شوخی نویسی در هفت مرحله؛ بدون درد و خونریزی
شوخی نویسی در هفت مرحله آسان
نویسنده: Sep3,2021 , Judd Apatow
مترجم: فاطمه نجار
شوخیها بارها و بارها گفته میشوند، به روشهای مختلفی تفسیر میشوند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند.
کمدینها برای امرار معاش هجو/ لطیفه مینویسند. این هنری است که نیاز به ازخودگذشتگی و خلاقیت دارد.
اما قبل از اینکه خودکار را روی کاغذ قرار بدهید و قلمتان را برای نوشتن شوخیهای بامزه محک بزنید، بهتر است عناصر سازنده یک شوخی خوب را بدانید.
یک شوخی بامزه ما را به سفری کوتاه و داستانوار میبرد و ما را میخنداند. اما چه چیزی یک شوخی خوب میسازد؟
عناصر زیر تشکیل دهنده یک شوخی خوب هستند:
محتوا: که میتواند مذهبی، سیاسی، خانوادگی و … باشد. محدودیتی برای انتخاب موضوع وجود ندارد. از هرآنچه میدانید و میبینید ایده بگیرید.
استیو مارتین، یکی از موفقترین کمدینها، پیشنهاد میکند اشخاص و رویدادهای اطرافتان را با هدف جمعآوری مطالب شوخیساز نگاه کنید، چرا که حتی پیش پا افتادهترین چیزها میتواند مردم را بخنداند.
شیوه بیان: بیان یک شوخی ریتم خاصی دارد. زمانبندی کمدی مهم است، اینکه چطور کلمات را ادا کنید، همچنین مکث بین جملهها و زبان بدن نیز به مخاطب اجازه میدهد داستان شما را تجسم کند و در خندهای که در پایان دریافت میکنید اثر میگذارد.
ارائه: ارائه لب مطلب بر واکنش مخاطبان اثر میگذارد، پس آن را خیلی جدی بگیرید. قبل از اینکه شوخی اصلی را رو کنید، با بامزهبازیهای کوچکتر ذهن مخاطب را به سمت شوخی اصلی هدایت کنید. شوخی اصلی کوتاه است و گاهی فقط در حد یک کلمه است.
برهم زدن توقعات: یک شوخی خوب میتواند باعث شود مخاطب به یک موضوع آشنا به شیوهای جدید نگاه کند. وقتی ایدهای دارید، به تمام راههای متفاوتی که میتوانید به آن برسید یا اینکه چگونه این ایده میتواند در سناریوی متفاوتی قرار بگیرد فکر کنید.
ساختار یک شوخی چگونه است؟
بیشتر ساختارهای شوخی حول دو عنصر اساسی بنا شدهاند: یک مقدمه و به دنبال آن یک جمله که شوخی اصلی در آن نهفته است.
مقدمه چیزی است که شخصیتها، مکان و موقعیتی که چشمانداز متن را ترسیم میکند، نمایان میکند.
جمله اصلی یک موقعیت مرتبط و نتیجهای متفاوت از آنچه مخاطب انتظارش را دارد، است.
ببینید آیا میتوانید مقدمه و شوخی اصلی این جوک را تشخیص دهید (یکی از اولین لطیفههای استیون مارتین که در دورههای استندآپ کمدی به کار برد: «یک روز گربه ام را حمام کردم. میدانی، اغلب میگویند حتی فکرش را هم نکن که گربهها را حمام کنی ولی گربهام به خانه آمد و خیلی کثیف بود، پس تصمیم گرفتم حمامش کنم و نتیجه خوبی داشت.
اگه گربه دارید، دربارهی این مسئله اصلا نگران نباشید. آنها عاشق حمام کردناند. لم داده بود یک جا و لذت میبرد. برای من هم جالب بود. میدانی، فقط یک کم موی گربه به زبانم میچسبید ولی به غیر از این، عالی بود».
عوامل مختلف یک شوخی چیست؟
شوخی را بهمثابه یک داستان در نظر بگیرید. حتی با اینکه شوخیها برای واکنش خاصتری یعنی خنده نوشته میشوند، مانند داستان به عوامل مشابهی برای جذب مخاطب نیاز دارند.
