نمي‌شود

نمي‌شود


شاعر: مصطفي مشايخي


احساس خوب، کم شده، پيدا نمي‌شود
در ازدحام دلهره‌ها جا نمي‌شود

حتي خبر رسيده که لبخندْ روي لب
تا اطلاع ثانوي اجرا نمي‌شود

انگار دل به دغدغه پيوند خورده است
يک لحظه بي‌خيال خبرها نمي‌شود

عاشق که در خريد گلي مانده، مدتي است
دلتنگ يار، محو تماشا نمي‌شود

يعني هميشه پشت دري گير کرده‌ايم
دردا که قفل بسته‌ي ما وا نمي‌شود

هي وعده مي‌دهند که با فضل کردگار
دارد درست مي‌شود اما نمي‌شود

بايد به وعده کار و کمر هم اضافه کرد
بالنگ روي شاخه مربا نمي‌شود

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313529
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.