عباس گلکار؛ نویسنده‌ای که با جملاتش گل می‌کارد
عباس گلکار؛ نویسنده‌ای که با جملاتش گل می‌کارد
نویسنده: بنیامین نوری
بعد از شنیدن واژه «کاریکلماتور» اولین نویسنده‌ای که بعد از «پرویز شاپور» نامش در ذهن من جوانه می‌زند، «عباس گلکار» است.
عمران صلاحی در ماهنامه گل آقا، عباس گلکار را این‌گونه معرفی کرده:
«عباس گلکار: متولد ۱۳۳۸ گلپایگان، لیسانس زبان و ادبیات فارسی و به قول خودش خواننده سمج همه نامه‌های گل آقا و تنها مشترک ماهنامه گل آقا در گلپایگان است.»
همچنین در ویژه‌نامه نوروز ۱۳۸۳ ماهنامه گل آقا، عمران صلاحی درباره عباس گلکار نوشته:
«عباس گلکار که کاریکلماتور می‌نویسد، سعی دارد در همین قالب دست به نوآوری‌هایی بزند و کم‌وبیش موفق است. او گاهی کاریکلماتورهایش را به صورت شعر درمی‌آورد. من تصور می‌کنم او ظرفیت‌های بیشتری برای نوآوری داشته باشد.»
چرا به کاریکلماتورهای عباس گلکار، گلکاریکلماتور می‌گویند؟
خود استاد گلکار در مقدمه کتاب «ماه نگران زمین است» نوشته است:
«آبان ۸۱ بخشی از نوشته‌هایم را به نشانی گل آقا برایش فرستادم. [منظور عمران صلاحی است] اردیبهشت ۸۲، ماهنامه گل آقا مژده‌ای برایم آورد که بال درآوردم:
مژده بده، مژده بده، یار پسندید مرا
سایه او گشتم و او برد به خورشید مرا
نوشته‌هایم را گلکاریکلماتور نامیده بود و اطمینان داده بود می‌توانم نگاه شاپور را تکامل دهم.»
بنابراین، لقب گلکاریکلماتور حاصل خلاقیت عمران صلاحی است.
چرا عباس گلکار در کاریکلماتور نامی ماندگار دارد؟
برخی می‌گویند به دلیل تحصیلات عباس گلکار است که او نام ماندگاری در کاریکلماتور دارد ولی نظر من فرق می‌کند! به نظر من تحصیل در رشته ادبیات، دلیل اصلی ماندگاری او نیست.
چرا این را می‌گویم؟ خودتان بخوانید، جمله زیر از اوست:
«از وقتی دانشجوی ادبیات شده‌ام، آن فرصت اندکی را هم که صرف ادبیات می‌کردم، از دست داده‌ام.»
پس چه عاملی باعث ماندگاری گلکار شده است؟
جواب روشن است: روحیه و ظرافت شاعرانه.
دلیلی که گلکار را مانا و توانا کرده، همین دید و ظرافت شاعرانه‌اش است. کاریکلماتورهای زیر را از عباس گلکار بخوانید تا شیفته جملات شاعرانه‌اش شوید:
ای کاش نبودنت
را هم با خودت
برده بودی
تو را چگونه تو بنامم
که بیش از خودم
با منی!
رها شدیم،
از این قفس
به آن قفس
قفس خالی
پُر از آزادی است
خدا
پرواز را آفرید
انسان
قفس را
در جنگ
بیش از کودکان
کودکی
کشته می‌شود
عباس گلکار و تلاش‌هایش برای نوآوری در کاریکلماتور
«من نگاه شاپور را دوست دارم و می‌خواهم این نگاه را ادامه دهم. یعنی چیزهایی که شاپور فرصت نکرد ببیند، ببینم. نه که دیده‌های او را دزدانه تکرار کنم. (هر مورد خلاف دیده شد، با یک خط باطل شود) به بیان دیگر می‌خواهم نگاه شاپور را تکامل دهم، اگر بتوانم.» (عباس گلکار)
گلکار به دنبال نوآوری‌ست و این را می‌شود از کاریکلماتورها و روح جملاتش فهمید. او در مقدمه کتاب «پارتی پله‌های ترقی را برقی می‌کند» نوشته «حسین ابراهیمی» نوشته است:
«کاریکلماتور نوشتن، تکرار پرویز شاپور نیست. افزودن به نوآوری‌ها و تکامل دادن به نگاه اوست.»
از آنجایی که در لیگ کاریکلماتور ایران، بعد از پرویز شاپور، عباس گلکار رتبه دوم را دارد، می‌توانیم با اطمینان بگوییم که گلکار در نوآوری‌هایش موفق عمل کرده.
کتاب‌های عباس گلکار
از عباس گلکار سه کتاب کاریکلماتور منتشر شده است؛ کتاب اول، «ماه نگران زمین است»، جملات بیشتری نسبت به دو کتاب دیگر دارد. جملات کتاب‌های «سکوت سراپا گوش است» و «قفس خالی پر از آزادی است» کاملاً شبیه یکدیگرند و می‌توانیم «قفس خالی پر از آزادی است» را چاپ دوم کتاب «سکوت سراپا گوش است» بشماریم.
