توفيق پرونده‌اي که براي هميشه بسته شد

 

«حسن توفيق»، در ابتدا با راهنمايي و همکاري «داوري» و سپس به صورت مستقل شروع به خلق آثار جاودان و ماندگار «توفيق» مي­‌کند. استعدادش در اين زمينه از همان ?? – ??سالگي هويداست. نقش‌­هاي ساده‌­تر، اما خطوط منعطف­‌تر، همراه با نوعي تمايل به تداوم و تثبيت شخصيت‌­هاي خاصي که ويژگي­‌هاي تيپيک دارند، او را به سوي روش خاص «توفيق» مي­‌برد. در اين مسير، البته نخستين معلمان کاريکاتوريست در مجلات قبلي، از «ملانصرالدين» تا «ناهيد» و «توفيق» در دوره اول، بر سبک او اثر دارند… ورودي نشريات طنز فرانسوي و به‌خصوص مجله طنز و کاريکاتوري «پانچ» از انگلستان، ايده­‌هاي تازه‌­اي به اين محصل نوجوان و سپس دانشجوي جوان دانشکده حقوق مي­‌دهد. گزينش سوژه­‌ها در جلسه­‌هاي شاد و آزاد تحريريه «توفيق»، محيط گشاده­‌تر و سوژه­‌هاي متنوع­‌تري را در اختيار او قرار مي­‌دهد.

يکي از امتيازهاي «توفيق»، همين عرصه­‌هاي آزاد و تبادل افکار بود. جلسات تحريريه در حالي برگزار مي­‌شد که طيف­‌هاي متنوع فکري حضور داشتند، گروهي از نويسندگان و شاعران و طنزپردازان چپ و ملي و مستقل با يکديگر بحت و تبادل نظر مي­‌کردند و در پايان برآيند نظرات، جمع و اجرا مي­‌شد. در زماني که سوژه­‌هاي اغلب و بلکه تمام جرايد سفارشي و دستور سردبير بود، «توفيق» راه دشوار و دموکراتيک، اما پرثمرتري را برگزيد. مثلا در «باباشمل»، مهندس گنجه­اي شخصا سوژه­‌اي را به داوري توضيح و سفارش مي­‌داد و او هم توليد مي­‌کرد. در «چلنگر» افراشته، شعري مي­‌سرود و بيوک احمري مصورش مي­‌کرد، اما در محيط شورايي «توفيق»، همين «داوري» يا «حسن توفيق»، طي فرايندي نقادانه و اشتراکي به يک کار يا سوژه يا تصوير کارتوني مي‌رسيدند و خلق چنين کاريکاتوري، در واقع تراکم فعاليت يک مجموعه بود و نه يک فرد.

فريده توفيق در اين­‌باره توضيح جالب و مفيدي داده است: «اکثر سوژه­‌هاي توفيق و کارتون­‌هاي آن، محصول جلسات توفيق بود. جلسات توفيق در روزهاي مخصوص هفته و ساعات معين تشکيل مي­‌شد. در فاصله بين دو جلسه خلاصه اخبار مهم مطبوعات، راديو، تلويزيون ها، تصنيف­‌ها، آگهي‌ها و شايعات، به وسيله عضو مسئول استخراج و به تعداد افراد جلسات تکثير مي­‌گرديد و در کنار آن فرم­‌هايي مخصوص نوشتن سوژه­‌هاي کارتون و مداد و مدادپاک­‌کن براي هر عضو جلسه قرار داده مي­‌شد. براي اعضاي جلسه شنل­‌هاي مخصوص سرمه­‌اي رنگ و کلاه­‌هايي شبيه کلاه توفيق، و براي رئيس جلسه کلاه پشم­‌دار در نظر گرفته شده بود، جلسه که تشکيل مي­‌شد، رابطه اتاق جلسه با خارج قطع مي­‌گرديد و در سکوت مطلق همه بر اساس اخبار روز مستخرجه و تکثير­شده، درباره سوژه فکر مي­‌کردند و مي­‌نوشتند، ساعات جلسه به دو قسمت تقسيم شده بود. مدتي براي فکر کردن به سوژه و مدتي براي خواندن سوژه­‌ها و اصلاح و قبول و يا رد سوژه­‌ها، اعضاي جلسات با چاي پذيرايي مي­‌شدند،

