دینامیت عمل نکرد؛ شاید هم خودی‌ها را منفجر کرد!

دینامیت که عمل نکرد

نویسنده: مهدی صالحی

«اول به اختلاس‌گرها گیر دادیم ما را با گونی بردند هدایت کردند فهمیدیم ژن بهتر می‌خواهد کار ما نیست آمدیم از خلاف‌های پایه شروع کردیم».

فیلم سینمایی دینامت با بازی پژمان جمشیدی و احمد مهران‌فر و با نویسندگی شیما محمدبیگی و حمزه صالحی و کارگردانی مسعود اطیابی در تیر ماه سال ۱۴۰۰ اکران شد.

این فیلم که در زمره فیلم‌‎های کمدی اجتماعی است، توانست در خلوتی و کسادی بازار سینماهای کشور به دلیل کرونا خون جدیدی را در رگ‌های سینماداران جاری کند.

فیلم دینامیت با پرداختن به اختلاف همیشگی دو قوم افتاده از دو سوی یک بام که یکی در دین زیاده‌روی می‌کند و دیگری در غرب‌گرایی و ابتذال، در قرار دادن این دو در برابر هم توانسته لحظات کمدی را به وجود بیاورد.

اما نتوانست تلاشی برای نزدیکتر کردن این دو به هم بنماید و همان گونه که در انتهای فیلم نشان داد این جاده ادامه دارد و هیچ یک کوتاه نمی‌آیند.

داستان فیلم در خصوص ساکنان یک آپارتمان است که در یک طبقه دو دختر برای فرار از دست زن‌بابای تازه به دوران رسیده و داشتن آزادی بیشتر به اینجا پناه آورده‌اند.

یک فروشنده انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی و دو نفر طلبه که کنار هم قرار گرفتن این افراد برای همه جذاب است.

شخصیت‌های این فیلم را می‌توان به چهار دسته تندرو که در جنبه دینی آن هادی با بازی پژمان جمشیدی و در طرف مقابل ساناز با بازی نازنین بیاتی تقسیم کرد.

و یک گروه معتدل با بازی احمد مهران‌فر در نقش محمدحسین و زیبا کرمعلی در نقش زیبا و اکبر کسی که از این آب گل‌آلود ماهی می‌گیرد با بازی محسن کیایی و گروه آخر مردم عادی هستند که فقط نظاره‌گر دعواها و اختلافات این جماعت هستند.

افرادی که نه حوصله و نه توان رفع این اختلاف را دارند که در این فیلم خانم و آقای تیموری که سنی از آنها گذشته و همسایه روبرویی است.

فیلم با توجه به موضوع و حساسیت‌های آن توانسته بخشی از معضلات جامعه را بیان کند.

معضلی که با کمی گفت‌وگو و خویشتن‌داری و کوتاه آمدن دو طرف قابل حل است اما به نظر من باید مراقب اکبرها بود.

افرادی که نان به نرخ روز می‌خورند و هر کجا منفعت بیشتری داشته باشد همانجا حضور دارند و به دنبال بهره‌کشی از دیگران هستند.

این قشر کسانی هستند که از ایجاد اختلاف بین این دو دسته سود می‌برند و با مشغول کردن افراد به اینگونه مسائل کار خود را پیش می‌برند.

در واقع می‌توان گفت پیام فیلم همین مواظب اکبرها بودن است که در دام اینها نیفتیم.

فیلم از نظر نویسندگی و خلق موقعیت‌های کمدی توانسته است تا آنجا که دستش باز است خوب عمل کند و با استفاده به موقع از مثل‌ها و شعارها لحظات جذابی را خلق نماید.

البته در صحنه‌ای دلیل این بسته بودن دست را هادی به ساناز می‌گوید: اول به اختلاس‌گرها گیر دادیم ما را با گونی بردند هدایت کردند فهمیدیم ژن بهتر می‌خواهد کار ما نیست آمدیم از خلاف‌های پایه شروع کردیم.

کارگردان اثر با انتخاب بازیگرانی که تجربه و امتحان خود را پس داده و در کمدی موفق بودند توانسته کار را به خوبی ارائه دهد و این انتخاب یکی از نقاط قوت این کار است از دیگر نکات قابل توجه در فیلم استفاده از موسیقی و آهنگ‌های شادی است که با موضوع و حال و هوای آن صحنه هم‌خوانی دارد.

توجه به راه‌های ارتباطی جدید مثل اینستاگرام و استفاده هر سه طرف ماجرا یعنی هادی، ساناز و اکبر برای رساندن پیام خود و هک کردن آن توسط طرف مقابل و استفاده از آن به عنوان یک عامل فشار و باج‌خواهی و استفاده ابزاری از هادی و محمدحسین که به سادگی گول اکبر را خوردند و مواد مخدر توزیع می‌کنند و دل باختن زیبا به محمدحسین همه و همه شاید در نگاه اول هیچ ارتباط معناداری نداشته باشد؛ اما این همان زندگی است که بالا و پائین بسیار دارد.

در کل می توان دینامیت را یک بمب عمل نکرده ولی پرتاب شده در نظر گرفت که شاید بتواند نسبت به اصلاح برخی رفتارهای افراطی کمک کننده باشد.

فیلمی که بازی بازیگران آن خوب بود، فروش خوبی هم داشت؛ اما کارگردان نتوانست نظر مثبت دو طرف دعوا را جلب کند.

همان دو گروهی که مدعی شده بود دینامیت برای نزدیک‌تر کردن آنها به هم ساخته شده است.

پایان

برای مطالعه نقد سایر فیلم‌های کمدی اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=316658
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.