کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» با حضور حسين يعقوبي مترجم اين اثر و عبدالحميد ضيايي منتقد ادبي و مدرس فلسفه دوشنبه ?? مردادماه در تازهترين نشست دگرخند، نقد و بررسي شد.
حسين يعقوبي، مترجم و طنزپرداز ، در تازهترين نشست «دگرخند» که به نقد و بررسي کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» اختصاص داشت، با بيان اينکه از نوجواني به شکل جديتري شروع به خواندن کتابهاي فلسفي کرده است، گفت: از همان دوران شيفته طنز و فلسفه شدم. اين دو ويژگيهاي مشترکي دارند و هر دو قابل تعريف نيستند. فلسفه تاريخ احتمالات است و هميشه تاريخ فلسفه براي اين بوده که پرسشهاي جديد در ذهن ايجاد کند و به نوعي ديگر ميتوان گفت فلسفه به دنبال کشف حقيقت است.
سال ۸۷ پس از جست و جو در سايتهايي مانند آمازون براي يافتن کتابي فلسفي، به کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» نوشته دانيل کلاين و تامس کتکارت برخوردم و تصميم گرفتم تا آثار اين نويسندگان را ترجمه کنم.
وقتي مترجمان به سراغ ترجمه کتابهاي فلسفي ميروند، از زبان سنگين ادبي استفاده ميکنند و جملات و کلمات پيچيدهاي را به کار ميبرند که گاه کسي متوجه آن نميشود. عنوان اصلي اين کتاب اين است که «افلاطون و پلاتيپوس به بار ميروند.» اين عنوان در فرهنگ غرب معنايي طنزآميز دارد و همچنين داراي بازي زباني است. اما در ترجمه چنين اتفاقي رخ نميدهد. به همين دليل عنوان کتاب را تغيير دادم. عنوان فرعي کتاب هم در زبان انگليسي درک فلسفه از طريق جک بود که به نظرم بار معنايي جک در فرهنگ ما به شوخيهاي شفاهي تعبير شده و به همين دليل از واژه طنز استفاده کردم. فلسفه و جک از منظر نويسنده اين کتاب ايدههاي يکسان دارند و هر دو ذهن مخاطب را به چالش ميکشند.
ضيائي: ملانصرالدين يک گام از سقراط جلوتر است
عبدالحميد ضيائي، شاعر و مدرس فلسفه، با بيان اينکه ديدار نويسنده و مترجمي که خطر کرده و وارد دو حوزه فلسفه و طنز شده براي من لذتبخش است، عنوان کرد: کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» کتاب ارزشمندي است. اين اثر از جهات مختلف خواندني است. به خصوص که بر خلاف بسياري از ترجمههاي فلسفي، ترجمه رواني دارد. وقتي کتاب را دنبال ميکنيد با نثري يک دست مواجه ميشويد. در وانفساي ترجمه و تاليف کتابهاي مبتذل در حوزه طنز اين اثر کتابي فاخر به حساب ميآيد.
کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» به درد مخاطب عام نميخورد و آقاي يعقوبي نبايد توقع اقبال عمومي نسبت به اين اثر را داشته باشد. ممکن است برخي رويکردهاي منفي نسبت به اين کتاب وجود داشته باشد. يک رويکرد منفي ميتواند از سوي اهل فسلفه باشد و البته معتقدم رويکرد منفي اهل فلسفه بيش از ديگر گروهها خواهد بود.
ضيائي با اشاره به اين که فلسفه عموما به شکلي پيچيده ارائه شده است، اظهار کرد: زبان فلسفه زباني سخت است. البته ميتوان به برخي از فلاسفه حق داد که از زباني سخت و پيچيده براي بيان افکارشان استفاده ميکردند، چرا که جان و امنيتشان در خطر بودهاست. فلاسفهاي همچون ميرداماد و ملاصدرا وجود داشتهاند.
