نخريديم
عيد آمد و ما در خمِ يک شيبِ شديديم
چيزي نخريديم
در حد نمودارِ تورم نپريديم
چيزي نخريديم
هيهات که با گشت و گذاري سرِ بازار
از قوري گلدار
تا فيله و ماهيچهي خوش منظره ديديم
چيزي نخريديم
فرياد بر آمد که بدو ماهي حلوا
رفتيم تماشا
از قيمت کشک و کره گفتند و شنيديم
چيزي نخريديم
يا ميوه و شيريني و آجيل گران بود
بد جيب تکان بود
يا بر سر قيمت به توافق نرسيديم
چيزي نخريديم
يک عده پي پيرهن و مانتوي خوشگل
با مبلغ قابل
ما دور و بر کفش و کلاهي پلکيديم
چيزي نخريديم
فکها همه با چانه زدن، از رده خارج
يک معضل رايج
هرجا که شنيديم حراج است دويديم
چيزي نخريديم
در برههي حساس کنوني که در آنيم
از صبح دوانيم
ده شيفته از هيکل خود کار کشيديم
چيزي نخريديم
تا از غم پي پولي و از دغدغه گفتيم
هي وعده شنفتيم
جز خرده سماقي که گرفتيم و مکيديم
چيزي نخريديم
يارب برسان فيش از آن فيش مديران
يعني پُر و پيمان
فعلا که تورم زده در خانه خزيديم
چيزي نخريديم