بعد از اتمام وقت فکر کردن، رئيس جلسه شروع خواندن سوژه­‌ها را اعلام مي­‌کرد و به ترتيب سوژه­‌ها خوانده مي­‌شد و اگر نظر اصلاحي بود، اصلاحاتي در سوژه به عمل مي­‌آمد. در غير اين صورت رأي گرفته مي­‌شد که يا رد و يا قبول مي­‌شد؛ اگر قبول مي­‌شد، رئيس جلسه مُهرِ قبولي روي سوژه مي­‌زد. سوژه­‌ها ممکن بود سوژه­‌هاي قابل قبولي باشند ولي اگر امکان چاپ آن نبود، علامت تند سياسي، تند مذهبي يا جنسيت زده مي­‌شد و براي بايگاني به استوديو توفيق ارسال مي­‌گرديد. سوژه­‌هايي که در جلسات براي صفحات اول و آخر نامزد شده بودند، براي تصويب نهايي يا رد به­‌نظر «نماينده يا نمايندگان عوام» انتخابي توفيق مي­‌رسيد که در رد يا قبول آن­ها حق «وتو» داشتند. سوژه­‌هاي مصوبه در اختيار استوديو توفيق و کارتونيست­ها قرار مي­گرفت». برخي محققان، اين شيوه را نوعي پوپوليسم قلمداد کرده و تلويحا آن را رو در روي کاريکاتورهاي خواص و روشنفکرانه قرار داده­‌اند.»

«توفيق» نقش بسيار مهمي در اعتلا و تثبيت کاريکاتور در ميان مخاطبان نشريه­‌هاي فکاهي داشت. کامبيز درم­بخش، توضحيات مفيد و جالبي در اين ­باره داده است که چکيده‌اي از نکات مهم آن را در اينجا مي­‌آوريم: «… حاجي بابا، باباشمل، چلنگر، آهنگر (بعدها کشکيات هم به اين مجموعه اضافه شد)، مجله کاريکاتور نيز فعال بود… اما در بين همه اين­ها، توفيق بود که نشريه مردمي محسوب مي­‌شد. کاريکاتور در ايران با اسم توفيق محبوبيت پيدا کرد. در توفيق وقتي سوژه­‌اي تصويب مي­‌شد، يک طراحي اوليه زده مي­‌شد، سپس يکي از بچه­‌ها به خيابان استامبول که آن موقع دفتر توفيق در آن­جا بود، مي­‌رفت و سه چهار نفر از عابرين را مي­‌آورد به دفتر مجله و نظر آنها را تک به تک درباره جلد مي­‌پرسيدند. سوژه را براي آن­ها مي­‌خواندند و طرح اوليه را نيز نشان مي&
shy;‌دادند و مي­‌گفتند اين يعني چه؟ اگر از ده نفر، هشت نفر مي­‌‌توانستند موضوع را دريافت کنند، آن سوژه تصويب نهايي و جلد مي­‌شد. ولي اگر از ده نفر، هفت نفر نمي­‌فهميدند، سوژه رد مي­‌شد و دوباره از اول جلسه مي­‌گذاشتيم و سوژه ديگري انتخاب مي­‌شد. چون مي­‌گفتند که چرا هفت نفر از ده نفر، يک موضوع را متوجه نمي­‌شوند. اين را من فقط در توفيق ديدم و در هيج کجاي ديگر نديدم. براي همين مي­‌گويم توفيق براي مردم منتشر مي­‌شد. آن­ها کساني را که به دفتر مي­‌آوردند هر بار فرق مي­‌کرد و هيچ کدام هيچ سنخيتي با هم نداشتند. يکي کارمند بود. يکي کارگر، يکي دست‌فروش، يکي تحصيل کرده. مي­‌خواستند نظرات غالب را داشته باشند.

