طنز حضوري (قسمت دوم)

کوتاه و فشرده درباره 

طنز حضوري يا همان استندآپ کامدي (قسمت دوم)

اشاره : در يادداشت قبلي بيشتر کلياتي درباره طنز ايستاده گفتيم . در اين يادداشت به رکن اول طنز ايستاده يعني شوخي نويسي  مي پردازيم. در يادداشت بعدي هم به شکل شوخي هاي طنز حضوري  و اجرا يا بازي شوخي ها خواهيم پرداخت ( البته خيلي خلاصه! ).

 

آيا طنزپرداز طنز حضوري بايد قبلاً شوخي هايش را بنويسد؟

يک بار مهران مديري مي گفت تا قبل از برنامه طنز ساعت خوش ،در برنامه هاي طنز ، متني وجود نداشت ولي از اين برنامه به بعد متن نويسي باب شد. آيا طنزحضوري مي تواند بدون متن باشد ؟ بله ولي در ۹۰ در صد موارد  بهتر است هميشه طنزپرداز از قبل متن برنامه اش را تهيه کند.  چون اول اينکه طنزگوهاي بداهه گو و حاضر جواب که نابغه طنز هستند تعدادشان در دنيا خيلي کم است( البته بيشتر آنها باز با متن قبلي کار مي کنند ).  دوم اينکه وقتي طنزپرداز متن مي نويسد خيالش از جهتي راحت است و از اضطرابش کم مي شود. و باز مجري طنز اين جوري بيشتر کار ياد مي گيرد چون ضعف هايش را در طنزنويسي با آزمايش و خطا  و تصحيح مکررمتن همواره مي تواند رفع کند. و بالاخره  در اين صورت مديريت ديگر جنبه هاي طنز حضوري مثل اجرا و بازي براي او راحت تر مي شود و تمرکز کارش را روي اين قسمت مي گذارد تا اينکه در صحنه به اين فکر کند که شوخي بعدي اش چه باشد. با همه اين مسائل مجري طنز حضوري بايد طوري شوخي ها را اجرا کند که انگار دارد في البداهه آنها را مي گويد نه اينکه قبلاً نوشته يا حاضر کرده است.

 

توليد شوخي براي طنزپرداز ضروري است

گفتم که طنز حضوري يعني توليد متن و اجراي حضوري. براي همين بهتر است طنزپرداز حتماً شوخي نويسي را علاوه بر شوخي گويي ياد بگيرد. طنزپرداز طنز ايستاده هرگز  نبايد از لطيفه هاي آماده و شوخي هاي ديگران استفاده کند.چرا ؟ چون اگر حاضران قبلاً آن لطيفه يا شوخي را جاي ديگر خوانده يا شنيده باشند ديگر نمي خندند و  او روي صحنه خيط مي شود. به علاوه بيشتر طنزپردازهاي طنز ايستاده معتقدند شوخي هاي شما در روي صحنه بايد با هم ارتباط داشته باشند تا بي ربطي آنها باعث نشود مردم دچار قطع و وصل احساسي شوند و حوصله شان سر برود . براي همين نمي شود شوخي ها و لطيفه هايي پراکنده اي را درباره موضوع هاي مختلف مثل جک گوهاي مجالس عروسي، از اينجا و آنجا  جمع کرد و  در يک جلسه گفت. پس تنها راهي که مي ماند اين است که شما شوخي نويسي ياد بگيريد و با گفتن شوخي هايتان طنزپردازي منحصر به فرد  شويد.

 

همه مي توانند شوخي توليد کنند حتي شما!

