کت چرمی یا کت پرتی؟
کت چرمی یا کت پرتی؟
نویسنده: مهدی صالحی
فیلم سینمایی کت چرمی را می‌توان نسخه از آخر به اول فیلم سینمایی لئون با بازی جان رنو دانست در آن فیلم لئون یک قاتل حرفه‌ای است که در همسایگی خود یک فروشنده مواد مخدر دارد که از بد روزگار مواد مخدری که برای یک گروه پلیس فاسد بودند را پنهان می‌کند و او همه اعضای خانواده به جز دختر را که برای خرید شیر به بقالی رفته می‌کشد و این دختر از لئون می‌خواهد که آنها را بکشد و یا به او یاد بدهد که آنها را بکشد که لئون با هیچ یک موافقت نمی‌کند ولی در نهایت پلیس به آنها حمله می‌کند، لئون و پلیس فاسد هم دیگر را می‌کشند و دختر از معرکه فرار می‌کند.
داستان کت چرمی بر عکس این داستان است یعنی همین را سر و ته کنید و بروید جلو.
البته یک جایی تلویزیون خانه رسول دارد فیلم لئون را نشان می‌دهد تا اگر کسی متوجه نشده و یا تا اینجا حواسش نبوده که چه اتفاقی افتاده گوشی دستش بیاید که این یک کپی از آن فیلم است.
ولی در این فیلم جواد عزتی در نقش رسول که یک کارمند اداره بهزیستی است که می‌خواهد پرده از فساد مالی یک مرکز نگهداری کودکان بد سرپرست بردارد ولی در این بین به وجود یک باند خلافکار که توسط موسس همین باند فساد مالی و موسسه حمایت از کودکان بد سرپرست اداره می‌شود پی می‌برد.
فیلم از نظر نوع طراحی و داستان دچار حفره‌های بسیاری است که به برخی از آنها اشاره می‌کنم.
یکی از دختران که مادرش به جرم قتل تا چند روز دیگر اعدام می‌شود برای رهایی از مرکز نگهداری و بازپروری کودکان بعد از کشتن یک دختر دیگر فرار می‌کند و به سراغ رسول می‌رود و رسول هم او را به پلیس تحویل نمی‌دهد که با عقل ما جور در نمی‌آید!
در صحنه دیگری رسول برای گرفتن رضایت از اولیای دم حاضر می‌شود خانه خود را به جای دیه به آنها بدهد که باز هم با عقل ما جور در نمی‌آید!
در صحنه دیگری پلیس بدون حضور رسول وارد خانه او می‌شود و دارد همه جا را زیر و رو می‌کند که باز هم به عقل ما جور در نمی‌آید!
در جایی دختر داستان ما می‌گوید مهمانی کت چرمی گفتیم حتما یک کد مهم است و باید توجه ویژه به آن کرد چون اسم داستان هم همین است ولی تنها جایی که استفاده می‌شود در دفتر وکیل است که رسول می‌گوید از مهمانی کت چرمی خبر دارد متوجه هستید خبر دارد همین! که باز هم به عقل ما جور در نمی‌آید!
اما سوال اصلی این است که همه این ماجراها به رسول چه ارتباطی دارد فقط به این خاطر که دختر ۱۴ ساله اش را به دلیل اعتیاد شدید از خانه بیرون کرده و پس از مصرف مواد مخدر اور دوز کرده، حالا خود را مسئول می‌داند و سوال اصلی‌تر اینکه این دختر بچه از چه سنی شروع کرده که الان حرفه‌ای شده باز هم با عقل ما جور در نمی‌آید!
اما با همه اینها تیر خلاص ده دقیقه آخر بود که به بدترین حالت ممکن تمام شد اگر همان صبح بعد از اعدام که رسول در کنار اتوبان نشسته بود و سیگار می‌کشید فیلم تمام می‌شد عالی بود ولی حسین میرزا محمدی کارگردان و مسعود‌هاشمی‌نژاد نویسنده این اثر چون می‌خواستند به رسم تمام فیلم‌های ایرانی انتهای فیلم خوب تمام شود و تلخ نباشد کار را خراب کردند به نحوی که این ده دقیقه قابل پیش بینی است و البته چیزی به ارزش‌های فیلم نمی‌افزاید.
به هر حال اگر می‌خواهید فیلمی‌ببینید پر از «به عقل ما جور در نمی‌آید» بهتر است حتما این فیلم را ببینید و از دیدن آن لذت ببرید.
این فیلم را می‌توانید از فیلیمو تماشا کنید.
پایان
برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلم‌های کمدی اینجا کلیک کنید.