… آن کارهايي که آن زمان کردم، پايه­‌گذار کاريکاتور امروز ايران شد. «بدون شرح»ها و طرح­‌هاي ديگري که در توفيق کشيده بودم، آرام آرام راه خودش را به عنوان کارهاي جديد باز کرد. من هم کار معمولي مي­‌کشيدم، هم کار «بدون شرح» و هم کارهاي جديد. اين­ها در توفيق جواب داد».(رضوي،????: ???)

توفيق، از مشهورترين نشريات طنز ايران است. اين نشريه در سه دوره­ انتشاراتي خود و در طول ?? سال فعاليت(????-???? ) توانست با استفاده از زبان طنز، کاريکاتورهاي زنده و نقد مهم‌ترين مسائل سياسي ـ اجتماعي، در قالب هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامه، مخاطبان بسياري را در ميان طبقات مختلف اجتماعي فراهم آورد:

 

مجله توفيق

دوره اول (????-????)

 

هفته­‌نامه­ توفيق به صاحب امتيازي حسين توفيق، از آبان ???? در تهران آغاز به انتشار کرد.(صدر هاشمي،????: ???)

در اين دوره توفيق هر دوشنبه به شکل هفته‌نامه در ? صفحه منتشر مي‌شد. شماره­ نخست توفيق در شرايطي منتشر شد که جامعه­ ايران هنوز گرفتار سردرگمي و التهاب برآمده از کودتاي رضاخان (????ش) بود. اين شماره با سرمقاله‌اي از حسين توفيق آغاز شد که در آن، هدف از انتشار نشريه را «پشتيباني از عناصر صالح و پاک، براي روشن نمودن فکر طبقه­ سوم و دفاع از حقوق آنان» عنوان مي‌کرد. مطالب توفيق عبارت بود از: اشعار فکاهي و اخلاقي؛ رويداد‌هاي داخلي و خارجي، تحت عنوان يک مشت خبر؛ مقالات گوناگون؛ و اعلانات مختلف.(صدر هاشمي،????: ???)

توفيق از سال پنجم، «امتياز کاريکاتوري» را نيز به دست آورد. از اين زمان، در هر شماره، کاريکاتوري بزرگ در آن به چاپ مي‌رسيد. در سال­هاي نخست انتشار توفيق، اشعار فکاهي آن، آميخته با نوعي نقد ملايم اجتماعي ـ سياسي بود، اما کوتاه‌زماني بعد و از ????ش، اندک‌اندک، مطالب و اشعار توفيق درظاهر به سبب خودکامگي رضاشاه، از مضامين فکاهي ـ انتقادي دور، و به موضوعات ادبي نزديک شد. صدر هاشمي نيز با عبارت «حسين توفيق… روزنامه­ خود را از صورت فکاهي خارج و آن را وسيله­ ترويج ادبيات قرار داد»، بدين موضوع تصريح مي‌کند. اين وضع از سال يازدهم (????ش) وضوح بيشتري در نشريه پيدا کرد و تا سال شانزدهم (????ش) ادامه يافت. در طول اين مدت، توفيق محل نشر سروده‌هاي شاعران معاصر، مانند پروين اعتصامي، ملک‌الشعرا بهار، علي‌اکبر دهخدا، رهي‌معيري، محمدحسين شهريار، اميري فيروزکوهي و حميدي شيرازي شد.(صدر هاشمي،????: ???)

از آغاز سال ????ش، بار ديگر مضامين فکاهي در نشريه­ توفيق جلوه يافت و «نکات اخلاقي» و «مسائل اجتماعي و خانوادگي» با زبان طنز ظاهر شد. حالت انتخاب اين شيوه را نتيجه­ خواست «اداره راهنماي نامه‌نگاري»، نهاد رسمي سانسور رضا شاهي، و مسؤول آن، علي دشتي مي‌داند. به دنبال اين امر، حسين توفيق با گردآوردن نويسندگان نشريه فکاهي اميد(صدر هاشمي،????: ???-???) که به تازگي توقيف شده بود، هيأت تحريريه­ جديدي شکل داد و نخستين شماره را با مضامين فکاهي نو و با کمک ابوالقاسم حالت منتشر ساخت. حکومت رضاشاه اين اندازه طنز را هم تحمل نکرد و توفيق را که دومين روزنامه­ پرتيراژ کشور شده بود، احتمال تهديدي براي خود پنداشت. بنابراين، آن را توقيف و سال بعد (????ش) حسين توفيق را دستگير کرد. (حالت،????: ??)

