معرفي کتاب «ماجراهاي سلطان و آقا کوچول»
«ماجراهاي سلطان و آقا کوچول»، رماني از شهرام شفيعي، نويسنده نامآشناي ادبيات کودک و نوجوان است که به تازگي از سوي انتشارات پيدايش منتشر شدهاست.
در پشت جلد کتاب و در معرفي کوتاهي از آن ميخوانيم: «پادشاه قدر قدرت مغزنخودي، با آقاکوچول نکتهسنج رکگو راهي سفر خارجه ميشوند تا ماجراهاي طنز و خندهدار زيادي بيافرينند. پادشاه با همه ندانمکاريهايش هيچگاه از مواضع قدر قدرتانهاش پايين نميآيد، حتي اگر آقاکوچول با آن بيان تيغدار و پر نيشش در همه موقعيتهاي طنز او را به باد تمسخر بگيرد.»
نويسنده با استفاده از لحني متفاوت، ماجرايي طنزآميز را از ارتباط اين دو ميسازد و رابطه شاه قاجار را با محيط اطراف خود بيان ميکند.
شفيعي که توانايي خود را پيش از اين در آثار طنز با انتشار کتابهايي چون «جزيره بيتربيتها» و «گربه در جوراب زنانه» ثابت کرده بود؛ در اين اثر نيز تنها به خنداندن مخاطب خود بسنده نکردهاست و در کنار شوخطبعي انديشمندانه، به تاريخ و فرهنگ و آداب و رسوم آن دوره نيز پرداختهاست.
در بخشهايي از اين کتاب ميخوانيم:
ماجرايش شنيدني است و نقل ميکنيم: موقع برگزاري مراسم استقبال در سر حد دو کشور، هوا بسيار سرد بود؛ طوري که آب از دماغ شخص شاه راه افتاده بود و چنان جاري شده بود که از رود «راين» هم جوشندهتر بود. هرچه گشتيم، ديديم دستمال همراه نداريم. بعد يکهو گمان برديم که دستمال را پيدا کردهايم. اما معلوم شد که جيبمان سوراخ شده و از آنجا ما داريم زيرشلواري مبارکمان را بيرون ميکشيم. خلاصه آب دماغمان داشت به نزديکي زانوهايمان ميرسيد، خواستيم از روسها دستمال بخواهيم، ديديم قباحت دارد و خوب نيست شاه دستش را مثل گداها پيش هر کس و ناکسي- خصوصاً اجنبيها- دراز کند؛ مگر اينکه براي دريافت پول و خرج سفر و اين چيزها باشد. …
«ماجراهاي سلطان و آقا کوچول» به قلم شهرام شفيعي و با تصويرگري گلمحمد خداوردي توسط نشر پيدايش و در هزار نسخه و به قيمت ?? هزار تومان به تازگي منتشر شدهاست.