طنز بهتر است یا ثروت؟

طنز بهتر است یا ثروت؟

نویسنده: بنیامین کلاچاهی ثابت

خجالت بکشید آقایانِ (یا خانم‌های) طنزپرداز! یکم از فیلمنامه‌نویسان هالیوود یاد بگیرید که نیمه اردیبهشتِ همین امسال در اعتراض به وضعیت شغلی ناپایدارِ خود، طوری کف خیابان‌های لس‌آنجلس ریختند که گویی مرغ با ارزِ جهانگیری توزیع می‌شود.

بعد هم همین چشم آبی‌های مو بورِ بچه سوسول جوری درِ سونی پیکچرز، اینترتینمنت، آمازون و نتفلیکس و… را گِل گرفتند که احمد نجفی(همان کارگاه علوی خودمان) درِ خانه سینما ما را آن‌جور گل نگرفته بود.

تازه می‌پرسید به چی باید اعتراض کنیم؟ کلی طنزنویس تازه‌کار روی شما حساب کرده بودند عزیزان. برای مثال خودِ اینجانب بعد از شش سال تحصیل دانشگاهی در رشته شیمی و تدریس آن در استعداد درخشان و کلی کار تشکّلی و دانشجویی، درست وقتی که برای خودم ایده کسب و کار و گروه خلّاقی دست و پا کرده بودم برای خدمت سربازی به استان دیگری فرستاده شدم.

وقتی در اوقات بیکاریِ تقریباً همیشگیِ آنجا به دیوار خیره می‌شدم از فکرِ بیکار و بی‌ایده و تنها ماندن بعد از دو سال خدمت و بازگشت روی نقطه صفرِ زندگی در آستانه سی سالگی حسابی خنده‌ام گرفت و به این فکر کردم چقدر اینجور چیزهای خنده دار! در اینجا زیاد است و باید این تهدید را به فرصتِ طنزنویس شدن تبدیل کنم.

پس آشنایی‌ام با طنز را از شناختِ بزرگمردِ طنز ایران، مرحوم صابری فومنی(گل‌آقا) بیشتر کردم و در همان اوقاتِ بیکاری به سراغ بزرگان دیگری از مرحوم توفیق تا برادر شکسپیر رفتم و درحالیکه هر شب چهار قُل می‌خواندم که مبادا آن‌ها به سراغم بیایند، به اتحاد شما پیشکسوتان این حوزه اُمید داشتم.

اما زهی خیال باطل! ظاهراً قرار نیست شما در سهم-خواهی از طنز (این منبع فرهنگی عظیم غیرملموس کشور)، به دست‌اندازی بیش از اندازه جمعی از مدیران اعتراضی بکنید.

این چه وضعی است بلامیسرَها؟ اولاً بسیاری از اخبار و اظهارنظرها طوری طنزِ سرخود شده که هر جوری با آن ور بروی، از طنز آن کاسته می‌شود.

دوماً به هر حوزه‌ای که ورود می‌کنی تا می‌خواهی با جنبه-های پنهان یک تصمیم، طنز بنویسی، کَسی طرح طنزتری را مطرح می‌کند که کار ما بیات و بی‌مزه می‌شود.

برای مثال در حوزه خودرو که مشت نمونه خروار! باشد: تا من خواستم بیایم با طرح قرعه‌کشی خودرو در کشور شوخی کنم و زمانی را که معنی برنده شدن در قرعه‌کشیِ خودرو این بود که کسی با پنج هزار تومان در حساب بانکی‌اش، می‌توانست برود سوییچ ماشینی که جلوی شعبه بانک هوا کرده‌اند را بگیرد با حالا که برای پرداخت کامل پول باید برنده قرعه‌کشی شوید، مقایسه کنم، این طرح تبدیل به طرح دیگری شد.

طنز بهتر است یا ثروت؟

بعد می‌خواستم از ترکیب محیرالعقول نیاز جامعه به خودرو با نیاز به فرزندآوری در طرح جدید بنویسم که نیمی از خودروها را به بخشی از جامعه که به پوشک و شیرخشک و لوازم نوزاد نیاز داشتند، اختصاص دادند.

و درباره طرح بگویم حالا که قرار نیست نیاز هیچ کسی حل شود و با این حمایت بی‌هزینه از مادران (چون کارخانه که برایش فرقی نمی‌کند پول را از کی بگیرد) چه بسا خدای نکرده مادرانِ درگیرِ حواله فروشی را دو سال دیگر بچه به بغل در راهروهای دادگاه ببینیم؛ ایکاش داخل زایشگاه‌ها آموزشگاهِ رانندگی بزنند تا نوزاد با روروئَک امتحان گواهینامه بدهد اما موضوع صف‌های دو ساله تحویل خودرو اصلاً جایی برای این شوخی نگذاشت.

تا خواستم بیایم با اظهار نظر وزیر وقت صمت که دلیل این صف‌های طولانی را هجوم مردم برای خرید چند مدل خاصِ خودرو عنوان و ادعا کرد که ظرفیت ۵۰ مدل از ۵۵ خودرو خالی مانده، شوخی کنم و بگویم آقای وزیر غیر از آن ماشین‌های میلیاردی چینی، فقط وانت! در لیست این ۵۰ خودرو است که اگر با آن مثلاً به عروسی برویم یکمی تابلو است، موضوع مقایسه ۲۰۶ با لندکروز و عدم تفاوت آن‌ها پیش آمد.

لابد تا بخواهم با افزایش پیاپی قیمت کارخانه‌ای خودرو شوخی کنم که به نظر می‌رسد قرار است هر خودرویی که به تعداد فروخته شده آماده تحویل نمی‌شود، انقدر افزایش قیمت یابد که از بازار گرانتر شود و این شیوه بدقول نشدن را به پسرهایی که می‌خواهند خواستگاری رفتن را بپیچانند پیشنهاد کنم که یکطوری رفتار کنند تا خودِ دختر تصمیم بگیرد باهاشان ازدواج نکند، ممکن است کسی بیاید طرح دوتا یکی کردن خودروها را پیشنهاد کند.

به این شکل که برای خودرو «الف» بوق گذاشته و راهنما نگذارند و در خودرو «ب» عکس آن؛ و پیشنهاد شود که صاحبان خودروی الف و ب، بیرون رفتن‌هایشان را با هم هماهنگ کنند که جای هم بوق و راهنما بزنند.

از بزرگان عرصه طنز کشور خواهشمندم که با تشکیل یک کمپین با این دسته از آقایان اتمام حجت کنند که یا شما بیایید طنز بنویسید و آن مسئولیت‌های نان و آب دار را به ما بدهید، یا هر کسی کار خودش!

پیشنهادم این است که صدای این کمپین را با شعارِ «مسئولین، طنز، طنازان دست؛ یا که برعکس» و هشتگ «#حالابرعکس» به گوش همه برسانیم تا آن‌ها خودشان تصمیم بگیرند طنز برایشان بهتر است یا ثروت؟!

پایان

برای مطالعه سایر مطالب اینجا کلیک کنید.

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=318743
1 نظر
  1. فرزین می گوید

    ایول

نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.