با درگذشت حسين توفيق در ?? بهمن ماه همين سال، دوره­ اول انتشار توفيق به پايان رسيد. در اين دوره بسياري از روزنامه‌نگاران با توفيق همکاري داشتند.

 

دوره دوم (????-????)

 

اين دوره بلافاصله با مديريت و صاحب امتيازي محمدعلي توفيق، فرزند حسين توفيق، آغاز به کار کرد. وي با کمک دوستان پدرش، انتشار نشريه را با همان سبک و سياق و البته محتاطانه‌تر، به مدت يک سال و نيم ديگر ادامه داد. در پي خروج رضاشاه از ايران در شهريور ???? و دگرگون شدن وضعيت سياسي کشور، روزنامه­ توفيق وارد دوره‌اي جديد شد که دست‌کم ?? سال به طول انجاميد. در اين دوره ايران شاهد حوادث سياس?ِ مهم و مؤثر بود که کوتاه شدن سايه­ استبداد رضاشاهي، رشد گروههاي سياسي، اشغال ايران توسط نيروهاي روس و انگليس، مسأله­ آذربايجان، نهضت ملي نفت و سرانجام کودتاي ?? مرداد ????، از آن جمله بود. اين حوادث، نوعي آزادي نسبي را بر ايران حاکم ساخت و توفيق را برانگيخت تا به عنوان يک نشريه­ فکاهي ـ سياسي، نسبت به حوادث جامعه بي‌اعتنا نباشد. هيأت تحريريه­ توفيق متأثر از فضاي سياسي جديد جامعه، به شيوه‌اي افراطي، و البته بدون وابستگي به گروههاي سياسي روي آورد.(ساتن،????: ???)

آنها در نخستين گام، بي‌پروا به درج مطالبي تند برضد حکومت رضاشاه و نيروهاي اشغالگر روس و انگليس پرداختند. چاپ کاريکاتوري برضد نيروهاي اشغالگر در سالنامه­ بيستمين سال چاپ توفيق در ? آبان ???? سبب شد تا تحت فشار آنان، توفيق در دوره­ دوم، نخستين توقيف را تجربه کند؛ هرچند محبوبيت زياد اين نشريه سبب گرديد که به زودي از آن رفع توقيف شود. در ?? آذر ????، محمدعلي توفيق در محل کارش، بانک ملي بازار، دستگير شد. اتهام وي شرکت در«کار آشوب‌طلبان» بود. درظاهر وي به مشارکت در حوادث ?? آذر ???? تهران متهم شده بود. دوستان و نزديکان توفيق تلاش بسياري براي رهايي او انجام دادند. در اين زمان روزنامه­ توفيق مانند تمام نشريات ايران، به مدت يک ماه‌و‌نيم توقيف بود و محمدعلي توفيق هم در حبس به سر مي‌برد. ساتن معتقد است که توفيق در ????ش نيز به مدت دو هفته توقيف شده بود. در ?? آذر ????، کاريکاتوري از سقوط پيشه‌وري در توفيق منتشر شد که حکايت از تغيير موضع نشريه مي‌کرد. در پايان بهمن‌ماه همين سال بار ديگر اين نشريه به مدت يک هفته توقيف شد. از اين سال به‌ بعد، جامعه­ ايران اندک‌اندک شاهد قدرت يافتن انديشه­ ملي‌گرايي و گسترش و قوت گرفتن گروه­‌هاي ملي بود و اين انديشه در نهضت ملي کردن صنعت نفت ايران به اوج رسيد. در اين سال­‌ها، توفيق خود را به صف مليون نزديک ساخت و به نقد رفتار سياسي دولت­ها، مانند دولت رزم‌آرا پرداخت که نتيجه­ آن توقيف نشريه در آذر ???? بود؛ چنان که مجبور شد به مدت دو ماه با نام بابا آدم منتشر شود.(صلاحي،????: ??)

