بررسي طنز و برخي از گونههاي شوخ طبعي در ادبيات ايتاليا
کمدي ايتاليايي (Commedia all’italiana) با فرهنگ عامه ايتاليا گره خورده و ژانري از فيلم ايتاليايي است. اين اصطلاح به جاي يک ژانر خاص، تقريباً مربوط به اواخر دهه پنجاه تا اوايل دهه هفتاد است که در آن صنعت فيلم ايتاليا، کمديهاي موفق بسياري را توليد ميکرد و برخي از ويژگيهاي مشترک آن شامل هجو آداب، اصطلاحات مضحک و گروتسک، تمرکز زياد بر روي موضوعهاي اجتماعي آن دوره و مشکلاتي بود که اغلب همراه با غم و اندوه و انتقاد اجتماعي مطرح ميشد که محتواي کميک را کمرنگ ميکرد و به شرح داستانهاي تاسف بار فقرا در فضاي نامناسب و منفي پس از پايان جنگ جهاني دوم در اروپا و به ويژه در ايتاليا ميپرداخت. در هر پلان از فيلمهاي اين ژانر، گروهي از سارقان و راهزنان وجود داشتند که ميخواستند با هر ترفندي، زندگي خود را تأمين کنند اما به خاطر جهل، بيکفايتي، وسايل ناکافي و بسياري از مصائب ديگر با مشکلات متعددي مواجه ميشدند و کل ماجراي داستان حول همين سوءتفاهمات به ظاهر غيرضروري بود و به بيننده اين امکان را ميداد تا نگاه عميقي به کمبودهاي ايتالياييهاي آن دوره داشته باشند و آنچه باعث خنده بيننده ميشد جوکهاي مربوط به اشتباههاي مکرر بازيگران بود.
عنصر غم و اندوه در تمام داستانهاي با موضوع کمدي ايتاليايي بسيار زياد است که علاوه بر تمسخر مردم فقيري که به دنبال بهبود وضعيت خود هستند اين موضوع تا انتهاي تلخ آن ماجرا همراه با لبخند تلخ و اميد کمرنگ به آينده روشن در قهرمانان اصلي وجود دارد. يکي از ويژگيهاي مهم ديگر اين نوع کمدي، احساس است و قهرمانهاي اصلي داستانها با اين که اوضاع اجتماعي بدي دارند اما اراده زيادي براي زندگي کردن از خود نشان ميدهند ولي در نمايش، يک حس مخالف مانند دست و پا چلفتي بودن فرد يا زمين خوردن آنها است که باعث خنده تماشاگران ميشود. اين کار را ماريو مونيچلي در سال ۱۹۵۸ با اثر I soliti ignoti آغاز کرد که نام آن برگرفته از عنوان Divorzio all’italiana Pietro Germi بود. در دهه شصت و هفتاد چنين طرحهايي با هجو ادغام شدند که در سال ۱۹۷۶داستانهايي مانند Signore e signori buonanotte شامل صحنههاي هجو اغراق آميز بودند.
کمدي ايتاليايي در دهه هشتاد متوقف شد و ژانر کميک جاي خود را به جنبه مبتذل و توهينآميز شخصيتها داد که از مدلهاي آمريکايي پيروي ميکرد. آخرين فيلم مشهوري که شخصيتهاي کمدي ايتاليا را نشان ميدهد فيلم Il marchese del Grillo به کارگرداني ماريو مونيچلي در سال ۱۹۸۱بود که بدبيني، موضوع اصلي اين فيلم است.
تاريخچه طنز و شوخ طبعي در ايتاليا
کميکهاي ايتاليايي به عنوان fumetto [fu?metto]، شکل جمع fumetti [fu?metti] شناخته ميشوند. محبوبترين کميکهاي ايتاليايي به بسياري از زبانها ترجمه شدند. اصطلاح fumetti غالباً براي اشاره به عکسهاي کميک استفاده ميشود.
