رونمايي از «طرز طنز» در دگرخند

 

به گزارش روابط عمومي دفتر طنز حوزه‌ هنري ، صد و چهل و سومين نشست دگرخند با موضوع رونمايي از کتاب طرز طنز اثر «صابر قديمي» روز شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۸ در سالن زنده‌ياد فردي حوزه هنري برگزار شد.

 

کتاب «طرز طنز» اثري پژوهشي به قلم صابر قديمي است که به بررسي بديع در شعر طنز معاصر مي‌پردازد و به همت دفتر طنز حوزه هنري و انتشارات سوره مهر به تازگي روانه بازار کتاب شده‌است.

 

در ابتداي اين برنامه که مهدي فرج‌اللهي اجراي آن‌را بر عهده داشت، صابر قديمي درباره کتاب گفت: دغدغه‌ اصلي من در مقطع کارشناسي ارشد، انتخاب موضوعي مناسب براي پايان‌نامه‌ام بود. من، متوجه شدم که آثار تاليفي قدما، درباره بلاغت طنز همچون کشکولي در طنز است و منبع منسجمي درباره‌ آن وجود ندارد. خود من، نيز، هنگامي که مي‌خواستم با ابزارهاي طنز آشنا شوم هيچ کتاب مرجع کاربردي را پيدا نکردم. در مورد صنايع بديع و آرايه‌هاي بياني هم، معمولا يک سري، مثال‌هاي تکرار شده به عنوان مثال در واج آرايي از فردوسي، تشبيه از سعدي عنوان مي‌شود. ضمنا، خودم نيز با نمونه‌هاي تکراري از کتاب گرکاني تا الموج الاشعار العجايب العجم شمس قيس رازي تا کتاب‌هاي علامه همايي و سيروس شميسا مواجه شدم. به همين خاطر، با کمک استادم فرهاد طهماسبي و مشاوره با اسماعيل اميني و زنده ياد ابوالفضل زرويي نصرآباد تصميم گرفتم که کاري در زمينه‌ ابزارهاي بديع در شعر معاصر انجام دهم. پس، در زمان مشروطه، با وجود افراد متعدد از جمله نسيم شمال، ميرزاده‌ عشقي و … ايرج ميرزا ملقب به سعدي ثاني را انتخاب کردم، براي پس از انقلاب، هم، زنده ياد ابوالفضل زرويي نصرآباد را  برگزيدم که در ۱۸ سالگي سردبير گل‌آقا بودند وکيومرث صابري ايشان را عبيد زاکاني عصر خود خواند و موسوي گرمارودي نيز به سرآمدي قلم ايشان در کتاب دگرخند اشاره کرده‌است.  در بازه‌ زماني بين مشروطه و انقلاب، هم، با استناد به مقاله‌اي که اکثر کارهاي ابوالقاسم حالت را ناشي از آرايه‌هاي بياني ايشان عنوان کرده‌است و با توجه به اين که کتاب‌هاي‌ ايشان مانند هدهد ميرزا، ابوالعينک و … بارها تجديد چاپ شدند و به خاطر آثار فراوان‌شان، مي‌توان يک رساله‌ دکترا را به آنها اختصاص داد؛ تصميم گرفتم به سراغ آثار ابوتراب جلي بروم که بسامد صنايع بديعي در آثارشان بيشتر است.

در کتاب ابدع البدايع گرکاني شايد هزار صنعت ادبي بيان شده که گاهي او براي صنايعي که خودش ابداع کرده با تخلص رَبّاني مثال ساخته است. ما با تحقيقاتي که انجام داديم از کاربردي‌ترين صنايع، به ۵۲ شگرد و ۲۰۰۰ نمونه‌ بديع رسيديم.

 

در ادامه استاد ناصر فيض گفت:  در زمان ما، کتاب گنجواره‌ مهدي سهيلي که او، در آن، شعرهاي معروف شاعران را گردآوري کرده بود فايده‌ي فراواني داشت. البته، بسياري از کتاب‌هاي عروض و قافيه از کتب قديمي الهام گرفتند. ما، کتاب طرز طنز صابر قديمي را از نظر تحليلي مورد بحث قرار نداديم امّا، آن، از نظر بلاغت، قابل استناد است و مشاوره با اسماعيل اميني و افزودن نمونه‌هاي جديد بر غناي آن افزوده‌است. اميدوارم، ديگران هم، در اين زمينه کار کنند و دفتر طنز نيز از اين موضوع استقبال مي‌کند و اميدوارم که کتاب‌هاي زيادي در اين زمينه ماندگار شوند.

 

سپس، اسماعيل اميني در مورد بلاغت در طنز گفت: تاکنون، به نسبت بلاغت در طنز کمتر پرداخته شده‌است چون، گمان بر اين هست که طنز، جدّي نيست در صورتي که طنز در نوع زبان و نحوه‌ بيان، کاملا جدّي است و فقط، از نظر دلالت‌ها اين گونه نيست. به عنوان مثال در حکايتي که شاه، تيري به سوي آهو پرتاب مي‌کند و او مي‌گريزد و شاعر، احسنت مي‌گويد. وقتي شاه به او اعتراض مي‌کند. او جواب مي‌دهد: منظورم به آهو بود.