با تشکيل دولت دکتر مصدق و اوج‌گيري نهضت ملي کردن صنعت نفت، توفيق کاملاً خود را با مواضع دولت هماهنگ ساخت و به دفاع از عملکرد مصدق پرداخت و با زبان شعر و کاريکاتور، درباره­ موضوع نفت و ملي شدن آن براي مردم آگاهي­‌هاي سودمند داد. ملي­ شدن صنعت نفت، با پايان سي­‌امين سال انتشار اين نشريه مصادف شد. بدين‌ لحاظ توفيق در آخرين شماره­ اين سال (?? آبان ????)، چنين سرود:

بسي‌رنج بردم در اين سال سي

که بيرون کنم وارث دارسي

 

اشارات بي‌پروا و طنزآميز توفيق به دربار و عوامل آن، از اين زمان شدت يافت، اما با کودتاي ?? مرداد ????، وضع به طورکامل دگرگون شد. دفتر توفيق را آتش زدند، و منزل مدير آن، محمدعلي توفيق را غارت کردند و او را «به اتهام درج مقالات مبتذل» در قلعه­ فلک الافلاک زنداني ساختند و از آن­جا به خارک تبعيد کردند.

 

محمدعلي توفيق پس از آزادي ديگر نتوانست به انتشار نشريه­ خود ادامه دهد و بدين‌ترتيب دوره­ دوم انتشار توفيق به پايان رسيد. همکاران توفيق در اين دوره تنوع و تعدد بيشتري داشتند. از جمله­ آن­ها مي‌توان از اين شخصيت­ها ياد کرد: سردبيران: ابوالقاسم حالت، پرويز خطيبي، محمدامين محمدي و حسين توفيق (خواهرزاده­ي حسين توفيق، مؤسس نشريه)؛ طنزپردازان: عباس فرات، محمدعلي افراشته، ابوالقاسم حالت، نواب صفا، فريدون مشيري، باستاني‌پاريزي، ملک­‌حجازي(قلزم) و کريم امامي؛ کاريکاتوريست‌ها: حسن توفيق، جعفر تجارتچي، پرويز خطيبي و اردشير محصص.(صلاحي،????: ??)

 

 

دوره سوم (????-????)

 

پس از يک وقفه­ چهار سال و نيمه که در طي آن فقط کاريکاتورهاي دولتي در مطبوعات چاپ و منتشر مي‌شد، در ?? اسفند ????، مجله­ توفيق با نام جديد «فکاهي» به سردبيري حسن توفيق منتشر شد. مدتي بعد وزارت کشور با موافقت محمدعلي توفيق، امتياز اين نشريه را به نام حسن توفيق کرد و بدين‌ترتيب، اين نشريه به نام سابق خود بازگشت.(لطيفي،????: ??)

 

توفيق در اين دوره، نسبت به دوره‌هاي قبل با طنز و نقد بيشتري از دولت و مجلس سخن گفت و براي تحقق اين مقصود، نخست با انتقاد از کردار و رفتار شخص صدراعظم وقت، و گروه نمايندگان دو مجلسِ شورا و سنا، و مديران کل وزارتخانه‌ها و سپس با تأکيد بر سه موضوع نفت، فرهنگ و روغن نباتي با استفاده از شخصيت­‌هاي آفريده­ خود مانند «کاکا توفيق»(يک مرد تيزبين، صريح‌اللهجه و سرسخت) و «ملت»(مردي با لباس دهقاني، ساده، زودباور و تماشاگر)، به نقدهاي طنزآميز مي‌پرداخت. (برزين،????: ??)

 

توفيق با اين روش توانست در انعکاس وقايع سياسي ـ اجتماع?ِ اين دوران مانندِ اعتصاب معلمان، وقايع دانشگاه و مرگ تختي، بسيار موفق جلوه نمايد.(لطيفي،????: ??)