همه  حتي اخموترين  آدم ها هم مي توانند  شوخي بسازند چون همه مي توانند بخندند. تا حالا چند بار شده که افراد خانواده ، دوستان و همکارها به حرف هاي شما خنديده اند. حتماً مي گوييد شانسي بوده . بسيار خوب مي توانيد اين توانايي را با آموزش ديدن ( مثلاً در محفل طنز حوزه هنري )  پرورش دهيد.براي پرورش حس خفته شوخ طبعي خودتان بد نيست که

۱.     علت خنديدن آدم ها را بفهميد

۲.     فرمول کلي شوخي ها را ياد بگيريد

۳.     فنون شوخي سازي را ياد بگيريد

۴.     موضوع سوژه هاي جهاني و مهم  شوخي ها را بدانيد  

۵.     منابع شوخي سازي را بدانيد

۶.     و بالاخره با قالب هاي شوخي نويسي آشنا شويد  ( در اينجا کار ما راحت است چون قالب ما ، طنز ايستاده است .)

چرا مي خنديم ؟

 آدم ها برخلاف موجودات ديگر توانايي خنديدن دارند. شايد اگر علت خنديدن آدم ها را بدانيد کمي دستتان در شوخي نويسي  باز شود ( البته خيلي ها مي گويند دانستن علت خنده مردم خيلي به طنزپرداز کمک نمي کند) . مردم به شش هفت دليل مي خندند که  از آن شش هفت دليل سه تايش يا به عقيده برخي دو تايش ( دو تاي اولي ) ، از همه مهم تر است :

۱.     ما مي خنديم چون غافلگير مي شويم . مثال : «خانمم حافظه‏اش افتضاحه، هيچ چيز را فراموش نمي کند ! ارني وايز »

۲.     ما مي خنديم چون احساس برتري مي کنيم. مثال : ما با خواندن اين آگهي احساس برتري ( با سوادي ) مي کنيم : «  به يک فروشنده خانم، ترجيحاً آقا در فروشگاه بزرگ کفش نيازمنديم ! »

۳.     ما به تناقض مي خنديم. مثال : گربه از درخت بالا مي رود و من لبخند زنان پايين آمدن درخت از گربه را به تماشا نشسته ام.  پرويز شاپور

 

حال بايد فرمول شيميايي  شوخي را کشف کنيم !

در اينجا لازم نيست خيلي به خودتان زحمت بدهيد چون فرمول شوخي قبلاً کشف شده است و شما هم وقتي جکي مي گوييد ناخودآگاه از همين فرمول استفاده مي کنيد :

فرمول شوخي : مقدمه يا پيش فرض ( دادن اطلاعاتي به شنونده براي منحرف کردن ذهن او ) + واردن کردن ضربه اي به او(  که  متناقض با واقعيت است يا درست برخلاف  استنباط يا توقع  او از مقدمه شماست )

مثال : مقدمه ) مرد : عزيزم من به خاطر تو تا آخر دنيا مي روم !

 ضربه آخر) زن : پس لطف کن همان جا بمان !

 

 بايد فنون شوخي سازي را بدانيم  

اين فنون به شما کمک مي کند که دائم با غافلگير کردن مردم ،  ايجاد تناقض  يا حس برتري دادن به آدم ها ، آنها را بخندانيد.  تعداد فنون زياد است ( اگر مي خواهيد بسياري از آنها را بدانيد و تمرين کنيد به کتاب اسرار و ابزار طنز نويسي ( سوره مهر )  يا  طنزپردازي به زبان ساده من که در انتشارات سروش زير چاپ است مراجعه کنيد . ) ولي دو سه تا از آنها را اينجا مي آورم که اولي لفظي است و دو تاي ديگر غير لفظي:

۱.     دستکاري اسامي ، ضرب المثل ها و اشعار و عبارات تکراري : مثال : اسامي : پلنگ خيس ( فرنگيس )، عاليجناب وارفته (عالي جناب وارسته) ، ترمز خان ( به جاي  هرمزخانضرب المثل :   هر چه آش بدهي پول مي خوري ( صورت درست : هر چه پول بدهي آش مي خوري) / شعر : سينه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگويم شرح حال اين الاغ ! / من «کارت»  دارم پس هستم  ــ  دکارت ! (  جلال رفيع)

۲.    اغراق : مثال : مهشيد آنقدر مودب است که به سوسک  حمامشان مي گويد هوشنگ آقا !

