استندآپ نیما نافع در خندوانه؛ رفاقت از زاویه دیگر
ادعای رفاقت و محبت به دوستی که بعد از مدتها ملاقات میشود، موضوع استندآپ نیما نافع بود.
او در این اجرا با بیان تناقضهایی که بین ادعای رفاقت و عمل به آن وجود دارد، توانست موقعیتهای متعددی ایجاد کنند.
هر چند که گاهی این تناقضها غیرمنطقی میشدند؛ مثلاً کسی از سر محبت هم کارهایی مثل گچ گرفتن سرخود با سیمان و خوراندن چند قرص را انجام نمیدهد، اما در میانه و در پایان، شوخیها کمکم شکلی واقعی به خود گرفتند و غیر منطقی بودن ابتدای اجرا را پوشش دادند.
غافلگیری در شوخیهای کوتاه و تضاد بین تصور مخاطب و آنچه که انجام شده بود نیز از نکات این اجرا به شمار میرود.
همچنین در این اجرا شوخیهای کوتاه درون متن که به تناسب در کنار یکدیگر قرار گرفته بودند، با روایت اصلی همراه شد و مخاطب در چند دقیقه، تناقض میان ادعا و عمل و بر هم خوردن یک دوستی همراه را مشاهده میکند.
همچنین بعضی از شوخیها در ابعاد بالاتر اجتماعی مثل فرهنگ مسافرت رفتن، رانندگی و برخورد در هتل نیز مطرح شده و مخاطب را بیشتر از قبل با خود همراه کرد.
جدیت نافع در اجرا و ظاهر حق به جانب او نیز به کمک متن و درونمایه روایت آمده و شخصیت او را برای مخاطب باورپذیرتر کرد.
در کل میتوان گفت اجرای نیما نافع به جز چند شوخی در ابتدا، مسیر مشخصی را طی کرده و در قسمتهایی توانست با رفاقت شوخی کند، خنده بگیرد و به نقد رفتارهای فردی و اجتماعی بپردازد.
پایان
نویسنده: سارا ملاعباسی