۱۱۶اُمين نشست «دگرخند» با موضوع بررسي طنز در ادبيات دفاع مقدس با حضور ابوالقاسم صادقي، نويسنده و طنزنويس راديو، روز گذشته در سالن آفرينشهاي ادبي حوزه هنري برگزار شد.
ابولقاسم صادقي در تازهترين برنامه «دگرخند» دفتر طنز حوزه هنري که با حضور جمعي از علاقهمندان و طنزنويسان برگزار شد، به بررسي طنز در ادبيات دفاع مقدس با نگاهي به مجله «فکاهيون» پرداخت. وي با بيان اينکه چاپ اولين مطلب خود را در مجله توفيقِ سال ۱۳۳۹ و در سن ۱۳سالگي تجربه کرده است، گفت: فضاي مطبوعات در يک سالِ نخستين پس از انقلاب مشابه فضاي مطبوعات پيش از کودتاي سال ۳۲ بود. اتفاقا اولين نشريه طنزي هم که بعد از انقلاب منتشر شد، «بهلول» بود که پيش از کودتا هم منتشر ميشد.
صادقي با اشاره به اينکه مجله «فکاهيون» در ابتدا با عنوان «توفيقيون» منتشر ميشد، گفت: پيش از انقلاب، از زمان تعطيلي نشريه «توفيق» تا سال ۵۷، دوران خاصي براي مطبوعات طنز بود؛ چون دولت اجازه انتشار مطبوعات انتقادي را نميداد و در نتيجه، تنها ۲ نشريه توانستند در آن سالها منتشر شوند که آن ها هم به انتشار فکاهيات اجتماعي ميپرداختند. اما با برافتادن نظام شاهنشاهي، آزادي بيشتري براي مطبوعات بهوجود آمد.
وي در خصوص سوابق خود، گفت: من در سال ۱۳۲۶ در تهران به دنيا آمدم. سال ۱۳۴۶ از دبيرستان بامداد ديپلم ادبي گرفتم و در سال ۱۳۴۹ از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبيات عرب فارغ التحصيل شدم. از سيزده سالگي با روزنامه توفيق همکاري خود را آغاز کردم و از سال ۱۳۴۵ يعني از شانزده سالگي عضو هيئت تحريريه آن نشريه شدم. همچنين تا سال ۱۳۵۰ که سال خاموشي و توقيف «توفيق» بود؛ همکاري من با اين نشريه ادامه داشت.
صادقي ادامه داد: از سال ۱۳۵۱ با مجله کاريکاتور همکاري داشتم و در سال ۱۳۵۳ سردبير آن مجله شدم. همزمان با اين فعاليتها با راديو و تلويزيون همکاري خود را آغاز کردم. برنامه صبح جمعه با راديو و سپس عصرهاي جمع? راديو را مينوشتم. در سال ۱۳۵۷ نويسند? تمام وقت راديو و تلويزيون شدم و برنامههاي صبح جمعه با راديو، ارمغان هفته، دوخت و دوز، عصر جمعه، بامدادي، چشم انداز، راه شب و راه زندگي را در راديو مينوشتم. از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ در روزنامه کيهان و مجله زن روز به کار نويسندگي مشغول شدم.
وي افزود: از بهمن سال ۱۳۶۱ مجله توفيقيون را منتشر کردم که پس از چهار شماره، نام مجله به فکاهيون تغيير يافت. فکاهيون تا مهر ۱۳۶۹ به مدت نه سال منتشر ميشد و تا مدتها تنها نشريه طنز در کشورمان بود. از ۱۳۶۹ هشت کتاب از جمله لطيفه کتابهاي لطيفه به قلم من منتشر شد. همچنين از سال ۱۳۶۷ با گروه اجتماعي شبکه اول سيما و برنامه جُنگ هفته همکاري داشتم و در حال حاضر در سازمان صدا و سيما با شبکههاي مختلف راديو و تلويزيوني همکاري دارم.
