داستان پخمه شاهکاری از عزیز نسین که الگوی مرد هزار چهره ایرانی شد
مروری بر کتاب پخمه، مشهورترین اثر عزیز نسین!
نویسنده: ابراهیم کاظمی مقدم
(اسپویل؟ مگه این که دهه نودی باشید یا دیدن آیفیلم توی خونهتون ممنوع بوده باشه که بشه این کتاب رو براتون اسپویل کرد!)
داستان پخمه
عزیز نسین، نویسنده اهل ترکیه با نوشتههایش نام خود را در بین ایرانیان ماندگار کرده است.
نوشتههایی که اغلب انتقادات کنایی به دولت و حاکمیت و همچنین شوخی با معضلات اجتماعی است. اتفاقا پخمه هم همین است. انتقاداتی کنایی در قالب داستان و طنز.
داستان اصلی کتاب حول محور یک خلافکار میگردد. فردی که قبلا در دبیرستان، بعدها در زندگی و اکنون در زندان به پخمه مشهور است.
اما این صفت پخمگی که مردم در این شخصیت میبینند در واقع یک نوع سادگی و بیآلایشی است.
فردی که نمیخواهد آلوده به گناه شود و یا دست به سوی اموال دیگران ببرد. اما جامعه فاسد و سرنوشت نامرد و البته پخمگی خودش او را به این سمت میکشند.
بعد هم درست زمانی که پخمه بیچاره میخواهد طعم شیرین آن را بچشد، او را با انواع بلایا ادب میکنند.
کلیت کتاب پخمه خواننده را مجذوب خود میکند اما بیعیب و نقص هم نیست.
داستان یک باگ اساسی دارد و آن هم راوی داستان است. شخصیتی که بودنش در داستان اصلا دلیل موجهی ندارد.
پخمه داستان راوی را در زندان میبیند و شروع میکند به تعریف کردن.
بعد میرود که مثلا غذا بخورد و باز میآید تعریف کردن. قثط هر از چند گاهی میگوید خب ادامه داستان.
از یک جایی به بعد هم نویسنده متوجه اضافه بودن او میشود. راوی از زندان آزاد میشود.
ادامه کتاب را خود پخمه و با خیال راحت طی یک نامه خیلی طولانی تعریف میکند. راوی هم جوری مورد غضب نویسنده واقع شده که حتی در پایان خواندن نامه هم حرفی نمیزند.
اگر فیلم مرد هزار چهره آقای مدیری را دیده باشید کلیت داستان را میدانید.
یک آدم ساده که او را با افرادی مثل ژنرال و عارف و هزار جور شخصیت دیگر اشتباه میگیرند و او هم به واسطه سادگی یا از سر ناچاری و گاهی هم از سر شیطنت نقش بازی میکند.
در این میان هم انتقادات سیاسی و اجتماعی خود را در تار و پود داستان جا میکنند.
البته جزئیات و چهرهها به فراخور زمانه و مقتضیات فرهنگی تغییراتی کرده. جای اعتراف به پلیس و دادگاه با راوی داستان پخمه که یک روزنامهنگار است عوض شده.
اما آنچه واضح است و خود آقای مدیری هم به آن معترف است این است که ایده داستان از روی کتاب برداشته شده؛ آن هم بدون این که سازنده قصد ساخت یک اثر اقتباسی را داشته باشد.
متأسفانه این مسئله در سینما و تلوزیون ما پذیرفته شده است و زیاد پیش میآید. کسی هم اعتراضی ندارد.
این را میگویم نه به خاطر اینکه چون بعد که مردم فهمیدند، سازندگان به آن اعتراف میکنند.
چون وقتی در مصاحبه ازشان در باره آینده هنریشان هم سوال میشود میگویند یک برنامه مثلا هندی دیدهام و اگر عمری باشد یکی از رویش خواهم ساخت.
بگذریم. کتاب طنز سیاسی و اجتماعی خارجی معمولا به ذائقه ایرانی خوش نمیآید. چون نیازمند آشنایی با موضوع و فضای شوخی است.
مشکلی که متنهای سیاسی ایرانی را هم بعد از گذشتن مدتی از دهان میاندازد. اتفاقا برخی از آثار عزیز نسین هم این مشکل را دارند اما کتاب پخمه از آن دست نیست.
میتوان گقت عزیز نسین در این کتاب اثری خلق کرده که به این پختگی رسیده تا از شوخیهای مبتزل سیاسی و دارای تاریخ انقضا بگذرد و به طنزی فاخر دست پیدا کند.
یک دید باز که همه طنزنویسان، باید برای ماندگار شدن آثارشان به آن برسند.
پایان
برای مطالعه نقد سایر کتابهای طنز اینجا کلیک کنید.