وي با تاکيد بر اينکه طنزپردازان نيز در طول تاريخ کاري ارزشمند و بزرگ کردهاند، گفت: گروهي از طنزپردازان را در فرهنگ کشور به عقلاي مجانين ميشناسيم و اينها کارشان ارزشمند و دشوار بوده است. در طنز فلسفي نوعي حس بيرحمي و ويرانگري نمايان ميشود. پوچي هستي، نگاه فلسفي است که در طنز وجود دارد.
ملانصرالدين در فرهنگ ما محبوب است، به اين دليل او از سوي مخاطبان پذيرفته ميشود که اين طنزپرداز و ديگر طنزپردازان، در حق خود هم همانقدر بيرحم هستند که نسبت به مخاطبانشان بيرحماند. آنها به عنوان برادر بزرگتر خود را قرباني ميکنند تا ما بدانيم چقدر ابله هستيم. شخصي مانند ملانصرالدين يک گام از سقراط جلوتر است. چرا که سقراط لقب شهيد فلسفه را به خود گرفت، اما ملانصرالدين اين همه جانبازي و ايثار را به جان ميخرد و و مانند سقراط شهيد هم نميشود.
ضيائي با اشاره به اينکه با اين جمله که براي فلسفه مانند طنز تعريفي وجود ندارد موافق نيست، عنوان کرد: در فلسفه گفته ميشود در جايي که نميتوانيم تعريفي ارائه دهيم، بايد تعيين مراد کنيم و تعيين مراد از طنز يا فلسفه ممکن است.
يعقوبي: از ۹ کتاب جوجو مويز ۱۰۰ ترجمه وجود دارد
حسين يعقوبي نيز با بيان اينکه ترجمههايي که بر اساس ترجمه ديگران ارائه شده باشد در اين روزها زياد شده است، اظهار کرد: چند وقت قبل شخصي بيست و چند ساله به من پيام داد و اطلاعاتي از آثاري که ترجمه کرده بود برايم فرستاد و ديدم که ۲۰۰ کتاب را تا به حال ترجمه کرده است و چنين رقمي نشان ميدهد که اين گونه افراد از ترجمه ديگران استفاده ميکنند و با تغييرات مختصر ويرايشي، آن ترجمه را به نام خود منتشر ميکنند.
«جوجو مويز» 9 کتاب منتشر کرده است و کتابهايش هم عامهپسند هستند. در زبان فارسي از آثار اين خانم ۱۰۰ ترجمه وجود دارد. در دهه ۷۰ چنين موردي در رابطه با آثار آگاتا کريستي هم پيش آمد و يک علت رخ دادن چنين اتفاقاتي، نبود قانون کپي رايت در کشورمان است. در واقع صرفا به دليل سوء استفاده ترجمههاي مشابه رخ نميدهد، بلکه بانک اطلاعاتي وجود ندارد که مترجمان از آثار در حال ترجمه مطلع باشند.
يعقوبي با تاکيد بر اينکه هيچگاه به سراغ ترجمه رمان نميرود، عنوان کرد: در ترجمه رمان اين خطر وجود دارد که با ترجمه هاي همزمان و دعواهاي اينگونه مواجه شويم. وقتي آثار وودي آلن را ترجمه کردم، در واقع گلچيني از ۴ کتاب را ترجمه کرده بودم. کتابهاي ديگر را هم به اين صورت و عموما به شکل گزيده داستان و … ترجمه ميکنم.
در مسئله ترجمه ۲ نظريه برگردان و بازآفريني وجود دارد. من به بازآفريني اعتقاد دارم و معتقدم مترجم بايد روح اصلي جملات را به مخاطب منتقل کند. ذبيح الله منصوري در دورهاي به دليل تندرويهايي که در بازآفريني آثار داشت بدنام شد، اما او به طور مثال بخشهاي اصلي و روح و شالوده کتاب لوليتا را حذف کرده بود و جسارت که بن مايه اين کتاب بود را گرفته بود و گويي اثري ديگر را در ترجمه ارائه کرده بود.