برای نوشتن شوخی مطمئن شوید که این عناصر روایی را در نظر گرفتهاید:
- گستره داستانی: آغاز، بدنه و پایان
- شخصیتها: افراد شوخی شما
- کشمکش: یک موقعیت یا مشکل که شخصیتها با آن مواجه میشوند.
- هدف: جمله/ شوخی اصلی
انواع مختلف شوخی چیست؟
راههای متعددی برای نوشتن یک شوخی یا شوخی نویسی وجود دارد به شرطی که عناصر و ساختار را در جای خود داشته باشید.
در اینجا پنج نوع از شوخیهایی که در متنهای طنز و استند آپ کمدی، محبوب هستند آورده شده:
کمدی شهودی/ مشاهدهای: این شوخی ها بازتابی از روزمرگیهاست. جری ساینفلد به خاطر طنز های مشاهدهایاش مشهور است. او همه چیز را از پاپ تارتس گرفته تا عروسیها در برنامههای عادیاش پوشش میدهد.
کمدی تک خطی: شوخیهایی که تنها در یک جمله خلاصه میشوند.
خود تحقیرانه: شوخیهای خودتحقیرانه، خود کمدین را هدف شوخی قرار میدهد. این نوع از شوخیسازی ظرفیت شوخ طبعی درباره خود را میطلبد.
موضوعی: شوخیهای موضوعی دربارهی سیاست، رویدادهای معاصر و رویداد های خبرساز. مجریان برنامههای تلویزیونی آخر شب مانند استفن کولبرت و ست مایرز در مونولوگهای آغازین خود از شوخیهای موضوعی استفاده میکنند.
حکایتی: شوخیهای حکایتی محتوای خود را از زندگی کمدین میگیرند. آنها معمولا قابل لمس و شخصی هستند و اغلب در بین مخاطبان محبوب اند.
شوخی نویسی در هفت مرحله آسان
شوخی نویسی یا هجونویسی در ۷ مرحله:
۱- هجونویسی با ایده شروع میشود. تمام ایدههایی که به سراغتان میآید، سریع یادداشت کنید، در تلفن هوشمند یا یک دفترچه یادداشت یا هرجای دیگر (جری ساینفلد هنوز شوخیهای خود را روی کاغذ مینویسد).
ذرهذره ساختارها و عناصری که در بالا توضیح داده شد (یعنی شخصیتها، موقعیت، موضوع/ شوخی اصلی) را در ایدههای خود به کار ببرید. به تدریج، آنها به شوخی تبدیل خواهند شد.
صبور باشید و آماده نوشتن باشید. یک استاد طنزپرداز پیدا کنید. ویدیوهای استندآپکمدینها را تماشا کنید، مانند جاد آپاتو که میتواند هرچیزی را از یک کاسه میوه گرفته تا امپراتوری عثمانی را مسخره کند. سبک شوخیهای آنها را مطالعه کنید.
چه چیزی باعث میشود آن شوخیها جواب بدهند؟ چه زمانی مخاطب میخندد؟ اگر میخواهید اجرای آن را یاد بگیرید، استند آپ را تماشا کنید. با مشاهده یاد بگیرید، سپس سبک خود را پرورش دهید.
۲- موضوعات خود را جمعآوری کنید. برای شروع فرایند شوخی نویسی، موضوعی را مطرح کنید و تا جایی که فکرش را میکنید دربارهی آن طنز بنویسید.
شما احتمالاً فقط از یک یا دو مورد آن استفاده خواهید کرد، اما برای دست یافتن به طنز واقعی باید مطالب زیادی بنویسید.
در همان حین که روزتان را پشت سر میگذارید، همیشه مراقب افراد، مکانها و چیزهایی باشید که پتانسیل طنز دارند.
همیشه گوش کنید و دنیا را مشاهده کنید، چراکه همه چیز در اطراف شما میتواند در برنامه طنز، فیلمنامه یا نمایشنامه شما استفاده شود. اجازه دهید چیزهای خندهداری که مردم میگویند و نحوه رفتار آنها و جوری که خودشان را بروز میدهند به روند شما آگاهی دهد.
برای جستجوی ایدهها لازم نیست راه دوری بروید. خودتان شخصیت اصلی شوید و از زندگی خودتان برای محتوا استفاده کنید.