۳.    وارونه يا برعکس گويي : چندي پيش مردي در آمريکا پاي سگي را گاز گرفت . سگ را فوري به بيمارستان بردند و به او واکسن ضد هاري زدند . / عمران صلاحي

 

آيا موضوع هاي جهاني و مهم براي  شوخي ها وجود دارد ؟

بله وجود دارد.طنز نويس ها يک شعار مهم دارند : با هر چيزي مي شود شوخي کرد يا در واقع به هرچيزي مي شود خنديد حتي مرگ  : اما شوخي با  برخي چيزها  هزينه بالايي دارد ( ممکن است صداي مردم در بيايد و طنزپرداز از هستي ساقط شود ) ولي  برخي  موضوع ها کم ضرر است.  اصولاً مردم به چيزهايي که برايشان مهم باشد مي خندند .برخي از اين ها چيزها  در سطح جهاني عبارت است از :  شوخي با مشاهير ( موسيقي دان ها ، فوتباليست ها  ، بازيگرها و خلاصه هر آدم مشهور روز؛ شوخي با سياستمدارها ، شوخي با مشاهير تاريخي) ، شوخي با عقائد گروهي از مردم  ، شوخي هاي مربوط به جنس زن يا مرد يا جنسيتي و زشت  ، شوخي با شهرها، روستاها  و اقوام ،  شوخي با نواقص جسمي و بيماري ها ، شوخي با اجناس و کالاهاي مختلف روز (کلاً هر کالايي که زياد تبليغ مي شود يا مشهور است ) و شوخي با خودتان.

خيلي از طنزپردازها از ترس ( قانون يا مردم ) يا به دلايل انساني يا مذهبي  ، طرف شوخي با عقائد گروهي از مردم  ، جنسيتي ، شوخي با شهرها و اقوام ،  شوخي با نواقص جسمي و بيماري هاي آدم ها نمي روند. در ايران خودمان شوخي با مشاهير هم خطرناک است مگر اينکه شخصيت مشهوري سعه صدر داشته باشد  مثل علي دايي  که حتي در تلويزيون هم با او شوخي مي کنند . پس فقط مي ماند شوخي با کالاها و خودمان  و يا شوخي با موضوعات کلي مثل مرگ.

به عقيده طنزپردازان بهترين و کم ضررترين نوع شوخي، شوخي با خودتان است( البته اگر تحملش را داريد. ) اگر نواقص ذهني (مثلاً  خنگي ) و نواقص جسمي( مثلاً چاقي ) خودتان را دست بيندازيد مردم احساس برتري مي کنند و از ته دل مي خندند.

 

از کدام منابع لايزال براي سوژه يابي و شوخي سازي استفاده کنيم ؟

شما مي توانيد از هر منبعي براي شوخي نويسي استفاده کنيد. هر منبعي که در آن سوژه اي آمده که براي براي مردم مهم است . اين منابع مي تواند چيزهاي مختلفي باشد مثل اينترنت ، روزنامه ها ، داستان هاي روز ، گفتگوهاي تلفني ، تلويزيون ، فيلم هاي روز سينمايي ، حرف شخصيت هاي مشهور ، کتاب هاي روز مشهور، اتفاق هايي که شاهد آن هستيد يا برايتان رخ مي دهد و…

 

آيا  شوخي  هاي قالب طنز ايستاده با شوخي ديگر فرق دارد؟

از نظر کلي نه . ولي شوخي هاي طنز ايستاده  بايد اندازه ، پيوستگي و چيدمان خاصي داشته باشد. فکر مي کنم براي اين جلسه بحث کافي باشد. دنباله بحث در باره نوع شوخي هاي طنز ايستاده و اجراي طنز ايستاده را مي گذاريم براي يادداشت بعد .                           

                                            ادامه دارد          

                                                                                        

                 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=312679
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.