ضيائي: فلسفه در کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» تقليل داده شده است
عبدالحميد ضيائي نيز در بخش ديگري از اين نشست ادبي با تاکيد بر اينکه کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» را دوست دارد، اظهار کرد: طنازي بسيار خوبي در متن اين اثر نمايان است. در بحث سادهنويسي فلسفي چند کتاب ديگر هم منتشر شده که علاقهمندان ميتوانند تهيه کنند. کتاب هاي فيلسوفان بزرگ يونان باستان ترجمه عباس باقري و کتاب فلسفيدن با ملانصرالدين ترجمه روح الله کريمي از اين دست آثار هستند.
وي با اشاره به اينکه نويسندگان اثر به درستي از سوي مترجم معرفي نشده اند، عنوان کرد: اگر در ابتداي کتاب نويسندگان به شکل کاملتري معرفي ميشدند شاهد اتفاق بهتري بوديم. معرفي نويسنده اثر ميتواند در ارتباط بهتر مخاطب با کتاب موثر باشد. نقد ديگري که در رابطه با کتاب «لبخند با يک مغز اضافه» ميخواهم ارائه دهم اين است که آيا مجاز هستيم در ترجمه يک اثر به جاي واژه جُک، بنا به تشخيص مترجم از واژه طنز استفاده کنيم، در حالي که اين دو واژه بار معنايي متفاوتي دارند. جُک بخشي از طنز و آن هم طنز شفاهي است.
ضيائي در نقد بخشهايي از اين کتاب گفت: برخي اشتباهات در اين اثر وجود دارد. به طور مثال واژه متافيزيک به ماورالطبيعه ترجمه شده است، در حالي که متافيزيک به معناي مابعدالطبيعه است. ماورالطبيعه هم ترنس فيزيک گفته ميشود. در بخش ديگري از اين کتاب به جملهاي از نيچه اشاره شده که ميگويد «به سراغ زنان ميروي، تازيانه ات را فراموش نکن» که نويسنده اشاره کردهاست که اين جمله براي نيچه نيست و اساسا جمله فلسفي نيست. در حالي که به اين جمله در کتاب «چنين گفت زرتشت» و همچنين «فراسوي نيک و بد» اشاره شده است و بحثهاي بسياري درباره آن وجود دارد. همچنين معتقدم فسلفه به اينکه تارعنکبوتي براي ذهن است، درست نميآيد و در جاهاي مختلف کتاب مي بينيم که فلسفه تقليل داده شده است.
يعقوبي: جهان غرب جهان شکيات است
حسين يعقوبي نيز با اشاره به اينکه اين کتاب تاريخ فلسفه نيست، عنوان کرد: نويسنده در اين اثر قصد نداشت تاريخ فلسفه را توضيح دهد و يا فلسفه را شرح دهد. بلکه قصد داشت که شباهت جُکها و فلسفه را نشان دهد. همچنين معتقدم تعريف کردن نوعي محدود کردن است و انتظاراتي که از چيزي داريم بيشتر است. تاريخ فلسفه تاريخ نظرات مختلف است. همچنين کارکرد اين کتاب در جهان غرب با جهان ما فرق ميکند. جهان غرب، جهان شکيات است.
اجرا و مديريت اين جلسه بر عهده مهدي فرجاللهي بود. گفتني است، «لبخند با يک مغز اضافه» ترجمهاي است از کتاب دانيل کلاين و تامس کتکارت با مضمون درک فلسفه از طريق جک که توسط انتشارات پنگوئن در سال ۲۰۰۷ چاپ و منتشر شده است.
«لبخند با يک مغز اضافه» با ترجم? حسين يعقوبي توسط انتشارات سور? مهر، با تيراژ ۲۵۰۰ نسخه و قيمت ۹۰۰۰ تومان منتشر شده و از فروشگاههاي سور? مهر و ساير کتابفروشيهاي معتبر قابل تهيه است.