قلبم پرجمعيتترين شهر دنياست
- واژه سلام متواضعترين واژههاست.
- چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح بالاترين تلفات از آن زمان است.
- قلبم را با قلبت ميزان ميکنم.
- گربه از درخت بالا ميرود و من لبخند زنان پايين آمدن درخت را از گربه به تماشا مينشينم.
- قفس پرنده کنسرو بي عدالتي است .
- مرگ رازي را به دلم در ميان ميگذارد که ضربان قلب براي شنيدنش سکوت ميکند.
- آدم ولخرج قرض پسانداز ميکند.
- براي بادکنک ميسر نيست « يک سوزن به خودش بزند يک جوالدوز به ديگري»
- گلي که بر قله کوه ميرويد ، حکايت از کوه نوردي بهار ميکند.
- قلبم پرجمعيتترين شهر دنياست .
پرويز شاپور، پنجم اسفند ماه سال ۱۳۰۲ در قم – به قول خودش- و در تهران – به قول شناسنامهاش – از در ورودي زندگي وارد شد و پانزدهم مرداد سال ۱۳۷۸ قلبش براي شنيدن رازي که مرگ با دلش در ميان نهاد؛ سکوت کرد. روحش شاد و يادش گرامي باد.