فیلم انفرادی باید به انفرادی برود!

فیلم انفرادی باید به انفرادی برود!

نویسنده: الهه ایزدی

یک موسسه مالی-اعتباری پول‌های سپرده‌گذاران را بالا کشیده و حالا سه نفر از آن‌ها (عطاران، هاشمی و مهران‌فر) که آه ندارند با ناله سودا کنند، برای سیر کردن شکمشان و داشتن جای خواب، دست به کار خلاف می‌زنند تا به زندان بیفتند و بتوانند سرپناه و خرده نانی برای خودشان جور کنند.

فیلم انفرادی به کارگردانی مسعود اطیابی، فیلمی کمدی است که تنها در سکانس‌های محدودی می‌تواند از مخاطب خنده بگیرد.

فیلم به هر موضوع اجتماعی یا اقتصادی که داغ شده، ناخنک می‌زند؛ از آب‌بازی در پارک گرفته تا موسسات مالی غیرمجاز و اختلاس.

از این نظر، مانند پارچه‌های تکه‌‌دوزی‌شده می‌ماند که با چسباندن رنگ و طرح‌های مختلف سعی دارند تصویر و نقشی متفاوت و جالب ارائه کنند.

منتها در فیلم انفرادی این تکه‌ها مثل قرمه‌سبزیِ جانیفتاده که لوبیایش یک طرف است و سبزی‌هایش یک طرف دیگر، حسابی توی ذوق می‌زند و شوق تماشا را از مخاطب می‌گیرد. انگار چند نویسنده تازه‌کار نشسته‌اند و هر کدام یک تکه از فیلم را نوشته‌اند و بعد چسبانده‌اند به هم!

رضا عطاران و مهدی هاشمی همان بازی‌های تکراری و همیشگی را دارند. در این میان فقط احمد مهران‌فر است که تا حدی توانسته بازی متفاوتی نسبت به کارهای قبلی‌اش ارائه دهد اما این تفاوت نتوانسته از مخاطب خنده بگیرد.

بازی‌های بازیگران بسیار رها است و به‌نظر می‌رسد دستشان برای بداهه‌پردازی باز بوده است. در کل بازی‌ها خوب نیست و گویا تلاشی هم در این زمینه از سمت بازیگران صورت نگرفته است.

فیلم انفرادی به هر سوژه اجتماعی-سیاسی یک نوکی زده، اما در سطح باقی مانده و فراتر نرفته است. یک در را در نظر بگیرید که بیرونش فیلم انفرادی قرار دارد و درونش مسائل اجتماعی روز.

طرح مسائل در حد در زدن باقی مانده و در حتی باز هم نشده چه برسد به ورود! و مخاطب کاملا متوجه می‌شود که قصد فیلم، استفاده ابزاری از این سوژه‌ها در جهت فتح گیشه بوده و بس. داستان و گره‌هایش عمیق نشده‌اند.

اتفاقات فیلم رابطه علت و معلولی درست و روند منطقی ندارند و انگار با شیر یا خط کنار هم‌ چیده شده‌اند.

شخصیت‌ها به پیش‌پا‌افتاده‌ترین حالت ممکن از مهلکه‌هایی که در آن‌ها گرفتار می‌شوند، خلاصی پیدا می‌کنند. به‌عنوان مثال در سکانسی که چند مرد بدن‌ساز به منزل عطاران می‌روند تا حسابش را برسند، او به مضحک‌ترین شکل ممکن از دستشان فرار می‌کند.

این شیوه‌ها شاید در دهه ۶۰ و ۷۰ جواب می‌داد و می‌توانست خنده بگیرد ولی الان دست‌کم گرفتن تماشاگر تلقی می‌شود.

در واقع فیلم این‌طور القا می‌کند که برای شعور مخاطب پشیزی ارزش قائل نیست و نگاهش به جیب آن‌ها است.

جلوه‌های ویژه فیلم انفرادی را انگار در دهه ۷۰ و ۸۰ ساخته‌اند و صرفا کاریکاتوری از جلوه‌های ویژه در فیلم وجود دارد!

فیلمبرداری و موسیقی هم حرفی برای گفتن ندارند. در سکانسی که عطاران به بدن‌سازان زن و مرد داروهای اشتباهی فروخته، دیالوگ‌ها با لب‌های بازیگران هم‌خوانی ندارد و اصطلاحا سینک نشده.

دیالوگ‌نویسی بسیار ضعیف است و اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، باید بگوییم که در میان شوخی‌های جنسی و اروتیک فیلم، مقداری هم دیالوگ معمولی وجود دارد!

نویسنده‌ها و کارگردان‌ها اگر بخواهند می‌توانند در کنار توجه به گیشه و فروش، به سطح کمدی کار و تکنیک‌های آن هم گوشه چشمی داشته باشند. فقط باید کمدی را جدی بگیرند!

این فیلم را می‌توانید آنلاین تماشا کنید.

پایان

برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلم‌های کمدی اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=317310
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.