ريشه Fumetto ايتاليايي مربوط به نشرياتي است که در نشرهاي طنز قرن نوزدهم داراي مخاطبان جوان هستند. اين مجلهها، کارتونها و تصاوير را براي اهداف آموزشي و تبليغاتي منتشر ميکردند. اولين انتشار هجوآميز مصور در سال ۱۸۴۸ مربوط به يک مقاله روزانه در L’Arlecchino در ناپل بود. از ديگر نمونههاي قابل توجه مقالههاي طنز آن دوره ميتوان به Lo Spirito Folletto منتشر شده در ميلان، Il Fischietto و Il Fanfulla در تورين اشاره کرد که در سال ۱۸۷۲ در رم تأسيس شدند. علاوه بر آن، برخي از مهمترين عناوين نشريههاي ويژه کودکان در اين دوره Il Giornale per i Fanciulli در سال ۱۸۳۴،Il Giovinetto Italiano در سال ۱۸۴۹ و Giornale per i bambini در سال ۱۸۸۱ بودند.
اما اولين کميک ايتاليايي مربوط به سال ۱۹۰۸ است که در ۲۷ دسامبر دکههاي روزنامه فروشي ايتاليا اولين شماره Il Corriere dei Piccoli را ارائه کردند و شماره اول آن، خوانندگان را با ماجراهاي بيلبولبول که اولين شخصيت طنز ايتاليايي به حساب ميآمد و يک بچه سياه پوست کوچک بود که توسط آتيليو موسينو ترسيم شده بود، آشنا کرد.
همچنين، آنتونيو روبينو نيز پرکارترين تصويرگر کميک قبل از جنگ جهاني اول بود. موسينو و روبينو نوارهاي خود را بر اساس تقليدهاي روشهاي يادگيري در مدرسه بنا کردند اين به آن معنا است که بيلبولبل تقليد از اصطلاحات و کوادراتينو تقليد از هندسه است.
علاوه بر آنها، ايل کوريرينو نيز کميکهاي آمريکايي را به مخاطبان ايتاليايي معرفي کرد: “Happy Hooligan” به “Fortunello”، “The Katzenjammer Kids” به “Bibì e Bibò”، “Bringing Up Father” بهArcibaldo e Petronilla” “، “Felix the Cat” به “Mio Mao” تغيير نام داد.
به دنبال موفقيت چشمگير ايل کوريرينو براي رسيدن به ۷۰۰۰۰۰ نسخه، پس از آن چندين نشريه ادواري ديگر طي سالهاي بعدIl Giornaletto) (1910)، Donnina (1914)، L’Intrepido (1920) وPiccolo mondo (1924)) منتشر شدند.
در ۱۹۲۰ چندين نشريه ادبي، کميکهاي آموزشي را براي جوانان ايتاليايي منتشر ميکردند که ميتوان بهIl Giornale dei Balilla (1923) و La piccola italiana (1927) اشاره نمود.
در سال ۱۹۳۲، لوتاريو وچي “ناشر ميلان” Jumbo را راهاندازي کرد که بسياري از افراد، آن را اولين انتشار واقعي کميک ايتاليايي ميدانند. اما از اول ژانويه ۱۹۳۹، انتشار کميکهاي خارجي ممنوع شد و ايتالياييها نياز به ساخت شخصيتهاي ملي داشتند که نشاندهنده ميهنپرستي و برتري نژاد ايتاليايي باشد به همين دليل برخي از ناشران به سادگي نام قهرمانان آمريکايي را با نامهاي ايتاليايي عوض کردند. اما پس از پايان جنگ جهاني دوم دامنه فعاليت در مطبوعات طنز ايتاليا گسترش يافت و بسياري از عناويني که در طول جنگ مجبور به انتشار مطالبي بودند که فقط دکههاي روزنامه را پر کند و همچنين نشريات جديدي که اغلب آنها توسط ناشران بداههها پشتيباني ميشدند و به دنبال يک سود سريع بودند به آنها پيوستند و عرضه بيش از حد مطالب کميک منجر به بحران عدم وجود مجله کميک به صورت سنتي شد. از ميان انتشاراتهاي متعدد آن دوره، (۱۹۴۴)L’Avventura يک مجله رُمي بود که نوارهاي ماجراجويي آمريکايي مانندMandrake ،L’Uomo Mascherato و Flash Gordon را ارائه ميداد. يک نشريه رُمي ديگر نيز به نام رابينسون در سال ۱۹۴۵ چاپ شد که تا سال ۱۹۴۷ دوام آورد و نود شماره منتشر کرد.
