خنده در خانه؛ مرور بهترین طنزهای کمتر دیده شده نمایش خانگی
خنده در خانه؛ مرور بهترین طنزهای کمتر دیده شده نمایش خانگی
نویسنده: بنیامین کلاچاهی ثابت
جدی شدن ژانر طنز در سریالهای نمایش خانگی با شروعی تحسینبرانگیز در سریال «قهوه تلخ» همراه بود که بعدها هیچ یک از آثار این ژانر در این بستر به محبوبیت آن نرسیدند. حتی «شاهگوش» استاد داوود میرباقری هم با اُفت کیفیت در میانه داستان و یک پایانبندی ضعیف به فراموشی سپرده شد.
بعدتر آثار طنز ارائه شده در شبکه خانگی از دنباله سازیهایی که از موفقیت یک نسخه سینمایی یا خوشنامی گروه سازنده خود ارتزاق کردند تا سریالهایی که از فرمول فروش فیلمهای فاقد منطق روایی در سینما تبعیت میکردند را شامل شد.
سریالهایی که بعضی از آنها، مخاطب را به جای هنرمندان حاضر در آنها دچار شرم نیابتی میکردند. با این وجود اما بعضی از سریالها نکات مثبتی برای دیده شدن داشتند. سریال «هیولا» مهران مدیری با طراحی موقعیتهای متعدد شوخیهای آشنا و باب میل مخاطب، سرآمدِ آنها بود و یا سریال «راز بقا» سعید آقاخانی، که به واسطه ایده اولیه درخشان و بازیهای خوب از قافله عقب نماند.
در این بین اما سریالهایی وجود دارند که به نظر به اندازه نکات مثبت قابل ارائه خود، دیده نشدند. پنج مورد از این سریالهای طنز در زیر معرفی شده است:
۵- «مردم معمولی»
خلاصه داستان: صاحب ثروتمند و خسیس یک مرکز زیبایی مجبور میشود به خواهرش اجازه دهد که آژانس مسافرتی خود را در مرکز او راهاندازی کند. تقابل آدمهای شاغل در مرکز، ماجراهایی را شکل میدهد.
شاید غیرقابل انتظارترین پیشنهاد برای تماشا، پیشنهادِ سریال «مردم معمولی» باشد. سریالی که شدت انتقاد از آن به گونهای بود که شش قسمت ابتدایی آن از پلتفرمِ پخش حذف شد تا در اتفاقی عجیب، قسمت هفتم آن به نام قسمت اول منتشر شود!
تهیه این سیتکام برای شبکه خانگی که حاصل بازیگوشی و ریسکپذیری رامبد جوان در مقام کارگردان بود اما نکات مثبتی هم داشت.
مهمترینِ آنها بازی بسیار خوب و خَلقِ شخصیتهای بامزه توسط امیر نوروزی، الناز حبیبی و مرحوم آتیلا پسیانی بود.
جا افتادن شوخیهای منطبق بر روابط افراد نیز نیاز به زمان داشت که ترکیب بستر نمایش خانگی و قالب بدیع سیتکام، این فرصت را به دست نیاورد. اما حالا شاید تماشای پیاپی قسمتهای این سریال برای علاقهمندان به سیتکامهای خارجی تجربه جذابی باشد.
۴- «سیاهچاله»
خلاصه داستان: قصه زندگی مردی که در شصت سالگی بیکار و اجارهنشین است. خانواده او متوجه عبور لوله انتقال نفت از زیر خانه بربادرفته پدری خود میشوند و این موضوع ماجراهای دیگری را رقم میزند.
سیاهچاله از سریالهای متأخر نمایش خانگی است که پخش آن به تازگی به پایان رسیده. گروه بازیگران حرفهای زیر نظر کارگردانی «حسین نمازی» که پیشتر فیلم سینمایی شادروان را ساخته، توانستهاند ضمن خلق لحظاتی بامزه، اثری با کیفیت و قابل قبول را برای خانوادهها آماده کنند.
مهمترین وجوه مثبت این اثر اما اول، اشاره زیرکانه به جمعی از پروندههای معروف فساد اقتصادی در قالب پرداختن به یک خانواده معمولی و از همه جا بی خبر است.
دومین وجه خوب این سریال هم این است که چند شخصیت جدید و بینظیر (مانند وکیل ژولیده و بیحوصله) خلق کرده که نمونه این کار در سریالهای طنز (غیر فانتزی) ایرانی بسیار کم دیده میشود.
۳- «ویلای من»
خلاصه داستان: پیرمردی ثروتمند و بدون فرزند در بستر مرگ است. وکیل درستکار او به دنبال وارثان وی میگردد که کارگر بدهکار و سابقهدار رستورانی به موضوع پی میبرد و سعی میکند خود را برادرزاده پیرمرد جا بزند.
نیمه تمام ماندن مجموعه قهوه تلخ باعث شد «مهران مدیری» پروژهای کم ریسک و معمولی را در دست بگیرد تا از به سرانجام رسیدن آن مطمئن باشد.
