صلح با جهان در آثار زرويي آشکار بود
به گزارش روابط عمومي دفتر طنز حوزه هنري، آيين اولين سالروز درگذشت ابوالفضل زرويي نصرآباد با حضور خانواده و جمعي از هنرمندان و همکاران اين هنرمند فقيد عصر يکشنبه ۱۰ آذرماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) برگزار شد.
پس از قرائت قرآن کريم توسط مرتضي يراقبافان، اسماعيل اميني شاعر پيشکسوت کشورمان درباره ويژگيهاي اخلاقي و حرفهاي زندهياد زرويي نصرآباد گفت: ابوالفضل زرويي از جمله هنرمنداني بود که با حکم اداري اهل فرهنگ نشده بود، به همين دليل کارهاي موثري ميکرد و هيچ وقت از سر تکليف کاري را پيش نميبرد.
آدمهاي بزرگ مثل او سرمايههاي مادي و معنويشان را صرف فرهنگ ميکنند. آدمهاي بزرگي که صرفا به دنبال شهرت نيستند و اگرچه از منظر عدهاي ساده لوح ميآيند، اما آنچه از آنها باقي ميماند، به غناي فرهنگ و هنر ما کمک ميکند.
عدهاي اين روزها به اجبار و متناسب با شرايط به اصطلاح «دين اداري» دارند. در واقع تظاهر به دينداري ميکنند. زرويي دين اداري نداشت به همين دليل اگر کتاب يا سروده اي درباره ائمه مينوشت يا ميسرود، به منافعش نميانديشيد و اين نقطه تمايز او با ديگران بود.
زرويي نصرآباد ساده زندگي کرد و براي دوري از آلودگيهاي فرهنگي و اداري که گريبان برخي از فرزانگان و فرهيختگان را ميگيرد، به انزوا پناه برد.
ناصر فيض: زرويي نصرآباد از روزمرگيها فاصله داشت
ناصر فيض مدير دفتر طنز حوزه هنري نيز با اشاره به خصوصيات بارز اين هنرمند فقيد عنوان کرد: جايگاه و ويژگيهاي انساني و اخلاقي والاي مرحوم زرويي را هر کسي که با او نشست و برخاست داشت، ميفهميد. او درک ميکرد که ابوالفضل زرويي متفاوت از همه کساني است که به روزمرگي عادت دارند.
وي ادامه داد: او با جوانان به شيوه خودشان و با فرهيختگان به شيوه خودشان برخورد ميکرد. کمتر کسي شبيه او در حوزه خودش غيرقابل انکار است. زرويي در حوزه طنز چند دهه اخير واقعا غيرقابل انکار است. هنرمندي که هم طنزپرداز ماهري باشد و شعر آييني بگويد.
در ادامه سروش بخشش شعر «فداي همت مردي که داد آخر دست» زرويي نصرآباد را خواند.
سهيل محمودي: وفاق و صلح با جهان در آثار زرويي نصرآباد بارز بود
همچنين سهيل محمودي نيز صحبتهايش را درباره ابوالفضل زرويي نصرآباد با اين بيت از صائب تبريزي آغاز کرد:
«چون سايه مرغان هوا در سفر خاک
آزار به موري نرسانديم و گذشتيم»
وي در ادامه گفت: يکي از مصاديق اين بيت، دوست نازنينم ابوالفضل زرويي نصرآباد بود. غريبانگي و مهربانياش با همه آدمها زبانزد بود. من از سال ?? با او در ارتباط بودم و وفق، مدارا و صلح با جهان باعث شده بود تا زندگي مطلوب دروني داشته باشد. اين مطلوبيت دروني در طنزهايش که رضايت از زيستن خويش را مطرح ميکرد، مشخص بود. هرچند که جهان با او به خوبي مدارا نکرد.
عمران صلاحي، حسن حسيني و ابوالفضل زرويي نصرآباد دوستان درگذشته من در حوزه طنز هستند که متعلق به نسلهاي مختلفاند و بايد بگويم که طنزهايشان عميق بود. از آن دسته طنزهايي که آدم را به گريه وا ميدارد.
در ادامه اين مراسم اميد مهدينژاد متن طنزي را در توصيف شخصيت ابوالفضل زرويي نصرآباد خواند.
محسن مومنيشريف رئيس حوزه هنري، محمد زرويي نصرآباد برادر مرحوم زرويي و مديرعامل سپهر سوره هنر، محمدعلي بهمني، عليرضا لبش، نسيم عرب اميري، مجيد خسرو انجم، عباس حسيننژاد، مهدي فرجاللهي و روحالله احمدي از ديگر حاضران در اين مراسم بودند.