فیلم سینمایی شادروان برای شادی روان مخاطب

نقدی بر فیلم سینمایی شادروان

نقدی بر فیلم سینمایی شادروان

نویسنده: مهدی صالحی

فیلم سینمایی شادروان داستان خانواده‌ای است که در تامین نان شب خود مانده‌اند و با فوت پدرشان لشگری از مهمان‌ها به خانه‌شان سرازیر می‌شوند.

مهمان‌هایی که نه برای عرض تسلیت بلکه برای تفریح و دور هم بودن آمدند.

این فیلم در نقد یک رسم غلط است، رسمی که در دین اسلام هم بد شمرده شده و آن تحمیل مخارج پذیرایی از افرادی است که برای عرض تسلیت آمده‌اند و نمی‌روند و داغ عزادار را دو چندان می‌کنند.

هم داغ عزیز از دست رفته و هم داغ تامین مخارج پذیرایی در منابع روائی شیعه بیش از هجده روایت وجود دارد که همگی دلالت بر این دارند که خوردن غذای میت کراهت داشته و مستحب است تا چند روز (حداقل سه روز) برای خانواده مصیبت زده غذا برده شود.

انتخاب اسم شادروان در اینجا دو معنی می‌دهد: هم روان شاد بودن افراد خانواده مخصوصا پسر بزرگ خانواده، نادر و هم فوت پدر خانواده که اصطلاحا به شخص فوت شده شادروان می‌گویند.

فیلم با نام اسطوره فوتبال آرژانتین دیگو آرماندو ماردونا آغاز می‌شود، آغاز فیلم با این اسطوره فوتبال به این نکته اشاره دارد که ما با خانواده‌ای فقیر روبه‌رو هستیم که تمام زندگیشان با چالش و مشکلات روبه‌رو است.

نادر که عاشق مارادونا است سعی می‌کند مثل او رفتار کند، البته او فقط خصلت‌های بد مارادونا را به ارث برده، مثلا مارادونا بارها به دلیل قاچاق مواد مخدر دستگیر شد و نادر قاچاقی و مخفیانه برای پدرش حسن شیرینی خامه‌ای می‌آورد و باعث مرگ پدر می‌شود.

در ادامه راه سایه مارادونا در تمام فیلم احساس می‌شود تا آنجا که نادر به معشوقه‌اش آهو می‌گوید: فرق من با مارادونا دست خدا است. من دست خدا را ندارم و این اشاره به گلی است که مارادونا در جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک با دست وارد دروازه پیتر شیلتون انگلیسی کرد و از این گل بعدها به عنوان دست خدا یاد کرد که توانست انتقام شکست در جنگ ۱۹۸۲ بین آرژانتین و انگلستان معروف به فارکلند را بگیرد.

حسین نمازی کارگردان این اثر با این کار ادای دینی به مارادونا نموده و خواسته که یاد او را زنده نگه دارد چرا که او برای خیلی از جوانان هم سن و سال او خاطرات خوبی را رقم زد است.

این فیلم به خاطر باورپذیر بودنش و بازی خوب بازیگرانش با استقبال خوب تماشاگران مواجه شد و این یکی از نکات مثبت نویسنده و کارگردان این اثر است که در فیلم‌های قبلی خود مثل آپاندیس هم این مولفه را رعایت کرده البته فیلم دارای نکات مثبت و منفی است که به برخی از آنها از دیدگاه طنز اشاره می‌کنیم.

بزرگترین و شاید تنها ایراد فیلم منفعل بودن زن افغانستانی است که کمک زیادی به بار طنز فیلم نمی‌کند و بودن یا نبودن آن خیلی اثری ندارد.

در صورتی که می‌توانست به عنوان معشوقه پسر بزرگ خانواده نقشش پررنگ‌تر باشد. مثلا بیشتر از اهل خانه زجه بزند و تنها هدفش گرم کردن مجلس باشد کما اینکه قبلا در صحنه دستگیری نادر بخاطر دزدی جنازه پدرش شاهد چنین رفتاری از سوی پری دختر حسن بودیم.

از نکات جالب توجه که تا انتهای فیلم به آن پرداخته شده اولویت قرار دادن خود نسبت به دیگران است. این را می‌توان از همان صحنه ابتدایی فیلم که پدر در حال خوردن شیرینی خامه‌ای است و نمی‌خواهد کسی را در آن شریک کند تا انتهای داستان که نادر و آهو در روزی که همه برای دفن پدر رفته‌اند، به محضر می‌روند تا صیغه عقد را جاری کنند و یا پسرعمویی که به بهانه فوت پدرش از خدمت سربازی مرخصی گرفته ولی به خاموش کردن ضبط ماشین که آهنگی شاد پخش می‌کند معترض می‌شود.

یا درخواست‌های فامیل مشاهده کرد و اوج این رفتار را می‌توان در صحنه‌ای که مسافرین ماشین نیسانی در حال رقص با آهنگی کردی از کنار وانتی که نادر، کریم و پری در آن نشستند رد می‌شود و در صحنه بعد می‌بینیم در کوچه جلوی منزل مرحوم لباس سیاه می‌پوشند و به فرزندان حسن تسلیت می‌گویند در واقع این تناقضات به ما نشان می‌دهد کل این خانواده شادروان هستند.

گفت‌وگوها سرشار از شوخی و متلک‌هایی است که باعث خنده می‌شوند و بار طنز فیلم را گفت‌وگو به دوش می‌کشد ولی از نظر موقعیت نمایشی و داشتن صحنه‌های جذاب بصری طنز که به یاد بماند بجز چند صحنه که مهمترین آنها دزدیدن پدر فوت شده از بیمارستان و فرار از کبابی است موقعیت خاصی به چشم نمی‌خورد.

یکی دیگر از نکات مثبت که بیننده را شوکه می‌کند و او را پای فیلم نگه می‌دارد فکرهای پر دردسر پسر بزرگ خانواده است، نادر که خود را عقل کل می‌پندارد. او با گفتن: «من خیلی فکر کردم …» دردسری جدید را شروع می‌کند و تماشاچی منتظر اتفاقات بعدی است که قطعا با خرابکاری همراه است.

حضور یک‌باره دخترخاله در وسط تمام صحنه‌های عاشقانه، غم‌انگیز و بحث‌های جدی که همانند سخنگوی سایر مهمانان عمل می‌کند و یا درخواست‌‎های عجیب سایرین مثل طناب برای درست کردن تاب یا نخ دندان یک عمل طنز جهت برگشتن فیلم به روال عادی خود شکل می‌گیرد که به خوبی از آن استفاده شده است.

در کل فیلم سینمایی شادروان را می‌توان فیلمی موفق از منظر طنز دانست که دیدن آن خالی از لطف نیست و می‌تواند لحظات شادی را برای خانواده در کنار یکدیگر رقم بزند.

پایان

برای مطالعه نقد سایر فیلم‌ها اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=316572
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.