بررسي طنز در ادبيات و داستان سورئال
صد و سي و هفتمين نشست دگرخند يکشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۸ در سالن اَوِستا حوزهي هنري تهران برگزار شد.
اين برنامه، با موضوع بررسي طنز در ادبيات و داستان سورئال با حضور حسين يعقوبي، هاله ناظمي و شهرام شاه شهيد برگزار شد و اجراي اين جلسه، بر عهدهي مهدي فرج اللهي بود.
در ابتداي برنامه، هاله ناظمي «مترجم کتاب» گفت: «مجموعه داستانهاي طنز سورئاليستي آلبرتو موراويا حاصل يک دهه از تلاش نويسنده در سالهاي ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۳ است که مصادف با اوج حکومت فاشيستي موسوليني است. موراويا، براي فرار از تيغ سانسور، به اين سبک، پناه آورد تا بتواند عقايد خود را بيان کند و آنها را انتشار دهد. نسخهي اصلي کتاب به زبان ايتاليايي بود که ما آنرا در سه جلد منتشر کرديم امّا، در ابتدا، قرار بر ترجمهي همهي داستانها نبود ولي دکتر قيصريه تعدادي از آنها را انتخاب کردند و قرار شد که من ترجمهيشان را انجام دهم که جلد اول اين مجموعه با عنوان گوسالهي دريايي منتشر شد که از آن استقبال شد و پيشنهاد کردند که به اين کار ادامه دهم. دکتر قيصريه هم خواستند که ترجمههاي دو مجموعهي بعدي «خوشبختي در پشت ويترين» و «دگرديسي در ضيافت» توسط من، اعظم رسولي و مژگان مهرگان انجام شود.
لازم به ذکر است که داستانهاي اين مجموعهها «خوشبختي در پشت ويترين و دگرديسي در ضيافت» از تنوع زيادي برخوردار است و بعضي از آنها داراي پيش زمينههاي اسطورهاي و تاريخي و برخي نيز، بسيار ساده و روان هستند.
به طور کلي، درک طنز، به زبانهاي مختلف سخت است و مترجم، بايد، آن را به خوبي به مخاطب انتقال دهد».
ايشان در مورد سختيهاي ترجمهي طنز گفت: «در مقدمهي کتاب گوسالهي دريايي، موراويا، در بعضي از کتابها، خود را پيرو داستايوفسکي ميداند و زبانش کنايهآميز و تاثيرگذار است و ميتوان در رمان دلتنگي، ردپاي داستايوفسکي را ملاحظه کرد. رمانها و داستانهاي کوتاه آلبرتو موراويا بسيار قوي است و ايشان چند رساله و آثاري در حوزه کودک نيز نوشته است.
دريافت کلي متن، يک جنبه از کار هست امّا برگردان آن به فارسي بسيار دشوار است. وقتي که کاري داراي پيش زمينههاي اسطورهاي و تاريخي باشد مترجم بايد در مورد آنها تحقيق کند تا هدف نويسنده را از اين کار، متوجه شود. ترجمهها، فقط، با تکرار و تمرين، رشد ميکنند و با نظر استادان و بهرهگيري از ويراستارهاي مجرب و کارآزموده ارتقا مييابند. ضمنا، بايد، پس از چند روز، دوباره به متن رجوع کنيم و آن را از ديدگاه مخاطب مطالعه کنيم تا روان و قابل فهم باشند.»
در قسمت بعدي برنامه، حسين يعقوبي به نکاتي درباره ادبيات سورئال و طنز اشاره کرد و گفت:« موراويا نويسندهي مهم قرن بيستم است ولي، مخاطبان ما به دنبال کتابهاي مهم و به روز هستند که به همين خاطر، کتابهاي اورهان پاموک و اليف شاکاف «نويسندگان ترکيه» با استقبال زيادي روبرو شدند.
به طور کلي، جنبش سورئاليسم در ادامهي دادائيسم آمد.
