کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم و خندیدن بر سنت ها

کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم و خندیدن بر سنت ها

نویسنده: ابراهیم کاظمی‌ مقدم

اگر فکر می‌کنید یک کتاب طنز باید شما را بخنداند و رسالت دیگری ندارد، اگر فکر می‌کنید خندیدن به فرهنگ و سنت خودتان ایرادی ندارد، کتاب خوبی انتخاب کردید.

یکی از پیشرفت‌های طنز فارسی بعد از این که با جوک‌های مستهجن قومیتی به قهقرا رفت این بود که مردم فهمیدند می‌توانند به جای یک ترک یا یک لر و شیرازی و اصفهانی و … بگویند من.

البته قبلش حیف نون و چند نفر دیگر می‌خواستند جای قومیت‌ها را بگیرند ولی نشد.

همین من گفتن اکثر سوتفاهم‌ها را از بین برد. این کتاب هم همین تکنیک را زده. یعنی هرچه کاسه کوزه دارد سر خود خیالی و خانواده خیالی‌ترش شکسته.

با این کار هم تمام انتقادات که داری کی را مسخره می‌کنی از سرش وا کرده است. اما آیا این پرسش که داری چه کسی را با طنزت نقد می‌کنی از بین می‌رود؟

موضوع کلی کتاب چگونه با پدرت آشنا شدم این است که یک دختری یکهو به سرش می‌زند که شوهر می‌خواهد و شروع می‌کند به بررسی کردن تک تک پسر‌هایی که می‌بیند یا اسمشان را می‌شنود.

این مطلب را هم در قالب نامه‌هایی از یک مادر به دخترش که رفته خارج بیان می‌کند.

این قالب یقینا برای بخش‌بندی کتاب و چاپ آن در روزنامه خوب بوده و باعت شده اندازه قسمت‌ها مرتب و یک دست باشد.

دختر مذکور علاوه بر شانسی که معکوس لوک خوش شانس است، خانواده‌ای هم دارد که یکی از یکی اعجوبه‌تر.

این خانواده و اتفاقات درون آن با فراز و نشیب‌های خنده‌دار و فانتزی باعث می‌شود که خواننده تا پایان کتاب پای نامه‌های مادرانه بنشیند و حسابی بخندد. در آخر هم بفهمد عاقبت چه کسی این اعجوبه شانس را گرفت.

اما موضوعی که می‌ماند همان سوال اول است؟ ما داریم به کی می‌خندیم؟ چه سنت و فرهنگی دارد نقد می‌شود؟ ماجرا‌ها همینطور ناگهانی و پیش‌بینی نشده می‌آیند و می‌روند.

در یکی دو جا مثلا غیرت نابجای برادر مشخصا نقد شده و خوب هم بوده اما باقی مسائل صرفا بامزه و خنده‌دار است.

زن و شوهری که چهار بار طلاق گرفتند و نماد زن و شوهر ایرانی‌اند که فقط هم را تحمل می‌کنند به خاطر بچه‌ها و دختری که به شوهر کردن حتی با دزدی که به خانه‌شان زده راضی است.

البته فضای مجازی دقیقا همچین محتوایی را می‌پسندد. یک مقدار خانواده ایرانی اعم از پدر و مادر و فک و فامیل را مسخره کنی و شکاف بین نسلی را گشادتر کنی و تهش هم بگویی با بابای خودم بودم و به شما و باباتون بر نخوره!

اما شخصا به عنوان یک ایرانی این همه بلاهت را در یک خانواده نمی‌پسندم. شاید چون دوست ندارم بگویم این کتاب خانواده و آداب و رسوم ایرانی را مسخره کرده.

خلاصه اگر به شما بر نمی‌خورد که جای «ترکه» در جوکی بگویند بابام فلان کار را کرد و بعد بخندند از کتاب خوشتان خواهد آمد.

اما اگر هنوز تشخیص می‌دهید این همان جوک ترکی است یک کمی‌ اذیت خواهید شد.

این کتاب را می‌توانید به صورت الکترونیکی یا فیزیکی تهیه کنید.

پایان

برای مطالعه معرفی سایر کتاب‌ها اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=319090
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.