هنرمند جلوتر از امواج رسانهاي حرکت ميکند
نمايشگاه کارتون «نميتونم نفس بکشم» با موضوع محوري خشونت و نژادپرستي آمريکا نسبت به سياهپوستان آن کشور با اهتمام به ماجراي قتل جورج فلويد سياهپوست آمريکايي، که اخيرا به طرز فجيعي توسط يک پليس آمريکايي صورت گرفت، صبح چهارشنبه ?? خرداد در حوزه هنري گشايش يافت. در اين نمايشگاه ?? اثر از ?? کارتونيست از ?? کشور جهان به نمايش گذاشته شده است. مازيار بيژني ، کارتونيست و کاريکاتوريست ايراني هم با چند اثر در اين نمايشگاه حضور يافته است.
- در ابتدا کمي درباره آثاري که در اين نمايشگاه داريد و نوع رويکردتان به موضوع طرح شده دراين آثار توضيح دهيد؟
کارتونهايي که در اين نمايشگاه دارم را همين اکنون نکشيدهام و قبلا هم نمونه کارهايي درباره رفتار پليس آمريکا و نژادپرستي کار کردهام چون يکي از وظايف ما اين است که در فضاهاي جهاني، مسائل جهاني را پيگيري کنيم. هنرمند تازه بايد از اتفاق خبري جلوتر باشد و موجسازي و خبر رساني کنيم نه اينکه موجي راه بيفتد و ما تازه بياييم و پيگيري کنيم و چهار تا کارتون بزنيم و برويم تا موج بعدي! وظيفه هنرمند اين است که در دنيا موج ايجاد کند. يعني همين حرفهايي که اکنون دارد درباره نژادپرستي درآمريکا زده ميشود را ميبايستي ما خيلي پيشتر از اين ميزديم . بايد ميگفتيم که ساليانه ??? نفر سياه پوست را دارند در آمريکا ميکشند. ولي ما منتظر ميمانيم تا چنين موجي راه بيفتد و سوارش شويم.
ما همواره به اين قبيل موضوعات درشبکهها و رسانههاي اجتماعي به صورت بينالمللي ميپردازيم و مخاطبين هم در سراسر دنيا ميبينند. بايد اين کارها هم ادامه يابد و منتظر نميماينم که چنين موجي راه بيفتد و بعد بياييم عکسالعمل نشان دهيم. اين يک خبر بود وگرنه در آمريکا سياهپوستان زيادي کشته ميشوند. حالا تازه دارد اين موضوع خبري ميشود و جلوي دوربين رفته و در رسانهها منعکس شده است. حالا در پشت صحنه و بازداشتگاهها چقدر آدم ميکشند ديده نميشود!؟
- کارتونهاي شما هم درباره اين رفتارها است؟
بله. بهعنوان مثال غربيها هميشه پز اين را ميدهند که پليس ما قبل از بازداشت کسي، او را تفهيم اتهام ميکند ولي در يکي از کارتونهايم، که در اين نمايشگاه هست، پليسي آمريکايي را مشاهده ميکنيم که يک نفر سياه پوست را کشته و بعد به او دست بند زده و دارد ميبرد که تفهيم اتهامش کند!
- ارزيابي شما از برگزاري نمايشگاه «نمي تونم نفس بکشم » درباره موضوع يادشده و آثار خوبي که در ارتباط با موضوع در آن هستند چيست؟ با اين وجود ، انتقاد شما به کجا و چه چيزي مربوط ميشود؟
نفس برگزاري جشنواره، مسابقه و نمايشگاه کارتون و کاريکاتور با موضوعات روز بينالمللي درشرايطي که اين هنر چندان جايگاهي در بين مردم ندارد و مديران فرهنگي هم خوب اين هنر و هنرمندان آن را تحويل نميگيرند و متوجه نيستند که کارتون وکاريکاتور چقدر اهميت دارد، خوب است.
من کارتون و کاريکاتور را هنري لوکس مثل نقاشي نميبينم. و يا کارهايي از اين دست، که صرفا آثاري بگذاريم که اسمش نمايشگاه باشد و بيلان کاري بدهيم. کارتون، هنري ارتباطي است و تا موقعي که با مخاطب ارتباط برقرار نکند و بالا نرود و همه جاي دنيا نبينند، تأثيري که بايد را نميگذارد. گالري جايي در ساختماني است و اين در صورتي است که کارتون يا کاريکاتور بايد جايي در معرض نمايش قرار گيرد که مخاطبش آن را مشاهد کند چون مخاطب اين هنر مردماند نه فقط عدهاي هنرمند يا مدير. بنابر اين، محل نمايش آن بايد درفضاهاي شهري مثل مترو باشد.
- البته قرار است آثار اين نمايشگاه در زير گذر ميدان وليعصر (عج) ، شهرستانها و فرهنگسراي انديشه هم به نمايش گذاشته شوند.
