شکست عشقی که بود و چه کرد؟

شکست عشقی که بود و چه کرد؟

نویسنده: بنیامین کلاچاهی ثابت

شکست عشقی که بود و چه کرد؟

۱- تولد:

نام: شکست./ نام خانوادگی: عشقی./ نام پدر: عشق./ متولد: دهه چهل الی شصت./ محل تولد: ایران./

وی در خانواده‌ای سنتی چشم به جهان گشود. کمی پس از از مُد افتادنِ رسم هیجان‌انگیز اولین دیدارِ عروس و داماد سرِ سفره عقد بود که آن چالشِ خفن، جای خود را به عشق و عاشقی و اینطور جلافتا داد.

بنا به ادعای تاریخ‌نگاران اولین نمونه‌های شکست‌عشقی ثبت شده مربوط به دوران کودکی پسرهای دهه شصت است که پس از کلی وعده وعید «تو دوماد خودمی» توسط خاله یا زن‌عمو باردار که منتج به دریافت انواع خدمات باربری از پسر بی‌نوا می‌شد، طفل نورسیده پسر از آب در می‌آمد.

۲- رشد:

شاید برای نسلی که به تفاوت ظاهر و شباهت پوششِ دخترها با پسرها عادت کرده‌اند عجیب باشد که بدانند روزگاری اوضاع دقیقاً برعکس بود.

شکست عشقی در این دوران هنوز حالت انتزاعی داشت و تمام مراحل آن در ذهن یکی از طرفین می‌گذشت.

برای مثال پسر تصمیم می‌گرفت که فردا جلوی دبیرستان دختر مورد علاقه‌اش با موتور تک‌چرخ بزند و برای ادامه ماجرا تصوری برآمده از فیلم‌فارسی‌های قبل از انقلاب داشت اما طبق اظهارات شاهدان عینی، رشد تصاعدی شکستگی لگن در این دوره بسیار بیش‌تر از رشد آمار ازدواج بود.

این دوره عصر طلایی خاطره‌نویسی در جهان نیز محسوب می‌شد چرا که بسیاری از دخترها با تهیه یک دفتر خاطرات تمام ماجراهای عاشقانه اتفاق نیفتاده خود را مکتوب می‌کردند و این ماجراها همیشه با کشف دفتر توسط برادر کوچک‌تر و فضول که به سوژه خنده شدن دختر در مهمانی‌های فامیلی می‌انجامید، به پایان می‌رسید.

متون مشابه این خاطره‌نویسی‌های خیالی نیز در رُمان‌های عاشقانه دهه هشتاد قابل پیگیری است.

۳- بلوغ:

اگر قرار باشد عجایب هفتگانه را به هشتگانه تغییر دهیم، پیشنهادِ من اضافه کردن لذت ناشناخته در فوتِ ناشناس برای شماره‌ای ناشناس از پشت تلفن است.

اگر این ایده که پس از تهیه سکه و ایستادن در صف، همینجوری الکی شماره‌ای را بگیری تا شاید کسی که آن طرف خط برمی‌دارد یک فرد مجرد از جنس مخالف باشد به اندازه اهرام مصر عجیب است، این موضوع که گاهی جدی جدی این روش به شکل‌گیری یک رابطه عاشقانه می‌انجامید از آن هم عجیب‌تر بود.

البته این روابط هم با یکبار جواب دادن تلفن توسط برادر بزرگتر و پاسخ «پنچر کردی؟ بگیرمت بادت می‌کنم!» به شکست ختم می‌شد.

بعد از مدتی و با رشد هزینه قبض تلفن بود که شکست عشقی با فرآیند گرفتن پرینت مکالمات همراه شد. در این دوران بود که کم‌کم عشق و شکست در آن به گرایش‌های گوناگونی گرویدند.

از یک سو متلک‌پرانی بین قشرِ لات و روشنفکرِ جامعه! وارد مرحله‌ای جدید شد اما حتی متلک به‌روزی چون «شماره بدم پاره کنید؟» با جوابی چون «فلان فلان شده مگه خودت خواهر مادر نداری!» به شکست می‌انجامید؛ از سوی دیگر گسترش انواع ملاقات‌ها در قشرِ سنتی‌تر به وجود آمد.

برای مثال بردن نذری و پس آوردن ظرف آن بین دو همسایه باعث مکالماتی میهن‌پرستانه! می‌شد که غالباً پسر را متوجه اهمیت خدمت سربازی می‌کرد.

البته که در بیشتر موارد هم وقتی پسر از خدمت برمی‌گشت، سرزمین عشق به تصرف دشمن در آمده بود و دختر همسایه دو الی پنج بچه به بغل داشت.

۴- تکامل:

با افزایش تب کنکور و تحصیلات دانشگاهی بین جوانان ایرانی بود که شکست عشقی به دانشگاه‌ها رفت.

در حالیکه سریال‌های تلویزیونی نظیر «در پناه تو» و ستاره‌های جدید سینما مانند محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی، جوان‌های هنوز اُمیدوار و خوش‌بین آن روزها را جوگیر می‌کردند تا  با رد و بدل کردن جزوه و نگاه‌های یواشکی و پیوست گل سرخ به نامه‌های بی‌نام، تا دیروقتِ شب‌ها به پایانی عاشقانه فکر کنند، این شکستِ عشقی بود که با یک پیکان صفر به خواستگاری دختر می‌رفت و با ازدواج دختر، مامانِ پسر هم دختر بتول خانم یا بچه خواهرِ اقدس‌خانم را برای او می‌گرفت.

۵- انقراض:

با پیشرفت تکنولوژی بود که شبکه‌های اجتماعی به مرور فراگیر شدند و به بسیاری از ساحات زندگی شکل جدیدی دادند.

از چراغِ روشن یاهومسنجر و امکانِ پوک در فیس‌بوک تا کلوزفرند اینستاگرام و سرویس پیام رسانِ شاد! با ایجاد تنوع و تعدد در گزینه، به مفهوم قبلی شکست عشقی حمله‌ور شدند.

ریشه کلمه شکست در این اصطلاح به وجود مراحلی چون سر به کوه و بیایان گذاشتن جوان جدا شده از معشوقِ خود و تصمیم جوان برای تجرّد اَبَدی برمی‌گشت اما با کاهش مراحل جدایی به گذاشتن دو استوری سوزناک! که با چند ریپلی بر همان استوری پایان می‌یافت، نهایتاً می‌شد از آن به عنوان یک تَرَکِ ریز یاد کرد.

همچنین تغییر ماهیت معشوقه قدیمی به کلمه نوظهور و غربی «اِکس» تیر خلاصی بود که شکست عشقی را با «تَرَکِ اِکسی» جایگزین کرد.

این سلسله با الگو از سریال‌های تُرکی و با شعار «یه اِکس دارم که دوست داره با اِکس تو که دوست داره با نِکستِ من دوست بشه، دوست بشه!» مرزهای روشنفکری را جابه‌جا کرد و همچنان در تلاش است بقایای مفهوم عشق و پیروزی یا شکست در آن را کاملاً منقرض کند.

پایان

برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=319121
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.