مندرجات دوره­ سوم توفيق، شامل اين مطالب بود: کاريکاتور، سرمقاله، اخبار، اشعار، جدول، اخبار شهرستان‌ها، قصه براي کودکان، نامه و آگهي که همگي به زبان طنز بيان مي‌شد.(برزين،????: ??)

 

از مهم‌ترين فعاليت­‌هاي غيرمطبوعاتي دست‌اندرکاران توفيق، تشکيل«حزب خران»، در مقابل احزاب فرمايشي مانند حزب «مردم» و «ايران نوين» بود.(صلاحي،????: ??)

 

سازمان اداري توفيق شامل«هيأت تحريريه»(مانند برادران توفيق ــ حسن، حسين و عباس ــ ، اسدالله شهرياري، ابوالقاسم حالت، صمد بهرنگي، کيومرث صابري، ملک حجازي، پرويز شاپور، مرتضى فرجيان و عمران صلاحي) و «هيأت تصويريه» يا کاريکاتوريست‌ها (مانندِ حسن توفيق، غلامعلي لطيفي، بهمن رضايي، کامبيز درم‌بخش، ايرج زارع و ناصر پاک‌شير) بود.(صلاحي،????: ??)

در اين دوره، توفيق مانندِ دوره‌هاي پيشين، با اقبال عمومي روبه‌رو شد، چنان‌که تيراژ آن‌را ?? هزار، و مخاطبانش را چند ميليون برآورد کرده‌اند. اقبال مردم و نيز زبان تيز و طنزآميز نشريه که روزبه‌روز برنده‌تر مي‌گرديد، سبب شد که توفيق بار ديگر در معرض تهديد قرار گيرد. ابتدا هفته‌نامه­ فکاهي کاريکاتور را که گفته مي‌شد وابستگي دولتي داشت مقابل آن علم کردند، ولي از اين کار سودي نبردند. بعد از آن، شماره­ ?? سال ?? توسط وزارت اطلاعات توقيف شد، اما با وساطت هويدا، نخست‌وزير وقت، خيلي زود به دايره­ انتشار بازگشت. در مرداد ????، شماره­ پانزدهم توفيق «به علتِ اهانت به نخست وزير» توقيف شد. نقشه­ اصلي دولت هويدا آن بود که با استمرار تعطيلي توفيق به مدت يک سال، طبق قانون، انتشار آن را براي هميشه متوقف کند. از اين‌رو چاپخانه توفيق را هم بستند. هرچند مسئولان نشريه با چاپ چند شماره به طور مخفيانه، کوشيدند تا در برابر دولت مقاومت کنند، اما توفيق نيافتند. سرانجام وزارت اطلاعات در مهر ????، با استناد به قانون ياد شده، توفيق را براي هميشه توقيف کرد.(ميلاني، ????: ???)

 

منابع :

برزين، مسعود.(????)”سيري در مطبوعات ايران” تهران؛ راستين، چاپ اول.
حالت، ابوالقاسم.(????)” ?? سال با ابوالقاسم حالت(زندگي‌نامه­ خودنوشت)”تهران؛ سوره مهر، چاپ اول.
رضوي، سيدمسعود.(????)”تاريخ توفيق، سرگذشت طنز در مطبوعات ايران”، تهران: سوفيا، چاپ اول.

ساتن، الول.(????)”«نشريات منتشره در بين سالهاي ????-????»” ترجمه­ي يعقوب آژند، ادبيات نوين ايران، تهران، چاپ اول.
صدرهاشمى، محمد.(????)” تاريخ جرايد و مجلات ايران” جلد اول، اصفهان؛ کمال، چاپ اول.
صدرهاشمي، محمد.(????)”تاريخ جرايد و مجلات ايران” جلد دوم، اصفهان، کمال، چاپ اول.
صلاحي، عمران.(????)”معرفي يک نشريه” سالنامه­ي گل آقا، تهران، گل­آقا. چاپ سوم.
لطيفي، غلامعلي.(????)”تأملي در سير ?? سال؛ه مطبوعات طنز” دنياي سخن، شماره آبان، ص??- ?? .
ميلاني،عباس.(????)”معماي هويدا” تهران؛ اختران، چاپ هفدهم.    –  / ايبنا

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313371
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.