عدم اعتماد مخاطب به اتمام پروژههای نمایش خانگی در آن مقطع و استفاده از بازیگران ضعیفتر برای بعضی نقشها باعث شد این سریال نتواند به اندازه سایر آثار کارگردانش سر زبانها بیفتد؛ با این حال سریال توانست با انتخاب فرم ساده در لوکیشن یک ویلا تمرکز خوبی روی پیشبرد داستان داشته باشد.
استفاده دوباره از زوج امتحان پس داده مدیری و انصاری برای نقشهای اصلی نقطه قوت سریال بود و در کنار آن، خلق چند کاراکتر بامزه با تیکهکلامهای شیرین توانست در همه قسمتها لحظات خندهداری را بسازد. پایانبندی خوب از دیگر ویژگیهای این سریال بود که مخاطبین خود را راضی نگه داشت.
۲- «روزی روزگاری مریخ»
خلاصه داستان: مردی که در زمان حال با مشکلاتی مواجه است طی اتفاقی منجمد میشود و سالها بعد در مریخ، چشم باز میکند. تغییرات سبک زندگی، فرهنگ و … در زمان و سیارهای دیگر موجب تناقضات مفرحی میشود.
پیمان قاسمخانی در زمان پخش سریال تلویزیونی مسافران اعلام کرده بود که این اثر چند سالی زود ساخته شده است! تا حدودی هم حق با او بود چرا که به تازگی، سکانسهایی از آن سریال در شبکههای اجتماعی بازنشر شده که نظرات پیرامون آنها، مثبتتر از زمان پخش سریال است.
روزی روزگاری مریخ به عنوان آخرین اثر پیمان قاسمخانی در مقام سرپرست نویسندگان که (خودش هم آن را مشترکاً با محسن چگینی کارگردانی کرده) به نوعی دنبالهای بر همان سریال مسافران است.
اگرچه به نظر یکی از محبوبترین نویسندههای طنز در ایران (اگر نگوییم محبوبترین) در چند سال اخیر از وسواس خود برای کیفیت متن کم کرده اما این سریال هم توانست با خلق دنیای خود به مرور ارتباط بهتری با مخاطب بگیرد.
ارتباطی که البته در قسمتهای اول حاصل نشده بود و دلیل قرار گرفتن اسم آن در بین سریالهای کمتر دیده شده این است که عده زیادی از تماشای ادامه آن منصرف شدند.
البته که این سریال بیشتر یک سریال جوان پسند محسوب میشود و ارتباط برقرار کردن با آن برای تمام اعضای خانواده چندان آسان نیست اما مخاطب این دست آثار فانتزی، آن را خواهد پسندید و جدیترین انتقاد این مخاطبان به آن، تعداد کم قسمتها نسبت به ظرفیت ادامه داستان خواهد بود.
۱- «گلشیفته»
خلاصه داستان: سریال با بنمایه حقوق زنان درباره چهار زن است که بر سر رفتن به دانشگاه، کسب کرسی مدیریت، اعزام به مسابقات ورزشی و مسئله وراثت وارد چالشهایی با مردهای زندگی خود میشوند. اتفاقاتی این چهار زن متفاوت را با هم هم مسیر میکند.
«بهروز شعیبی» در اولین تجربه کارگردانی خود در شبکه نمایش خانگی به سراغ سوژهای طنز رفت که مرحوم «خشایار الوند» سرپرستی نویسندگان آن را به عهده داشت.
این سریال که شاید بتواند نامزد عنوان قویترین سریال طنز شبکه نمایش خانگی نیز باشد، از گروه پرتعداد بازیگران حرفهای بهره برده است.
خرده قصههایی که هر کدام جذابیت خود را دارند در مسیر قصه اصلی به خوبی به هم میرسند. نکته بسیار مهم این که با وجود تلاش گروه سازنده برای انتقال پیامهایی اما سازندگان اثر همواره به وظیفه ایجاد سرگرمی و خلق لحظات خنده دار وفادار میمانند.
خلق شخصیتهای متفاوت و کمتر دیده شده در قاب یک سریال مانند «مدیرِ زن» یا «ورزشکار و قهرمانِ زن» باعث باز شدن دریچه شوخیهای کلامی و طنز موقعیتی شده که مانند آن را نداشتهایم.
تعدد لوکیشنها و رعایت پیوستگی و ترتیب و توالی اتفاقات در کنار خارج نشدن داستان از منطقی که برای خود در نظر گرفته، اصلی ترین تفاوت این سریال با آثار نازل غیر قابل اعتناست.
چهرههایی چون «محمد بحرانی» و «امیر مهدی ژوله» در کنار بازیگران قدیمی و مطرح سریال به خوبی از پس نقش خود برآمدند و با توجه به مجموعه این عوامل به نظر میرسد، سریال «گلشیفته» میتوانست بیشتر دیده شود و تماشای آن به کسانی که تا کنون آن را ندیدهاند به شدت پیشنهاد میشود.
پایان
برای مطالعه نقد و بررسی فیلمهای کمدی اینجا کلیک کنید.