فرهنگنامه توصیفی واژه بازی
فرهنگنامه توصیفی واژه بازی
نویسنده: الهه ایزدی
در این نوشته با معانی دیگر بعضی از کلمات آشنا میشوید. کلمات بازیدار!
فرهنگنامه توصیفی واژه بازی:
رفیقبازی: حشرونشر و معاشرتِ زیادی با دوستان، جوری که صدای بقیه دربیاید. مرام و معرفت اضافه خرج کردن برای رُفقا که معمولا هم تو زرد از آب درمیآیند.
ملاک سربهراه بودن یا نبودن پسرها بین اقوام و همسایگان. چون رفیق به دو دسته ناباب و باب تقسیم میشود، عاقبت بهخیر شدن در رفیقبازی ۵۰-۵۰ است و ریسکش بالاست.
سربازی: ملاک مرد شدن پسرها. قبلا به آن اجباری میگفتند. دورهای که همه پسرها در آن برای بقیه و حتی رئیسشان شاخ و شانه کشیدهاند؛ هیچکدام توی آشپزخانه پیاز و سیبزمینی پوست نکندهاند و توالتها را هم لابد ما شستهایم!
به پسری که سربازی برود، سرباز میگویند که خیلی طفلکی است و همه دلشان برایش میسوزد.
سربازها از نظر بقیه سوءتغذیه و کمخوابی دارند و کلا خیلی گناه دارند. بعضی از رانندهها از سربازها کرایه نمیگیرند و در عوض بعضیها دوبرابر میگیرند که این به آن در میشود.
شعبدهبازی: اَجیمَجی کردن. سر مردم را گرم کردن و گول مالیدن آن هم وقتی فکر میکنند خیلی حواسشان جمع است.
تا حالا دیدهاید دو تا شعبدهباز دعوا کنند و آن یکی بیاید برای تلافی ترفندهای این یکی را لو بدهد؟ نه! چرا؟ چون شعبدهبازها لوتی و بامرامند؟ نه! چون نان خودشان آجر میشود و دستشان در پوست گردو است!
لوسبازی: خیلی از کارها یا حرفها شامل لوسبازی میشود که تا این لحظه نتوانستیم لیست دقیقی از آنها تهیه کنیم. گاهی قهر کردن لوسبازی است، گاهی رد تماس دادن.
این کلمه بیشتر برای جنس مونث استفاده میشود که البته ما به شدت جنسیتزدگی واژگان را تقبیح میکنیم.
به کسی که لوسبازی درمیآورد، نُنُر میگویند. ننرها خیلی روی اعصاباند.
لوسبازی را معادل سوسولبازی هم درنظر میگیرند. سوسول گاهی به عنوان فحش استفاده میشود که آن را هم تقبیح میکنیم.
اینترنتبازی: اصطلاحی که معمولا والدین با طعنه و کنایه به کار میبرند: «چی کار میکردی این همه وقت؟ بازم اینترنتبازی؟»
البته اگر خیلی عصبانی باشند به آن ولگردی هم میگویند که معادل وقت تلفکردن و علاف چرخیدن در فضای مجازی است.
اعتیادآور است ولی با آزمایش ادرار و خون مشخص نمیشود. با بیکاری رابطه دارد، اما نوع رابطهاش درست مشخص نیست.
بعضیها معتقدند آدمها از بیکاری اینترنتبازی میکنند و بعضیها میگویند اول اینترنتبازی میکنند و بعد به هیچ کارشان نمیرسند و بیکار میشوند.
لجبازی: پافشاری روی چیزی که معلوم نیست درست هست یا نه. برای کم نیاوردن جلوی دیگران استفاده میشود ولی معمولا نتیجه عکس میدهد.
دو پا را در یک کفش کردن هم همین معنی را میدهد.
گاهی هم میگویند که طرف، مرغش یک پا دارد. بههرحال، همیشه پای یک پا در میان است! به کسی که لجبازی میکند، لجباز میگویند و کسی که لج میکند خیلی روی مخ است.
تعدادی دیگر از کلمات بازیدار هم برای جلوگیری از دچار شدن به تیغ دیگرسانسوری، به خودسانسوری دچار و نوشته نشدند که پوزش میطلبیم و وعده جبران میدهیم.
پایان
برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.