کتاب اول:
ماه نگران زمین است
ناشر: نگار و نیما (نگیما)
سال چاپ: ۱۳۸۷
تعداد صفحات: ۵۶ صفحه
کتاب دوم:
سکوت سراپا گوش است
ناشر: افراز
سال چاپ: ۱۳۹۰
تعداد صفحات: ۸۸ صفحه
لینک خرید کتاب از سایت ایران کتاب
کتاب سوم:
قفس خالی پر از آزادی است
ناشر: مروارید
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۸۸ صفحه
لینک خرید کتاب از سایت ایران کتاب
کاریکلماتورنویس‌ها درباره عباس گلکار چه گفته‌اند؟
«گل» می‌کاشت با کاریکلماتور عباس گلکار، که همه در فضا بودیم و شاد!
(پیرسوک، ابوالقاسم صلح‌جو)
جناب عباس گلکار کاریکلماتوریست، نویسنده‌ای است که زبان خاص خودش را یافته و آنقدر هم سوار کار است که عنوان گلکاریکلماتور، ولو به طنز و شوخی (که جدی‌ترین بستر ادبیات است!) هیچ‌کس را معترض نمی‌کند.
عباس گلکار هیچ‌گاه در دام تکرار مکررات نیفتاده است مخصوصاً در مواجهه با جناب شاپور، بلکه همیشه سعی در نوآوری داشته و امر مهم چیزی اضافه کردن.
عباس گلکار نویسنده خوش‌ذوقی است که در کاسه سر مخاطبش گل می‌کارد!
(طاهر نیک آزاد)
نوعی نگاه متفاوت در اغلب کارهای جناب گلکار وجود دارد که حاصل خلاقیت، بازیگوشی و لطافت است.
(حسین مقدسی‌نیا)
استاد عباس گلکار با کارها و آثار خوب‌شان قدمی در اعتلای طنز و طنزپردازی فارسی برداشته‌اند. ایشان علاوه‌بر نثر، از شعر نیز برای نگارش کاریکلماتورهایشان استفاده می‌کنند و بسیار در کار کاریلکلماتور موفق هستند و می‌درخشند در این سبک ادبی نوپا.
(منظر ابراهیم‌پور)
استاد عباس گلکار به واسطه فعالیت‌شان در قالب کاریکلماتور مؤثر واقع شده و از همان سال‌های ابتدایی دهه نود به چکش‌کاری و بررسی نوشته‌های کم‌وبیش ناپخته بنده می‌پرداختند. گفت‌وگوهایی که بعضاً در آن زمان بین ما ردوبدل می‌شد مرا به شگفتی وا می‌داشت از این رو من ایشان را «مهندس کلمات پراکنده خود» می‌دانستم.
(حسین ابراهیمی)
گلکار گل کاریکلماتور است.
(سهراب گل‌هاشم)
استاد عباس گلکار از معلمان دلسوز ادبیات و دود چراغ خورده شعر و کلمه هستند. قلم جناب گلکار در کاریکلماتور گل کرده و باعث تناور شدن این درخت تازه کاشته شده ادبیات شده است.
(اصغر رضایی گماری)
بیست گلکاریکلماتور از عباس گلکار که کارش بیست است:
-لحظه‌ها در انتظار کش می‌آیند.
-ابر و باد و مه و خورشید و فلک و اکثر آدم‌ها در کارند تا اقلیتی حال و حول کنند.
-وقتی به خط فقر نگاه می‌کنم، کلاهم می‌افتد.
-ارث یعنی، نابرده رنج، گنج میسر می‌شود.
-خشکسالی، زاینده‌رود را یکپارچه پل کرد.
-شناسنامه، پلاک عبور موقت است.
-می‌میریم تا زنده بمانیم.
-اگر خدا می‌خواست من هم مثل تو فکر کنم تنها تو را می‌آفرید.
-وقتی که حافظ را برای گفتن نمره بخوانی، مثل این است که: روی پشت بام بروی و مهتاب را برای گرفتن اضافه کار تماشا کنی.
-چنان غرق دیروز بودم که نفهمیدم امروزم چگونه دیروز شد.
-معلمی را دیدم که دربه‌در دنبال شغل باکلاس‌تری می‌گشت.
-آدم خسیس، شب اول قبر را به قیمت قبرش می‌اندیشد.
-گرد آمدند تا درازمان کنند.
-دهان شکمو، اردوگاه کار اجباری دندان‌هاست.
-شاعران، همدل هستند، اما همزبان نیستند.
-نویسنده‌ای که نوشته‌اش را خواننده نمی‌فهمد، اگر ننویسد زودتر به مقصد می‌رسد.
-پیری، فاصله کفش و کلاه را کم می‌کند.
-رشته کلامش طناب‌پیچم کرد.
-عینک دودی مانع از نامه‌رسانی اشارت نظر می‌شود.
-ای کاش آینه حافظه داشت.
پایان
برای مطالعه معرفی سایر طنزپردازان ایران و جهان اینجا کلیک کنید.
درود آقا بنیامین عزیز و محترم احسنت بر شما عالی
و درود بر جناب گلکار عزیز