حکايت بلبل و باد صبا درباره کرونا

همايون عليدوستي درباره سرودن اين شعر مي‌فرمايد: «در يک سالگ?ِ کرونا، خواجه شيراز را به مدد طلبيدم تا به اتفاق شعري در اين باره بگوييم که چنين از آب درآمد.»

 

سحر بلبل حکايت با صبا کرد 

کرونا  را ببين با ما چه‌ها کرد

از اين  بيماري‌ام خون در دل افتاد 

که هر ظلمي توانست او به ما کرد 

من از  بيگانگان هرگز ننالم 

که من را مبتلا آن آشنا کرد 

نمي‌دانم که اين ويروس منحوس 

چرا آمد چنين با ما صفا کرد

از آن روزي که پيدا شد به عالم 

خودش را در گلوها رفت و جا کرد 

يکي را ديد و او را سفت چسبيد 

يکي را هم به حال خود رها کرد 

هزاران لشکر دنيا نکردند 

چنين کاري که با خلق خدا کرد 

رفيقان را چنين بيگانه با هم 

نکرده کس ولي اين ناقلا کرد 

نه با کس مي توان در سينما رفت 

نه در استخري افتاد و شنا کرد 

نه تنها کاسبان را کرد بيکار 

پزشکان را هم از دم کله‌پا کرد 

به بي‌شخصيتي گرديده معروف 

کسي که عطسه‌اي  را در هوا کرد

الهي خير آن چيني نبيند 

که ميليون‌ها نفر را مبتلا کرد 

نگشته تا به کلي محو و نابود 

نبايد ماسک را از چهره وا کرد 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313605
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.