مکتب سورئاليسم در سه شکل فرد عادي در محيط غير عادي، فرد غير عادي در محيط عادي و فرد غير عادي در محيط غير عادي هست.»
حسين يعقوبي با ذکر مثالي تفاوت سورئاليسم، رئاليسم جادويي و فانتزي را اينگونه بيان کرد که اگر، فرد، از بالا سقوط کند و تبديل به پروانه شود سورئاليسم، اگر، او، از بالا سقوط کند و پس از صدمهديدن، صحبت کند و به راه خود ادامه دهد، رئاليسم جادويي و اگر، شخص، در هنگام سقوط بال در بياورد و تبديل به اَبَرقهرمان شود، فانتزي رخ داده است.
او در مورد سختيهاي ترجمه گفت: «ترجمهي کلمه به کلمه به ساختار متن، آسيب ميزند و متن، براي مخاطب، روان و قابل درک نيست پس به نظر من، طنزپرداز بايد به روح طنز توجه کند. من، از ۱۸ عنوان کتابي که ترجمه کردم، ۱۳ عدد از آنها طنز بودهاست. کتابهاي من، در نشر مرواريد چون معيار آنها رواني متن هست به سرعت چاپ ميشود اما تاکيد نشر چشمه بر ترجمهي کلمه به کلمه است که همين موضوع، انتشار کتابهاي مرا در اين انتشارات با تاخير مواجه ميکند. ضمنا، گاهي، بعضي ازضربالمثلها معادل فارسي دارند و قابل ترجمه هستند ولي مشکلاتي که ناشي از تفاوتهاي فرهنگي و زباني باشد کار ترجمه را سخت ميکند.
وي افزود:«در ايران، نام نويسنده وعنوان جزو معيارهاي افراد براي انتخاب کتاب است و ژانر آن براي اشخاص، مهم نيست. ضمنا، نوع بيان طنزاز اهميت زيادي برخوردار هست که بايد به گونهاي باشد که سبب رنجش مخاطبان نشود. به عنوان مثال، طنز سعدي، چنان فاخر و هنرمندانه است که همه، از مطالعهي آن لذت ميبرند».
مهدي فرج اللهي در ادامهي صحبتهاي ايشان بر اين نکته تاکيد کرد که:« زندهياد منوچهر احترامي هميشه توصيه ميکردند که طنزپردازان به جاي معلولها به سراغ علتها بروند تا اثري ماندگارتر و تاثيرگذارتر خلق شود.»
در بخش بعدي دگرخند، شهرام شاه شهيد دربارهي ادبيات ايتاليا گفت: «ادبيات ايتاليا نسبت به ادبيات اروپا مهجور ماندهاست. موراويا جزو پنج نويسندهي برتر ايتاليا است که سه دورهي ادبي دارد که سبک ادبيش در اين دورهها کاملا متفاوت از يکديگر هست.
آدم بدشانس داستاني رئال درباره جامعهي ايتاليا ، ديوار و شمعداني مربوط به دورهي دوم زندگي او و داستان سورئال و گوسالهي دريايي، خوشبختي در پشت ويترين و دگرديسي در ضيافت طبقهي حکومتي ايتاليا را نقد ميکند که طنز هست و تاکنون ۱۵ عنوان از کتابهاي موراويا در ايران منتشر شدهاست.»
او در مورد انتشار کتابهاي خارجي در ايران گفت: “ما در ايران، حدود ۴۳ عنوان کتاب از ادبيات کلاسيک ايتاليا را منتشر کرديم. در ادبيات مدرن نيز به سراغ نويسندگان جديد مانند استفانويني رفتيم و کافه زير دريا و مارگاريتا بولشيويتا را چاپ کرديم. امّا کتاب آدم بدشانس به خاطر عنوان، ماجرا و طرح جلد جذاب، پرفروشترين کتاب شد».
سپس، کارشناسان، به سوالهاي حاضران جواب دادند و دگرخند، با شيريني پذيرايي به پايان رسيد.