سریال نیوکمپ؛ یک نیسان آبیِ دیگر
سریال نیوکمپ؛ یک ابتذال آرام
نویسنده: ابراهیم کاظمی مقدم
اگر الان منتظرید چند قسمت دیگر از سریال نیوکمپ، به کارگردانی منوچهر هادی بیاید و بعد بنشینید و با خانواده ببینید و حتما هر هفته و به محض آمدن دانلودش کنید، این مطلب را بخوانید.
شاید با این اوضاع شبکههای نمایش خانگی بعید باشد اما حداقل من انتظار دارم مثل سریال مردم معمولی چند قسمت ابتدایی این فیلم را حذف کنند و راشهای آن را هم بسوزانند.
اصلا تمام هارد درایوهایشان را بشکنند و آتش بزنند و باقی مانده را هم به دریا که نه. بدهند بازیافتیها.
نیوکمپ ماجرای خانوادهای ایرانی است که بعد از گل خوردن ایران در بازی ایران و آرژانتین از لیونل مسی، مشکلاتی برایش به وجود آمد.
یادتان هست بعضی بازیگران را میآوردند توی پوستر و تیزر فیلم که بیشتر بفروشد؟ نیوکمپ هم دید اکبر عبدی شاید نتواند به تنهایی این مهم را به دوش بکشد و دست به دامن مسی شد.
البته به همینها هم بسنده نکرد که اگر میکرد سریالش در همان اندازه ارزشش بیننده میداشت. آقای هادی با تبدیل تیتراژ کار به یک موزیک ویدئو، آن هم با استفاده از بازیگران و خواننده در کنار هم، وارد فاز جدیدی از ابتذال فیلمفارسی ایران بعد از انقلاب شد.
شما را نمیدانم اما من قبل از دیدن یک فیلم، اسم کارگردان و نویسندهاش را نگاه میکنم. چون پوستر و تیزر هر فیلمی میتواند جذاب باشد. حتی پوستر کلیپ دابسمش غلمراد ۱۱ ساله از پارک دم در خانهشان در جنت آباد تهران.
به بازیگر هم نباید نگاه کرد. نمیشود به بازیگری که در فلان فیلم نقش پیامبر داشته بگویی در فیلم بعد دوست دختر نداشته باش. اینها دست کارگردان است.
از آلپاچینو با آن همه دک و پز که اسکار پدرخوانده را نگرفت که من فلانم و بهمانم که بیشتر پز و افاده ندارد. او هم آخر عمری رفت «جک و جیل» بازی کرد. دیگر از بقیه چه انتظاری است؟
خب کلی که نگاه کنیم، جناب منوچهر هادی پیچهای زیادی در طول دوران حرفهای و کارگردانیاش داشته و از جدی به طنز، از کارگردانی به تدوینگری و از تهیه کنندگی به نویسندگی.
اما در تمام طول دوران حرفهای خود، فیلمفارسی ساختن را رها نکرده و این شاخصه همیشگی فیلمهای ایشان خواهد بود. شاخصهای که با آن به استقبال فیلمهای بعدی ایشان برویم.
سریال نیوکمپ از آنهاست که از مرحله پوستر و تیزر و بازیگر گذشته و نویسنده و کارگردانش را هم بشناسی و بدانی طرف مبتذلساز است، باز رکب خوردی اگر این سریال را ببینی.
بحثم اصلا افول یک کارگردان نیست. نه! افول یعنی پیتر جکسون بعد از سه گانه ارباب حلقهها، ۴۰ دقیقه ابتدائی سه گانه هابیتش را آب ببندد. به هر دلیلی. اما این که دو قسمت تمام که فقط یکی اش ۸۰ دقیقه بود و برای خودش فیلم سینمایی به حساب میآمد را آب ببندی واقعا نوبر است.
تا اینجای کار که چند قسمت از نیوکمپ پخش شده و معلوم نیست چند قسمت دیگر مخاطب کشش خواهد داشت که پول عوامل را بدهد، فعلا کارگردان با صحنههای بیربط و اضافی کنار هم چیده شده که بیشتر به درد کلیپهای اینستاگرام میخورد، دارد مدت فیلم را به زور زیاد میکند.
البته در این نمایش خانگیها مرسوم است. همان کاری که با نیسان آبی کرد و یک سوژه در حد فیلم سینمایی را آنقدر کشید و کشید که جر واجر شد و به زور به آن گفتیم سریال. باز آنجا لای ابتذال یک چیزهایی بود که آدم بخندد. اینجا همان هم نبود.
یعنی انقدر کش آمد که ما هم خندهمان به یک لبخند تاسف برای خودمان تبدیل شد که حجم اینترنت و اشتراک و وقتمان حرام چه چیزی شد.
وقتی هم مخاطب خسته شد و خواست بگوید ولش کن. به جهنم که نفهمیدم مسی در دادگاه چه میگوید، کارگردان به بابک کایدان که نویسنده کار است، میگویند قضیه آب بستن کنسل است و همان طرح اول را که برای فیلم سینمایی بود بده تا در دو قسمت خلاصش کنیم برویم پروژه بعد.
البته انصافا سریال خنده دارد است. خیلی هم خندهدار. اما نه برای مخاطب. بلکه برای عوامل و سازندگان که به شعور مخاطب میخندند.
به نظرم شبکههای نمایش خانگی به جای این که با این کارها حجم ترافیک بیشتری از مشتری بگیرند، کمی به شعور مخاطب احترام گذاشته و بگویند مثلا این فیلم قسمت دو قسمت اول سر جمع ده دقیقه مطلب دارد.
منتها ما برای این که پول این بازیگرها را بدهیم حدود چهار ساعت باید از حجم اینترنت جنابعالی مصرف کنیم. ما هم میدادیم.
این متن نظر نویسنده ما بود. نظر شما چیست؟
این سریال را از فیلیمو ببینید.
پایان
برای مطالعه نقد و بررسی سایر فیلمهای کمدی اینجا کلیک کنید.