قانون جذب و جذابیت کتاب‌های زرد مایل به قهوه‌ای

جذابیت های قانون جذب

نویسنده: سمیه رستمی

رویمان به دیوار حتی دیوار دشوری بین‌راهی؛ بعضی‌ها هستند که یکی از شاخصه‌های زندگی مدرن و لاکچری را اعتقاد به کائنات و کارما و قانون جذب می‌دانند.

البته بعد از استوری ماگ قهوه‌ای که بخارش فر می‌خورد و بالا می‌رود و کنارش پت‌پت شمعی هست و جملاتی از کتاب‌های زرد مایل به قهوه‌ای، نباید تصور کرد این اعتقاد الکی و از سر شکم‌سیری است.

بلکه از منابع موثقی سرچشمه می‌گیرد مثل؛ فیلم  راز، کتاب فیلم راز و حتی اشعار حافظ و مولانا و لالوی ضرب‌المثل‌های قدیمی هم چندتایی به قانون جذب اشاره می‌کنند که از نظر این عده برای اثبات قانون ‌جذب کافی است.

یعنی با وجود این منابع موثق، موی لای درز اعتقاد این‌ها نمی‌رود. هرچند بهتر است انسان به درزهای اعتقادات دیگران مخصوصاً اعتقاد به قانون جذب کاری نداشته باشد و نخواهد که مو لای درزش کند.

یک‌وقت ممکن است سر شوخی باز بشود و نشود جمعش کرد.  مخصوصاً که این‌ها جوری به قانون جذب اعتقاد دارند؛ نیوتن به قانون جاذبه‌اش اعتقاد نداشت.

حالا حرف حساب این معتقدین به قانون جذب چیست؟! آخر کلامشان این است که انسان باید علی‌الدوام تصورات و افکار مثبت داشته باشد که این افکار و تصورات تبدیل می‌شود به یک سری ارتعاشات که کائنات را قلقلک می‌دهند.

وقتی کائنات، هارهار خندید با انسان، ندار می‌شود و می‌گوید: «اصن تو جون بخواه! همه هزینه‌هات پای من!» و اینجاست که قانون جذب رکورد غول چراغ جادو را می‌شکند.

معتقدین به قانون جذب از حافظ هم مایه می‌گذارند؛ مثلاً آنجا که گفته: «هنگام تنگدستی در عیش کوش مستی/ کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را». منظور شاعر تصورات سرخوشانه داشتن و شنگول بودن است که یکی از مهم‌ترین نکات مهم در قانون جذب را بیان می‌کند.

به غیر جناب حافظ؛ مولانا هم به قانون‌ جذب ایمان داشته و نشان به آن نشان که گفته:

ای گروه مؤمنان شادی کنید/

همچو سرو و سوسن آزادی کنید

مقصود شاعر از گروه مؤمنان، آن‌هایی هست که به قانون جذب ایمان دارند. چون جای دیگر مولانا میخش را محکم می‌زند و می‌گوید:

خوش باشد که هرکه راز داند

داند که خوشی، خوشی کشاند

شیرین چو شکر تو باش شاکر

شاکر همه دم شکر ستاند

وقتی مولانا هم تأکید دارد انسان باید کلاً سرخوش و شاکر باشد چه جای شک و ان‌قلت؟!

چون با حالش ناخوش، نمی‌شود ارتعاش مثبت برای کائنات فرستاد و کانکت شد. کائنات هم کف دستش را بو نکرده که بفهمد اینها چه می‌خواهند.

پس در واقع مقصر اصلی نرسیدن به خواسته‌هایشان خودشان هستند و کائنات کنیز مطبخی‌شان نیست که دربه‌در دنبال خواسته و آرزوهای لنگه‌به‌لنگه اینها بدود. بزرگوار خیلی هم اعصاب درست درمانی ندارد، ممکن است لج کند و مواردی را در سرنوشتشان بارگذاری کند که به این راحتی‌ها نشود دیلیتشان کرد.

البته از نظر این دسته، قانون جذب و کائنات و کارما پایه علمی هم دارد و اینجاست که پا تو کفش فیزیک کوانتوم می‌کنند و بحث شکاف هسته‌ای و انرژی و…را وسط می‌کشند و می‌گویند فیزیک کوانتوم و قانون جذب دو تا داداش هستند.

و الا همان دانشمندان فیزیک‌دان اگر می‌خواستند به امید قانون جذب بنشینند، صدسال سیاه، ضرب یک را هم یاد نمی‌گرفتند. ولی باز بااین‌حال اساتید قانون جذب در سمینارهایشان جوری سیس دانشمندان را به خود می‌گیرند که انگار در زندگی قبلی‌شان پادری مرکز تحقیقات اتمی بوده‌اند.

اینکه بعضی برای اثبات این قانون از لابه‌لای آیات قرآن هم نمونه استحصال می‌کنند، به ما مربوط نیست. شاید بشود با حافظ و مولانا سرشاخ شد، بزرگواران دو تا فحش فرهنگی می‌دهند  و تمام؛ اما نمی‌شود کلام خداوند را از ظن خود تفسیر کرد. چرا که چوب الهی از آنچه فکر می‌کنید به جای‌جای آدم‌ها نزدیک‌تر است. اگرچه صدا ندارد، درد دارد و دردش هیچ ربطی به درد الهی ندارد.

البته شاید این‌ها می‌خواهند لاکچری و مدرن زندگی کنند، کنارش اعتقاد به خدا را هم ادامه بدهند تا باخت ندهند. بالاخره قبول دارند کائنات باشعور بیشتری که دارد، خوب می‌داند واقعاً کت تن کیست، ممکن است یک روز خواسته‌‌هایشان را سین نزند یا سین بزند، اما «ج» ندهد و یا حتی بلاکشان کند، برای آن موقع پلن بی داشته باشند.

درهرصورت نباید در مورد اثبات قوانین کائنات با طرف‌دارانش وارد بحث شد. مخصوصاً آنها که از علامت بازیافت برای نشان‌دادن کارما استفاده می‌کنند. این‌ها دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و خدا کند همان قانون جذب به دادشان برسد.

پایان

برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=319351
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.