آنجا فقط يک نقطه از اين شهر به اين بزرگي است و ميتوان صد نقطه ديگر از اين شهر روي بيلبورد يا ساير فضاهاي شهري زد. البته اگر قصد بزرگنمايي داريم ولي اگرقصد بيلان کاري داريم، مثل همه کارهاي ديگر، يک نمايشگاهي برگزار ميشود و کارهايي صورت ميگيرد و ديگر تمام ميشود و ميرود. اگر قصد کار رسانهاي و خبري داريم و ميخواهيم خبرسازي کنيم، بالطبع مردم بايد ببيند ولي حالا بايد از کجا ببينند؟!
- به هرحال اين پويش نمايشگاه تازه امروز افتتاح شده و احتمالا کارهايي براي بيشتر ديده شدن اين آثار خواهند کرد.
نه فقط اين نمايشگاه؛ دهها نمايشگاه هم مثل همين نمايشگاه برگزار شده و به پايان رسيده است. به نظر من عملا داريم راه را اشتباه ميرويم. گالري و موزه به درد کارتون و کاريکاتور نميخورد چون کارتون ، نقاشي نيست که در گالري براي يک عده که ميخواهند بخرند يا بفروشند به نمايش گذاشته ميشود. جاي کارتون در فضاهاي شهري است . در شبکههاي اجتماعي چون اينستاگرام هم مخاطب خاص خودش را دارد. هنر کاريکاتور و کارتون براي بيننده عام است و حالا اگر براي يک سري هنرمند يا مديرخاصاش کنيم ، آن ماهيت وجودي يا رسالتش را ديگر از دست خواهد داد.
- خب اين آثار درسايتها و فضاهاي مجازي در معرض ديد مردم قرار خواهند گرفت. به عنوان مثال در سايت ايران کارتون و البته فضاهاي اين چنيني ديگر همه آثار ارائه ميشوند.
حالا سايت به جاي خودش ولي بازديدکننده ازاين سايت چند نفرند؟! مگر عموم مردم ايران کارتون را ميبينند؟! مخاطبان آن بيشتر هنرمندان و علاقمندان کارتون و کاريکاتوراند. من بحث عمومياش را مد نظردارم چون اين هنر، بيننده عام دارد و در اصل هنري است که براي مخاطب عمومي طراحي شده است و خاص روشنفکري نيست. برخي اين ديدگاه را ندارند و فکر ميکنند که هنري خاص روشنفکر است و مخاطباش قشرخاصي مثلا فرهيخته است. بنابر اين، آثارکارتون و کاريکاتو را ميبرند در جايي ميگذارند که فقط عدهاي از آنها بازديد کنند و اين در صورتي است که جاهاي بسيار زيادي براي نمايش اين آثار در فضاهاي عمومي داريم ولي بهاي چنداني براي پرداخت به اين امر مهم داده نميشود! هنوز مديران ما فکر ميکنند که کارتون يا کاريکاتور، هنري تزئيني است و متأسفانه هنوز متوجه بُرد و تأثيرگذاري آن نشدهاند! اين درصورتي است که طرف ديگر ، که دشمن ما است ، خيلي بيشتر از ما متوجه اين قضيه است و هرگاه خواستهاند که عليه اسلام يا ايران اقدامي بکنند، از کارتون و کاريکاتور استفاده کردهاند و تاکنون چندين بار جوي در اين خصوص به راهانداختهاند چون ميدانند که اين هنري تأثيرگذار است و زبانش بينالمللي و قابل فهم براي همه است. حالا تا اين قضيه براي ما جا بيفتد بايد چندين دوره از اين نمايشگاهها برگزار شود.
- حالا جداي از اين بحثي که طرح کرديد، کمي هم از خود نمايشگاه بگوييد.
خب نمايشگاه درباره بحث سياهپوستان و نژادپرستي در آمريکا با اهتمام به اين اتفاق اخير قتل فردي سياه پوست به دست پليس آمريکا است. موجي هم در دنيا به تبع اين اتفاق به راه افتاده که ما هم دنبال آن به راه افتادهايم. ما از داخل آمريکا تقريبا اطلاعات زيادي نداريم و اطلاعاتي که از آن داريم، از رسانههاي رسمي به ما ارائه شده است. البته فيلم و کليپ و تصاويري هم به طورجسته گريخته درشبکههاي اجتماعي در اين خصوص ميبينيم که خارج از چارچوبهاي خبري رسانههاي رسمي جهاني است. معمولا به دنبال موج حرکت ميکنيم و تاثيرگذار اوليه ما نيستيم. اکنون هم موجي راه افتاده و حداقل کاري که ميتوانيم انجام دهيم ، بهرهبرداري تبليغاتي از اين ماجرا و همراهي با آن است. ديگر نميدانم چقدر موفق بودهايم. جوانان و گروههايي در شبکههاي اجتماعي و برخي فضاها هستند که به صورت خودجوش و آتش به اختيار دارند کارهاي پراکندهاي در قالبهاي مختلف هنري از مستند گرفته تا کارتون و کاريکاتور و آثار نقاشي ميکنند. مرکزي مثل حوزه هنري، که در واقع مدعي و صاحب و متولي اين امر است، بايد بيايد و اين قبيل کارها را پوشش دهد. خود آنها بايد جلودار باشند ولي فکر ميکنم که مردم و جوانان ما خيلي جلوتر از مديريت فرهنگي ما هستند و آنها دارند دنبال موج و مردم حرکت ميکنند. / ايران کارتون