اما در سال ۱۹۴۵، يکي از اصليترين مجلههاي اين دوره به نام L’asso di Picche به وجود آمد که نتيجه کار گروهي از هنرمندان جوان ونيزي از جمله آلبرتو اونگارو، داميانو دامياني، دينو باتاگليا و بيشتر از همه فرناندو کارکوپينو و هوگو پرات بود که در ونيز منتشر شد و رويکرد متمايز آنها به شکل هنري باعث شد که آنها نام «مکتب ونيزي» را در کميکها به خود اختصاص دهند. پس از آن، حزب کمونيست ايتاليا با الهام از موفقيت ايل ويتوريوزو تصميم گرفت از رسانه طنز براي تبليغات خود بهرهبرداري کند به همين دليل، در سال ۱۹۴۹ ايل پيونير تاسيس شد و نشريه جديد با هدف مخاطبان بسيار جوان، مطالب فانتزي و همچنين ماجراهايي را با توجه به مسائل اجتماعي آن دوره ارائه ميداد.
پس از جنگ، بنيتو ژاکووتي در ايل ويتوريوزو به عنوان مشهورترين طنزپرداز ايتاليايي کار خود را آغاز کرد. اما محبوبترين شخصيتي که او خلق کرد مربوط به سال ۱۹۵۷ بود و کوکو بيل نام داشت که تقليد مسخرهآميز از کميکهاي غربي بود.
در سال ۱۹۵۴ انتشارات Il Discoolante آغاز بهکار کرد و اين، نسخه ايتاليايي هفتهنامه انگليسي Eagle بود و Dan Dare را به مردم ايتاليا معرفي کرد. در سال ۱۹۵۵ نيز تن تن اقتباس شده از مجله فرانسوي تن تن که اولين بار طنزهاي فرانسوي- بلژيکي را به مردم ايتاليا ارائه ميداد، منتشر شد.
اما شاخصترين پديده آن دوره، ظهور کتابهاي طنز بود. آنها با قالبهاي مختلف در اندازه نوار، کتابچه و کتابهاي حجيم چاپ شدند و داستانهاي جمع آوري شده از مجلهها و همچنين ماجراهاي جديد شخصيتهاي ايتاليايي را ارائه دادند. در صفحههاي کتابهاي طنز، قهرمانان ساخته شده در ايتاليا محبوبيت پيدا کردند و همتايان آمريکايي خود را تحت الشعاع قرار دادند.
در ميان مجريهاي سريالهاي ايتاليايي آن سالها تکس ويلر از مشهورترين آنها بود. وي با استفاده از کتابهاي مصوري به نام تخيل اثر جيان لوئيجي بونلي و همچنين مداد نوشته اورليو گالپيني داستانهاي کاملي را در بيش از ۱۰۰ صفحه به صورت سياه و سفيد در قالب کتاب جيبي ارائه داد که به Bonelliani معروف شد و هميشه موضوع آن ماجراجويي بود.
در سال ۱۹۶۰نيز سريال Diabolik بر سريالهاي بعدي مانند Kriminal و Satanik تأثير فراواني گذاشت و پس از آن، يکي از معروفترين دوتاييهاي تاريخ کميک توسط مگنوس و بانکر ايجاد شدند اما برجستهترين ساخته آنها سريال جاسوسي طنزآميز Alan Ford در سال ۱۹۶۹ بود.
ايتاليا، همچنين با استفاده از داستانهايي با شخصيتهاي ديزني مانند ميکي موس و دونالد داک کميکهاي زيادي را توليد کرد. پس از سال ۱۹۶۰، هنرمندان آمريکايي کميکهاي ديزني مانند کارل بارکس و فلويد گوتفردسون داستانهاي گذشته را توليد نکردند. در حال حاضر نيز توليد داستانهاي جديد آمريکايي کاهش يافته و اين جايگاه توسط دانمارک و ايتاليا پر شدهاست و”Scuola disneyana” ايتاليايي، چندين نوآوري ايجاد کرد که شامل ساخت طول استاندارد ايتاليايي براي داستانها (۳۰ صفحه)، تفسير مجدد آثار مشهور ادبيات در “Parodie” و نوشتن داستانهاي طولاني تا ۴۰۰ صفحه است.