جنگ تاثير مستقيم بر مطالب و فعاليت مجله «فکاهيون» داشت
صادقي در مورد طنزنويسي و فعاليت مجله فکاهيون در دوران جنگ گفت: در ابتداي آغاز جنگ به ما گفته شد که دست از کار بکشيم تا جنگ پايان يابد. اما پس از مدتي ديدم که اين جنگ سر دراز دارد و معلوم نيست که تا کي ادامه يابد. در نتيجه دوباره با پيگيريهايي که داشتيم موفق به انتشار شديم.
اين نويسنده طنز باسابقه کشور در ادامه گفت: جنگ و وقايع مربوط به آن روي سوژههاي انتخابي ما نيز تاثير گذاشت. ما در آن دوران به هر موضوعي نميپرداختيم. در آن دوران معتقد بودند که نشريات بايد سعي در تلطيف فضاي جامعه داشته باشند. به همين دليل بيشتر به مسائل اجتماعي پرداخته شد. اما ما هم کار خود را بلد بوديم و براي آن برنامههايي داشتيم. به عنوان مثال، آن زمان موضوع احتکار مورد توجه بود و مردم با آن درگير بودند. در نتيجه ما هم در قالب طنز به آن مسائل ميپرداختيم.
وي ادامه داد: کار سخت و دشواري پيش رو داشتيم. از يک طرف بايد سعي ميکرديم ايجاد نگراني نشود و از سوي ديگر بايد با هنر طنز فشارهاي فکري و رواني موجود در جامعه را کم ميکرديم.
طنزنويسان را براي سوژهيابي به جبهه ميفرستاديم
صادقي در مورد مطالبي که از وقايع جنگ در جبههها به شيوههاي طنز، چه نوشتاري و چه مصور، چاپ و منتشر ميشد، گفت: براي اين کار گزارشگراني را به جبهههاي جنگ ميفرستاديم تا سوژهيابي کنند و براي ما ارسال دارند. رزمندگان هر چند وقت يکبار مطالب طنزي را به قلم خودشان از فضاي جبهه و جنگ براي ما ميفرستادند که با نام خودشان در مجله منتشر ميکرديم. همچنين سوژههايي را که به نظرشان ميتوانست مورد استفاده ما قرار بگيريد به دست ما ميرساندند.
وي درخصوص مطالب مربوط به جبهه جنگ، گفت: در فضاي جبههها طنز نبود. اما ما سعي ميکرديم تا با ابزار طنزنويسي و عناصر طنز آن را تلطيف کنيم.
صادقي درخصوص طنزنويسي و اجراي آن در راديو گفت: ما دو نوع طنز داريم. يکي به صورت ديالوگ و ديگري به شکل مونولوگ با مخاطب ارتباط برقرار ميکند. اما در راديو ديالوگ بيشتر به کار ميرود. چرا که بيش از يک بازيگر داشته و امکان استفاده از جملات رفت و برگشتي ميان دو شخص بيشتر است. همچنين نوشتن مونولوگ براي راديو که هيچ تصويري ندارد هم براي نويسنده دشوار است و هم در هنگام اجرا براي بازيگر راديو سخت است. از طرفي هم مخاطب با چنين طنزهايي که تک نفره باشد سخت ارتباط برقرار ميکند. طنز به معناي واقعي در راديو خيلي کم وجود دارد و آن چيزي که اکنون در قالب طنز مطرح ميشود، در اصل فکاهي است. طنز مفهوم ديگري دارد. طنز حتما بايد اصلاحگرايانه باشد و در انتقاد با واقعيتهاي بيروني خود هدفي را دنبال کند و تاثيرگذار باشد.
گفتني است ادامه اين برنامه به صورت کارگاهي برگزار شد؛ به شيوهاي که صادقي به علاقهمندان حاضر در نشست سوژهاي را ميداد و آن ها هر کدام جداگانه مطلبي طنز با استفاده از عناصر محتوايي و لغوي آن سوژه مينوشتند و ميخواندند. صادقي نيز با بررسي نوشتههاي حضار نقاط قوت و يا ضعف نوشتهها را بررسي و آن ها را راهنمايي ميکرد. همچنين مجموعه کتابهاي طنز دفاع مقدس به قلم اکبر صحرايي به عنوان نمونهاي از آثار طنز دفاع مقدس که از سوي انتشارات سوره مهر چاپ شده است به شرکت کنندگان در اين برنامه هديه شد.