فیلم سلفی با دموکراسی داستانی فانتزی دارد

فیلم سلفی با دموکراسی داستانی فانتزی دارد

نویسنده: الهه ایزدی

فیلم سلفی با دموکراسی را علی عطشانی کارگردانی کرده که جزو معدود کارگردان‌هایی است که از تجربیات جدید استقبال می‌کند و سعی دارد کار متفاوتی ارائه کند.

گرچه فیلم «آقای الف»، اولین فیلم سه‌بعدی سینمای ایران، از حیث ضرورت سه‌بعدی بودن فاجعه بود و اصلا مشخص نبود که چرا یک فیلم اجتماعی -و نه اکشن، تریلر یا فانتزی- باید سه‌بعدی ساخته شود؛ اما فیلم «سلفی با دموکراسی» توانسته تا حدی مخاطب سهل‌گیر سینما را راضی کند.

این فیلم، در ادامه فیلم «دموکراسی تو روز روشن» است که ده‌سال پیش اکران شده. ایشان گویا علاقه عجیبی به واژه دموکراسی دارند.

بعید نیست عنوان فیلم ده سال بعدشان چیزی در مایه‌های «من و دموکراسی، همین الان، یهویی!» باشد.

فیلم، داستانی ماورائی و فانتزی دارد و پیشرفت تکنولوژی این امکان را فراهم کرده تا مخاطب بتواند تصاویر و موقعیت‌های خیال‌انگیز را بر پرده سینما تماشا کند.

دو فرشته برای انجام پروژه‌ای تحقیقاتی به ایران فرستاده می‌شوند و با افرادی که در جنگ ایران و عراق حضور داشته‌اند ارتباط می‌گیرند.

در ادامه خضوعی، فرشته‌ای آسمانی، به یک عشق زمینی گرفتار می‌شود و می‌خواهد در زمین بماند و…

نام‌گذاری شخصیت‌ها جالب است و در واقع شناسنامه آن‌هاست، راست‌شونه، چپ‌شونه و سرسجود.

تمام بار طنز فیلم روی دوش شخصیت خضوعی با بازی پژمان بازغی است؛ حتی خشوعی (پولاد کیمیایی) هم نتوانسته از مخاطب شوخی بگیرد.

به‌جز پژمان بازغی که به‌ نظر می‌رسد تلاشش را کرده، بازی سایر بازیگران معمولی است.

پانزده دقیقه اول فیلم بسیار کند و کش‌دار است و به‌جز جلوه‌های ویژه (با توجه به امکانات و بضاعت سینمای ایران) هیچ حرفی برای گفتن ندارد.

در بحث چهره‌پردازی‌، گاهی باورپذیری مخاطب در نظر گرفته نشده است؛ مثلا شخصیت آندره کشیشیان. پدرش در فیلم می‌گوید هنگام شهادت ۲۱ ساله بوده؛ درحالی که گریم بازیگر این نقش، حداقل ۳۲-۳ ساله نشان می‌دهد.

سکانس زن خیابانی دیگر نخ‌نما و تکراری شده و همه برای نشان دادن بخشی از فساد جامعه که در خیابان‌ها اتفاق می‌افتد همیشه سراغ این سوژه می‌روند.

در سکانس انتهایی فیلم، دنیا به خضوعی سیب قرمز تعارف می‌کند و او هم آن را می‌گیرد و گاز می‌زند.

آن‌ها در مرتفع‌ترین نقطه شهر، جایی که تمام شهر زیر پایشان است، روی نیمکت نشسته‌اند.

این سکانس، داستان آدم و حوا و سیب ممنوعه و اخراج از بهشت را به ذهن متبادر می‌کند.

یک سوال در مورد «قضاوت تاریخ» از ابتدا تا انتهای فیلم چندبار تکرار می‌شود و مشخص نیست تاکید چندباره روی آن چه ضرورتی داشته‌ است.

امیدواریم پیشرفت‌هایی که در زمینه تکنولوژی در سینما صورت گرفته، بتواند ذهنیات نویسنده و کارگردان را با آنچه عملا بر پرده سینما اتفاق می‌افتد به‌خوبی پیوند بزند و خیال بتواند در باورپذیرترین شکل ممکن خودنمایی کند.

این فیلم را می‌توانید از فیلیمو یا نماوا تماشا کنید.

پایان

برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلم‌های کمدی اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=317400
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.