آمریکا سرزمین فرصتهاست؛ ارواح عمهش!
آمریکا سرزمین فرصتهاست ولی مزیت نسبی آمریکا به درد طنزپردازان نمیخورد
نویسنده: ابراهیم کاظمی مقدم
آمریکا سرزمین فرصتهاست. جایی که دیوانه یا پیر بودن باعث نمیشود شما شخص اول مملکت نشوید. سرزمینی با مزایای نسبی فراوان.
اگر نظامی باشید همیشه جایی برای حمله هست. محدودیتی هم در کشتار ندارید و میتوانید با کشتن زن و بچه و پیر و جوان بهترین تک تیرانداز شوید. طوفانهایی وجود دارد که در هیچ کجای زمین نیست و میتوانید روی آن مطالعه کنید. به همراه هزاران مزیت نسبی دیگر.
برای مدرسین موفقیت، مسئولین آمریکا و علی الخصوص روئسای جمهورش پروژههای عالیای هستند. به نظر من علت موفقیت روزافزون مدرسین موفقیت معروفی مثل آنتونی رابینز، برایان تریسی و حتی ناپلئون هیل در آمریکا هم همین است.
فکرش را بکنید که دیدن مسئولین آمریکا چقدر به ما قوت قلب میدهد؟ اگر دیوانهای مثل ترامپ میتواند رئیس جمهور کشوری شود چرا تو نه؟
فکر میکنی چون سی ساله شدی برای پیشرفت دیر شده؟ بایدن را دیدهای؟ داشتن اینگونه روئسای جمهور مزیت نسبی خیلی خوبی بود که مدرسین موفقیت در آمریکا خوب از آن استفاده کردند اما در ایران زیاد پاسخگو نیست.
مسئولین آمریکا عموما پروژههای خوبی برای دانشجوهای روانشناسی هم هستند. ترامپ را مثال نمیزنم چون نیاز به روانپزشک و بستری در بیمارستان روانی را داشت.
اما شخص پرزیدنت بایدن عملا یک نمونه کامل از پارانویید و گاها اسکیزوفرنی است. با هوا دست میدهد. به دیوار سلام میکند.
یک مزیت نسبی عالی برای دانشجوهای روانشناسی آمریکا! به نظرم برای دانشجوهای روانشناسی خیلی جالب است که یک بیمار با شرایط اینچنین وخیم را در موقعیتهایی مثل اتاق تصمیمگیری برای جنگ و صلح قرار دهیم.
شاید به همین علت است که خیلیها دوست دارند بروند آمریکا درس بخوانند!
طنزپردازان آمریکا هم قبلا از این مزیت نسبی برای خودشان استفاده کردهاند، منتها موفق نشدند. دوران ترامپ واقعا دوران دردناکی برای طنزپردازان بود. بهرین ایدههای طنز، متن سخنرانی ترامپ بود و دیگر کسی سراغ طنزپردازان رده دو و سه نمیرفت.
طرف علنا کفت بیایید وایتکس به مردم تزریق کنیم تا کرونا نگیرند. طنزپردازان از این مزیت نسبی که دیوانه ای رئیس جمهور باشد استفاده کردند اما نمونه آزمایشگاهی هرگز مثل نمونه واقعی نبود. مگر این که بگوییم تراپ خودش طنزپرداز بود و رئیس جمهور شدنش هم موفقیت او و استفاده از مزیت نسبیاش.
در مورد ترامپ هیجان کار خیلی بیشتر از دیدن کمدی بود. چون هر لحظه ممکن بود اشتباها دکمهی خطرناکی را فشار دهد. به نظر میرسد این مزیت نسبی بیشتر به درد سازندگان فیلمهای اکشن خورد تا طنزپردازها. این موضوع به وضوح با دیدن فیلمهای هالیوودی روشن خواهد شد.
البته طنزپردازها نا امید نشدند. جیم کری، کمدین معروف آمریکا در زمان انتخابات با بازی در نقش بایدن خواست تا میدان را از ترامپ بگیرد.
خوب هم شد. میدان از ترامپ گرفته شد. اما به دست جو بایدن. رقابل طنزپردازانی مثل جیم کری با شخصی که نه برای شوخی، بلکه به صورت واقعی در جلسات مهم باد معده رها میکرد اصلا عادلانه نبود و خیلی زود بایدن این مزیت نسبی را دوباره از طنزپردازان آمریکا گرفت.
پایان
برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.
آخه چرا اینقدر یخ و بیمزه؟؟؟؟؟؟؟؟