ایده‌های آینده هالیوود خالی‌بند در مورد فلسطین
ایده های آینده هالیوود
نویسنده: بنیامین کلاچاهی ثابت
اگرچه ماهیت ایده اینطور است که امکان دارد همزمان در ذهن چند نفر بچرخد اما رُکن اصلی در مالکیت یک ایده، اصلِ «من اول گفتم» است.
برای مثال خیلی‌ها بارها به لطف تشتِ حمام، مفهوم چگالی را یافته‌اند و یا با عنایتِ کبوترها، قانون جاذبه را کشف کرده‌اند اما عوام فقط «ارشمیدوس» و «نیوتن» را دانشمند می‌نامند.
ایده‌های آینده هالیوود
با وقوع جنگ‌های اخیر، به طور حتم توی ذهنِ بَر وَ بَچِ نِتفلیکس و سایر رفقای فیلمسازش ایده‌هایی باب میلِ سینمای آمریکا شکل گرفته که به زودی ساخته خواهند شد.
بنده نیز با پیش‌بینی تعدادی از ایده‌ها و سناریوهای خدازده آینده هالیوود، اُمیدوارم از امتیاز ثبت اولیه آنها منتفع شوم. ایده‌های پیشنهادی هالیوود به شرح زیر است:
۱- موضوع: جنگ اُکراین و روسیه
نام فیلم: پوتین‌های اجباری/ داستان: یک سرباز اکراینی‌الاصل سیاه‌پوستِ جملاتِ عمیق‌گو و یک درجه‌دار روسی زن و بچه‌دارِ غیرِخوشحال، عاشق هم می‌شوند.
نظامی روس با ورود به خاک اُکراین متوجه می‌شود که سیاستمداران کشورش (برخلاف سیاستمدارانِ غربی) با سانسور در نظام آموزشی و حربه‌های کثیفِ رسانه‌ای، باعث شده‌اند او متوجه گرایشات خود نباشد و چقدر کشورهای دوست با آمریکا، کویت هستند! این نظامی روس بیزار از اسلحه و درگیری (که معلوم نیست توی ارتش چه غلطی می‌کند) به طور شکم‌خیاری به نقشه پوتین برای اینکه به تهران، بغداد و مکه حمله اتمی کند و آن را گردنِ آمریکای صلح‌طلب بیندازد، پی می‌برد.
او از لوله بخاری وارد کاخ کرملین شده و دو سه ثانیه مانده به پرتاب موشک‌ها با وارد کردن کُدِ لاو ایز لاو، همه را نجات می‌دهد.
در سکانس پایانی دوربین با زوم اوت به نمای لانگ‌شات می‌رود و فیلم روی رنگین‌کمان عظیمی که از مسکو تا کیِف را پوشانده، تمام می‌شود.
۲- موضوع: جنگ در غزه
نام فیلم: مثلث‌های فسفری./ داستان: مرد جااُفتاده انگلیسی با هواپیما به فرودگاهی در خاک فلسطین اشغالی می‌رسد. پس از فرود با چشم‌های بسته و نفس عمیق، می‌گوید: «خونه!» مرد از اینکه در شجره‌نامه خانوادگی‌شان اولین کسی است که اینجا را دیده، ذوق زده است که ناگهان به آن‌جا حمله موشکی می‌شود.
دوربین روی تک تکِ زخمی‌ها با یک موزیک اشک‌درار، صحنه آهسته می‌رود. مرد می‌فهمد که جهیزیه عمه‌اش هم به دست فلسطینی‌ها افتاده و چاره‌ای به جز جنگ که از آن بیزار است، ندارد.
او برای یک خداحافظی احساسی با همسرش تماس می‌گیرد که برآیند مکالمه مخاطب را قانع می‌کند که وقتِ انتقام از عاملین جنگ جهانی دوم فرا رسیده و فلسطین باید تقاص هیتلر را هم پس بدهد!
مرد مو بورِ چشم‌آبی که اهمیتی ندارد چطور نژادش به خاورمیانه می‌رسد، وارد نوار غزه می‌شود. او در حالیکه شِبهِ نظامی‌های فلسطینی توی وانِ شیر در حال حمام هستند و با دلارهایی در دست (که از مکالمه‌ها می‌فهمیم همه را ایران فرستاده) خود را باد می‌زدند، آنها را یکی پس از دیگری می‌کشد.
مرد به دنبال آخرین فلسطینی تا پشتِ بام می‌دود که پس از دستگیری او متوجه شروع بمب‌باران از پیش اعلام شده نظامی‌های خودشان می‌شود.
در حالیکه خیال او از بابت آسیب ندیدن غیرنظامیان که به آنها فرصت خروج داده شده بود راحت است، ناگهان متوجه گیر افتادن کودکی در چاله می‌شود که نتوانسته از شهر خارج شود.
مرد، چتر نجات را برمی‌دارد و همزمان با فرود آمدن بمب‌های خوش‌رنگ فسفری! از بالای ساختمانِ بلند به پایین می‌پرد. چتر نجات باز می‌شود که طرح پرچم اسرائیل روی آن است.
پرچم، چاله را می‌پوشاند و کودک به واسطه آن نجات پیدا می‌کند.
۳- موضوع: مستند تشکیل فلسطین
نام فیلم: ۱۹۴۸نحس./ این کار نیاز به پیش تولید طولانی دارد. ابتدا باید بناهای تاریخی جدیدی ساخته شود، عکس‌های قدیمی فتوشاپ شود و پژوهشگرانی که از دنیا رفته‌اند، کتاب‌ها و مقالات جدید و وارونه بنویسند.
بحث‌های کارشناسی در بخش‌های خبری سراسر دنیا به این مستنداتِ دست‌ساز بپردازند تا بعد سراغ ساخت خود مستند برویم. در این اثر باید تأکید شود که اساساً کشوری به نام فلسطین هرگز وجود نداشته است!! عده‌ای عرب که (از اول و بی‌دلیل) نزدیک عرب‌های دیگر نبودند، از اروپای شرقی آمدند و مقداری زمین از صهیونیست‌هایی که (از اول و بی‌دلیل) بین عرب‌ها بودند، خریدند!
بعد هم به بقیه صهیونیست‌ها گفتند شما خانه‌تان توی طرح است و باید خراب شود و هر صهیونیستی که با سنگ و چوب از خانه‌ش محافظت می‌کرد را با گلوله بدرقه کردند.
در آخر هم با نمایش عملیات‌های نظامی فلسطینی‌ها نتیجه‌گیری شود که آنها ظالم‌اند و باید به خانه خودشان (که مشخص نمی‌شود کجا بوده) برگردند.
پایان
برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.