به طور کلي، تمايز کلام ادبي مربوط به تغيير ديدگاه‌ها، ظرافت‌ها و زيبايي‌هاي سخن است که با گذشت زمان بر پيچيدگي آرايش‌ها افزوده شد و افراد، آرايه‌هاي ادبي متعدد از خود مي‌ساختند و اسم‌هاي پيچيده، روي آنها مي‌گذاشتند تا بهتر جلوه کنند. ولي، بهترين کار اين است که آن چه در عمل در شعرها به کار رفتند را به عنوان صنايع بلاغي، بررسي کنيم. ضمنا، لازم به ذکر است که تحليل‌هاي آماري که بر اساس شکل پايان‌نامه‌هاي دانشجويي اعم از علوم تجربي، انساني ، فني و … مطرح مي‌شود لزومي بر وجودشان در تمام پايان‌نامه‌هاي علوم انساني نيست بلکه بهتر آن است که اثر آرايه‌هاي ادبي بر طنزآميز شدن اشعار، بررسي شود تا نتيجه‌ مطلوب، حاصل شود.

ضمنا، برخي بر اين باور هستند که آن چه استادان قديمي‌ ادبيات مي‌گفتند، مقدّس است امّا، بعضي از آنها قابل تغيير هست. به عنوان مثال در صنعت نزاهت از زمان ايرج ميرزا تا زنده ياد ابوالفضل زرويي نصرآباد از صراحت کلام کاسته شده و بر لفافه‌گويي افزوده شده‌است.

 

بعد از آن، سيد اکبر ميرجعفري گفت: طنز، يکي از ابزارهاي کاربردي فردي است که در اين روزگار زندگي مي‌کند و شخص، بر اساس مقتضيات زمان، به طنز رو مي‌آورد. به عنوان مثال حسن حسيني آثار طنز خود را منتشر مي‌کرد ولي، کارهاي قيصر امين‌پور درون‌مايه‌ طنز داشت امّا آنها را در قالب طنزي که انتشار يافته باشد، نداريم.

ضمنا، زنده ياد ابوالفضل زرويي نصرآباد در حوزه‌ طنز، به معناي واقعي استاد بود و تسلط کامل بر متون کهن و مطالب عصر حاضر خود داشت و شاگردان شايسته‌اي را نيز تربيت کرد که همچون، خود او، هم از نظر اخلاقي و هم از نظر طنزپردازي سرآمد هستند.

ما، در اينجا، با کتابي روبرو هستيم که نمونه‌ صنايع بديع در طنز را يافته‌است. ولي، طنز، بيشتر، بر عهده‌ معاني است نه بيان. ما، در مورد علم معاني، نمونه‌هاي چنداني بيان نکرديم و ايرج ميرزا با آن که ملقّب به سعدي ثاني است امّا همانند سعدي بر اصول معاني تکيه نمي‌کند. ولي، حافظ، انواع صنايع ادبي را به کار مي‌برد و دست پژوهشگر در اين مورد، باز هست. به طور کلي، پژوهش، نيازمند پشتکار فراوان است و آثار ادبي، چه بر اساس تحقيق و چه توليد آثار ادبي باشد؛ حتما بايد مبتني بر ذوق ادبي باشد. در کتاب طرز طنز، بهترين طنزها توسط يک شاعر طنزپرداز – صابر قديمي – انجام شده‌ که قابل ستايش است و خواندن کارهاي  شاعران و استخراج آثار سه شاعر بسيار دشوار هست به همين خاطر، کار تحقيقاتي، ايثار ادبي به شمار مي‌آيد.

 

سپس، بهمن بني هاشمي گفت: بهره‌گيري از مثال‌هاي معاصر در حوزه‌ بلاغت و طنز معاصر از اهميت زيادي برخوردار است.

 به طور کلي، بلاغت ما، تاکنون بر مبناي اسم‌گذاري بوده است نه بر مبناي رمزگشايي. بيشتر اين اسم‌گذاري‌ها سبب مي‌شود که انواع چينش‌ها تا بي‌نهايت ادامه يابد. ولي، ريشه‌يابي در آرايه‌ها از تعداد آنها مي‌کاهند و با کدگذاري، شناخت و دسته‌بندي، محدودتر و راحت‌تر مي‌شوند.

بلاغت ما بر اساس بيت است. چون، در طنزها، يکه‌ واحد وجود دارد اي کاش در طرز طنز، سير عمودي خيال و کُل?ّت روايت‌گونه‌ آن نيز، بررسي مي‌شد.

 

پس از آن، محسن اشتياقي گفت: من و صابر قديمي به عنوان دو مهندس صنايع بايد به اين موضوع توجه داشته باشيم که اگر به موضوعي در ايران توجه نمي‌شود شايد، مصداق‌هاي گوناگوني از پرداختن به آن در دنيا باشد که ما ممکن است نسبت به آنها بي‌توجه باشيم. پس، بهتر است بر عمق تحقيقات خود بيافزاييم.

 

در بخش پاياني جلسه، عبدالله مقدمي به اين نکات اشاره کرد که: متاسفانه، آرايه‌ها کابوس دانش‌آموزان، نيز، هست و فرصتي هم وجود ندارد که بتوانيم کاري در اين زمينه انجام دهيم. ساختار کتاب‌هاي درسي ادبيات هم بر اين مشکل مي‌افزايد.

بعد از آن، ايشان، بخشي از مقدمه‌اي را که زنده‌ياد ابوالفضل زرويي نصرآباد براي کتاب طرز طنز صابر قديمي نوشته بودند؛ خواندند.

سپس، عبدالله مقدمي، ياد و خاطره‌ منوچهر احترامي را که سه روز قبل، سالگرد درگذشت‌شان بود؛گرامي داشتند و خاطر نشان کردند که ايشان، هميشه، جوانان را به نوشتن تشويق مي‌کردند.

 

گفتني است در اين نشست  عليرضا لبش، عبدالعلي اثني عشري، محمد رضا درخشان، فرهاد موحدي، روح‌الله سرطاوي، نيلوفر ناظري و امير خيام نيز حضور داشتند.

 

ياسمن حسيني، دفتر طنز حوزه هنري

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313245
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.