدند، مشتریان را به خط کردند و از آنها خواستند کیف، ساعت و جواهرآلات خود را در کیسه آنان بریزند.
یکی از کارمندان بانک که به همراه سایرین در صف مناظر لخت شدن توسط سارقان بود، رو به همکارش کرد و اسکناسی کف دست او گذاشت.
همکارش با تعجب گفت: «این دیگه چیه؟» و او با صدای آهسته گفت: «اون پنجاه دلاری که شیش ماه پیش ازت قرض گرفته بودم».
پایان
برای مطالعه نقد و بررسی سایر کتابها اینجا کلیک کنید.