به چیزی فکر کنید که همه میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند، مانند «دبیرستان». گاهی اوقات، ابتدا شوخی اصلی به سراغ شما میآید و شما باید روی پیشینهاش کار کنید و یک مقدمه بچینید که مکمل آن باشد.
۳- شوخی خود را بسازید. یک داستان حول یک شوخی اصلی بسازید. دربارهی بامزهترین چیزی که تا حالا برایتان اتفاق افتاده فکر کنید و مسئله اصلی آن ماجرا را شناسایی کنید.
سپس با شرح دقیق موقعیت و احساسات خود، قسمتهای مختلف داستان را روشن کنید. تمام ماجراهایی که به آن لحظه منجر شد چه بود؟
مطمئن شوید که یک روایت دنبالهدار است، به همراه یک آغاز، بدنه و پایان. آیا مقدمه شما انتظاراتی را ایجاد میکند که با شوخی اصلی شما در تضاد باشد؟
۴- کوتاه بنویسید. طنز، کمش زیاد است. بخشی از نوشتن یک شوخی، ویرایش برای وضوح و اختصار است. تمام کلمات غیرضروری را حذف کنید.
همیشه در طول مقدمه شوخی را جلو ببرید. شما میخواهید مخاطبان خود را در این مرحله جذب کنید و آنها را وادار کنید که شوخی شما را دنبال کنند. کلمات بسیار زیاد موجب از دست دادن آنها میشود.
۵- درحالی که شوخی اصلی باید بیشترین خنده را بگیرد، خطوط زیگزاکی خندهدار، متن را در اوج نگه میدارد. خطوط تنش آن لحظات خندهدار در طول یک شوخی است که به وقوع شوخی اصلی کمک میکند.
۶- آخرین سطر نوشته شما مهمترین بخش قابل بیان است. قبل از اینکه آن را ارائه دهید چند شوخی کوچک داشته باشید.
شوخی اصلی باید کوتاه باشد، غافلگیرکننده باشد و بیشترین خنده را بگیرد. ناگفته نماند که اگر بخواهید شوخی اصلی را توضیح دهید، شوخی شما کارساز نبوده است.
۷- حالا شوخی خود را امتحان کنید. نویسندگان کمدی همیشه مطالب را در مقابل افراد دیگر آزمایش میکنند.
هنگام نوشتن، متن را با صدای بلند بخوانید، حتی اگر کسی در اطراف نباشد. وقتی احساس کردید که وضعیت خوبی دارد، آن را آزمایشی برای کسی تعریف کنید.
شوخی را به افراد دیگر، چه به صورت گروهی یا فردی بگویید. شما فوراً از طریق بازخوردی که میگیرید متوجه وحشتناک بودن یا نبودن آن خواهید شد.
این تمرینها به شما در تکنیک شوخی نویسی کمک میکند و در شما در مقابل مخاطبان اعتماد به نفس ایجاد میکند. همچنین شما را در حس و حال طنز نویسی قرار میدهد.
این دو تمرین شوخی نویسی، امتحان خودش را پس داده و کمک میکند صدای کمدی خود را پیدا کنید:
۱- به یک مکان عمومی شلوغ بروید و دو یا سه ساعت بنشینید و فقط مردم را تماشا کنید. همانقدر که مشاهده میکنید، درباره افرادی که میبینید، حرفهایی که میزنند و کارهایی که انجام میدهند یادداشت کنید.
وقتی به خانه رسیدید، یادداشتهایتان را بخوانید. دور لحظات و تعاملاتی که به نظر شما خندهدار میآیند، خط بکشید و زیر قسمتهایی خط بکشید که به نظر حقایق یا تجربیات اولیه و مشترک انسانی است که هر کسی میتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
۲- ایدهیابی برای طنزنویسی را تمرین کنید. دفترچه یادداشت خود را مرور کنید. یک ایده را انتخاب کنید و چند شوخی مختلف را از آن حذف کنید.
به خلاصه کردن ادامه دهید تا زمانی که ده تا شوخی باقی بماند. آنها را در دفترچه یادداشت خود فهرست کنید و دور مورد علاقههای خود خط بکشید.
پایان
برای مطالعه سایر مقالات اینجا کلیک کنید.