شعر نو یا جملات قشنگ آقای بازیگر؟
شعر نو یا جملات قشنگ آقای بازیگر؟
نویسنده: علیرضا عبدی
آه… آآآآآه…آری… چنین است زندگانی…
بله. همین الان صفحه یادداشت گوشیتان را باز کنید. دوسه تا کلمهی معمولی بنویسید با چند سهنقطه و البته که با چند تا اینتر.
تبریک میگویم، شما شعر بسیار نو سرودید! میتوانید مانند ۶۸ میلیون هموطن عزیز و ادیب «گاهی شاعر» را هم به رزومهتان اضافه کنید.
همین فردا میتوانید کتاب منتشر کنید و از پسفردا هم به دنبال مجامع ادبی-هنری باشید.
شنبه، ۲۱ آبان، زادروز نیما یوشیج (علی اسفندیاری) بود. برای آرامش روح آن بزرگوار و البته باقی بزرگان، برآن شدیم تا شما را با شعر نو آشنا کنیم که ویبرهی روح نیما و دیگر بزرگان شعر نو سایلنت شود.
شعر نو دارای قالبهای نیمایی، سپید و موج نو است.
شعر نیمایی: وزنِ عروضی دارد اما جای قافیهها مشخص نیست. مثل اشعار خود نیما، اخوان ثالث و سهراب سپهری. پس تا نروید وزن عروضی تمرین نکنید نمیتوانید الکی خودتان را شاعر شعر نو بدانید.
سپید: هرچند آهنگین است اما وزن عروضی ندارد و جای قافیهها در آن مشخص نیست مثل برخی اشعار احمد شاملو. این هم بالاخره اندک حرمتی دارد پیش شعر موج نو. البته اگر رنگش را عوض نکنند!
موج نو: نه قافیه دارد و نه وزن عروضی. فرق آن با نثر در تخیل شعری است. موج نو به پیچیدگی معروف است. آهان همین دیگر… انگار که (زبانم لال) موج نو، نه حرمتی دارد و نه صاحبی!
آقای بازیگر، نوشتههای ادیبانه و حکیمانه و بسیار تأثیرگذار(!) اینستاگرامی خودش را کتاب میکند و با قیمت ۳۰۰ هزار تومان (۱۰ دلار آن موقع!) میفروشد، در صورتی که کتاب قمارباز فئودور داستایوفسکی را سایت آمازون با ۳ دلار میفروشد!
خانم بازیگر میسراید:
«هورا گوجهها
گوجههای من
بزنید دهنِ سفیده تخممرغها را سرویس کنید
قرمز کنید املتم را
من هم با شما هستم!»
و این کتابش را به چاپ بوقم میرساند!
صفی تشکیل میشود که کتابهای سراسر سهنقطه و اینترش را امضا شده بگیرند.
کاش از آن درختی خجالت بکشند که بندهی خدا قطع شده و شده این اشعار!
خانم بازیگر دیگری میسراید: «من، تو بودهام… تو، تو بودهای…» و تنها ۲۰ کلمهی گهربار دیگر که یک صفحهی شعر ایشان را پر میکند.
در برابر شاعران و یا طرفدارانِ این شاعران، هرچه از شعر نو میگویی، میگویند «موج نو» است دیگر!
سبک آزاد و رها. پایان باز و پارهپوره! اما راستی چه موجی؟ این موج کِی آمد که ما نفهمیدیم؟ اصلا خودتان میفهمید؟!
مطمئنا که نه! حرف هم بزنیم و بزنید، میگویند شما از ادبیات چیزی حالیتان نمیشود!
در برابر حرفهای منطقی شما شکست هم بخورند، میگویند که «هایکو» است. شعری ژاپنی که… بماند.
هایکویی که اصول و قواعد دارد ولی انگار (فعلا) صاحب ندارد! پس شما و ادبیاتتان آنور، ما و ادبیاتمان اینور.
پایان
برای مطالعه سایر طنزهای ارسالی اینجا کلید کنید.