???اُمين نشست دگرخند با موضوع «بررسي جلوههاي طنز در ديوان حافظ» با حضور دکتر مهدي محبتي در سالن زندهياد فردي حوزه هنري برگزار شد.
دکتر مهدي محبتي استاد دانشگاه، اديب و پژوهشگر ادبي، در اين نشست «دگرخند» که دوشنبه ۲۱ خردادماه در حوزه هنري برگزار شد، با بيان اينکه طنز سخني است که بايد عنصر آگاهيبخشي و تعاليبخشي در آن وجود داشته باشد، اظهار کرد: هنوز تعريف دقيقي از طنز وجود ندارد. هر چند برخي گفتهاند قاه قاه گريستن به معناي طنز است.
طنز ارتباط مستقيمي با ميزان هوش انسانها دارد. هر چه فردي باهوشتر باشد، هم طنز را بهتر ميفهمد و هم بهتر ميفهماند. حافظ گل سرسبد تاريخي در اين زمينه است. حافظ ميراثدار و امتداد دهنده سنت بزرگاني است که چراغ بيداري را در جامعه نگه داشتهاند و البته نه با زور و شمشير، بلکه با نوعي خوشخويي و خنداندلي نکات را منتقل کردهاند.
اغلب نگاههايي که در جامعه امروز نسبت به حافظ حاکم است، نگاههاي تکبُعدي است. اينکه حافظ را يک قديس، يا يک عارف، يا مصلح يا تابوشکن و يا سردمدار مبارزه با ريا معرفي کنيم حافظ را محدود ميکند. حتي مکتب رندي هم برازنده قامت حافظ نيست. حافظ خودش است.
اين استاد دانشگاه با بيان اينکه در تاريخ تفکر کشورمان سه متفکر داريم که در هيچ قالبي نميگنجند، عنوان کرد: خيام، حافظ و صادق هدايت سه سنخ همسان نيستند؛ اما در هيچ قالبي نميگنجند.
وي با تاکيد بر اينکه حافظ طنزي سه لايه در ديوان اشعار خود دارد، افزود: يک طنز وجودي است که اصل طنز در شعر حافظ است، در دل آن، يک طنز اجتماعي نهفته است و در دل طنز اجتماعي هم، طنز فردي وجود دارد. طنز به اين معنا نيست که مخاطب تنها به خنده بيافتد، بلکه خندههايي است که تلختر از گريه است.
دکتر محبتي درباره طنز وجودي در اشعار حافظ گفت: شايد ما کسي را نداشته باشيم که به اندازه حافظ درباره اين جهان تامل کرده باشد. او در اين مقوله بيش از همه تاکيد ميکند که معنايي براي اين دنيا پيدا نميکند. مشکلات اساسي تفکر ما از عصر حافظ تا به امروز حل نشده است و به همين خاطر حافظ هنوز کاربردي ترين شاعر فرهنگ کشورمان است. حافظ نميخواهد مردم را صوفي يا عارف کند و به ماورا بکشاند بلکه برعکس است. روح دعوت حافظ با دعوت قرآني متفاوت است. اولين نکته طنز حافظ اين است که ميگويد به هيچ چيز اين دنيا نميتوان تکيه کرد و نبايد اين جهان را جدي گرفت.
در طنز اجتماعي حافظ معتقد است که انسان نبايد تسليم شرايط موجود شود و بايد شرايط را به سمت متعالي تغيير دهد و به همين جهت جامعه و افراد را به نقد ميکشد.
در طنز فردي نيز، حافظ به نقد خود ميپردازد و در واقع معتقد است که انسان بايد بتي که از خود ساخته را بشکند. حافظ تلاش ميکند بتي که در ذهن ديگران از خود ساخته است را بشکند و به همين خاطر ميتوان گفت کُل ديوان شعر حافظ تجربه آزادي است. خنده شعر حافظ ، تمسخر نيست، بلکه خودشکوفايي دروني است.
در ادامه اين نشست حاضران پرسشهاي خود را مطرح کردند و دکتر محبتي به آنها پاسخ داد. در انتهاي نشست دکتر اسماعيل اميني به پشت تريبون آمد و به نکاتي درباره شعر حافظ اشاره کرد. اميني گفت: شاعر از زواياي مختلفي در شعر به بيان موضوعات و مطالب خود ميپردازد. در نقد ادبي بايد به اين نکته مهم توجه داشت که وقتي شاعر از زبان اول شخص حرف ميزند الزاما «من» در شعر خود شخص شاعر نيست.
در پايان نشست که همزمان با لحظات ملکوتي اذان مغرب بود با افطاري مختصري از مهمانان پذيرايي شد.