لطفا تلویزیون را نجات دهید!
لطفا تلویزیون را نجات دهید
نویسنده: الهه ایزدی
شکی نیست که تلویزیون از روزهای اوجش فاصله زیادی گرفته اما این پرسش وجود دارد که آیا خواسته به روزهای اوجش برگردد یا نه؟
شاید هم خواسته اما نتوانسته. بههرحال تلاش کردن همیشه ارزشمند و قابل ستایش است.
دلایل کاهش رغبت مخاطبان به تماشای برنامههای تلویزیون چندان عجیب و غریب نیست.
تلویزیون قدر ناجیهایش را نمیداند، همانها که شبکهها را در ساعاتی از شب پرمخاطب میکردند، همانها که بهخاطر سریالشان از ترافیک خیابانها کم میشد، همانها که باعث انبساط خاطر میشدند.
علت دیگر قطعا و یقینا وجود شبکه نمایش خانگی است؛ رقیبی که با خط قرمزهایی کمتر و کمرنگتر و جسارتی بیشتر گوی سبقت را از تلویزیون ربوده است.
تلویزیون برای جبران، نیاز به ایدههای جدید، چهرههای توانمند جدید، یاری گرفتن از کاربلدهای قدیمی و نیازسنجی واقعی دارد.
به نظر میرسد در روند برنامهسازی، به نیازهای واقعی مخاطبان توجهی نمیشود و درک درستی از تغییر سلایق و علایق مردم وجود ندارد.
گویا کسی به کسب رضایت اقشار مختلف جامعه وقعی نمینهد و صرفا پر بودن کنداکتور کافی است تا لبخند رضایت را بر لبان مسئولان بنشاند.
مخاطبان امروز به شوخیهای هوشمندانه میخندند؛ شوخیهایی که پشتشان فکر باشد و برای نوشتنشان وقت گذاشته شده باشد.
تکرار پخش یک سریال پرمخاطب تا یک جایی قابل قبول است؛ اما وقتی آن سریال بیستویکبار در ماهها و سالهای مختلف تکرار میشود یا به مناسبتهای مختلف قسمتهایی از آن پخش میشود، تنها نشاندهنده خالی بودن دست تلویزیون است.
اصطلاحی در علم اقتصاد وجود دارد به نام «مطلوبیت» که کاربرد فراوانی دارد.
تکرار یک برنامه تا یک جایی به مخاطب مزه میدهد؛ بعد از آن نه تنها دیگر خوشمزه نیست، بلکه باعث بیمیلی و دلزدگی هم میشود.
دلیل دیگری که باعث عدم استقبال مخاطبان از برنامههای تلویزیونی میشود، ضعف داستان/فیلمنامه است.
برای معرفی چهرههای جدید بازیگری وقت و انرژی گذاشته میشود، اما برای معرفی نویسندگان نه.
متن، از مهمترین ارکان یک فیلم/سریال است و اگر متن نباشد عملا هیچ کاری شروع نمیشود.
یک متن خوب آنقدر نجاتدهنده است که حتی میتواند کاستیهای دیگر را تا حدی پوشش دهد؛ اما مهمترینها دستکم گرفته شدهاند.
دوران شوخی فیزیکی و شوخی با لهجهها گذشته و مخاطب امروز با بمبارانی از انتخابها طرف است.
اگر احساس کند برنامهای او را کمهوش پنداشته، به شعورش توهین کرده یا برای وقتش ارزشی قائل نشده، بدون تعارف کانال را عوض خواهد کرد یا به سراغ منابعی خواهد رفت که هوشمندانهتر عمل کرده باشند.
آب کم است! لطفا به سریالها آب نبندید. یک شوخی سی ثانیهای را ده دقیقه کش ندهید و از دهن نیندازید.
کجا نوشته یا گفته شده که عربده کشیدن و صحبت با صدای بلند میتواند یک متن معمولی و خشک را تبدیل به طنز کند؟!
تلویزیون جای رزومهسازی برای دخترعمه و پسرخاله غیرمستعد نیست! لطفا تلویزیون را جدی بگیرید.
تلویزیون بزرگترین رسانه کشور است که به سهولت در دسترس مردم است.
این رسانه میتواند با هوشمندی مردم را با خود همراه کند یا ساز خودش را بزند و برای خودش هم برقصد. لطفا تلویزیون را نجات دهید.
پایان
برای مطالعه سایر متنها اینجا کلیک کنید.