از مهمترين هنرمندان و نويسندگان ميتوان به مارکو روتا، رومانو اسکارپا، جورجيو کاوازانو، ماسيمو دي ويتا، جيووان باتيستا کارپي و گويدو مارتينا اشاره کرد. مشهورترين شخصيت ديزني که در ايتاليا خلق شده، Paperinik است که براي مخاطبان انگليسي با نام Duck Avenger يا Phantom Duck شناخته ميشود و ايتاليا سالانه حدود ۸۰۰۰ صفحه از داستانهاي جديد ديزني را که به سراسر جهان صادر ميشود؛ چاپ ميکند.
در سال ۱۹۷۰ و اوايل ۱۹۸۰، بسياري از هنرمندان جوان روشنفکر که در اطراف شهر بولونيا بودند تحت تأثير صحنه کميک زيرزميني ايالات متحده قرار گرفتند که نمونه آن را رابرت کرامب اجرا ميکرد. پس هنرمنداني مانند آندره پازينزا، فيليپو اسکوزاري، استفانو تامبوريني، تانينو ليبراتوره و ماسيمو ماتيولي داستانهايي با مضامين تاريک و سورئال از فعاليت سياسي تا مبارزه با اعتياد به مواد مخدر و اختلاف نظر و سرخوردگي فرهنگ جوانان در ايتاليا منتشر کردند که بسيار خشن بودند. مجلات طنز مانند Frigidaire و Il Male نيز، اغلب اين داستانها را در قالبهاي اپيزوديک به صورت ماهانه چاپ ميکردند. اگرچه اين مطالب، مخاطبان محدودي داشت اما از مجموعه طنزهايي که بيشترين موفقيت را در اين زمينه داشتند ميتوان به کورتو مالت ساخته هوگو پرات و والنتينا ساخته گيدو کرپاکس اشاره نمود. اولي، به شکل کميکهاي کلاسيک ماجراجويي بزرگسال به صورت خلاصههاي تکميل شدهاست ولي دومي نوع خاصي از کميکهاي اروتيک هست.
کتابهاي کميک بهترين روش يادگيري زبان ايتاليايي
آموزش زبان ايتاليايي با کميک، فراتر از يک روش سرگرمکننده براي يادگيري است. ايتالياييها توجه ويژهاي به fumetti دارند. آنها داستانها و هنرمندان مورد علاقه خود را تا حد زيادي متفاوت از ساير کشورها گرامي ميدارند و آن را به عنوان رسانه، بخش بزرگي از فرهنگ ايتاليا ميدانند.
ممکن است که شما کميکها را داستانهايي پوچ و خشن براي نوجوانان تصور کنيد اما در ايتاليا، اينطور نيست. ايتاليا داراي يک سنت غني از کميک است که به بيش از يک قرن قبل باز ميگردد. در آنجا همه مردم، نويسندگان و هنرمندان را ميشناسند و خوانندگان آنها از اقشار مختلف جامعه هستند و مطالعه کميک جزو فرهنگ ايتاليا است. کميکها با مرتبط کردن هر نوشتار با تصويري از آنچه توصيف ميشود به افراد کمک ميکند تا مطالب را سريعتر ياد بگيرند. با اين که در رمانهاي ايتاليايي، دستور زبان، پيچيدگيهايي دارد که لزوماً در زندگي روزمره از آنها استفاده نميکنند اما کميکها به زبان محاورهاي و عاميانه هستند که به درک سريعتر مطالب و يادگيري آسانتر زبان ايتاليايي کمک زيادي ميکنند.
بررسي برخي از گونههاي شوخطبعي در ايتاليا
Commedia erudita
فرم دراماتيک ايتاليايي قرن شانزدهم برخلاف تئاتر، کمدي بومي و بداهه است که از فيلمنامههايي به زبان لاتين يا ايتاليايي پيروي ميکند که براساس آثار علمي قبلي نويسندگان ايتاليايي و روم باستان است. از آنجا که زبان به کار رفته در کاموديا اروديتا براي عموم مردم به راحتي قابل درک نبود اين نمايشنامهها براي اشراف، معمولاً توسط بازيگران غيرحرفهاي (ديلانتاني) اجرا ميشد. منابع کمدي اروديتا شامل کمديهاي نمايشنامهنويسان رومي پلاوتوس و ترنس و آثار جيوواني بوکاچيو اومانيست قرن چهارده ميلادي بود. درامهاي ديگر نيز توسط لودوويکو آريوستو -بهترين نويسنده کمدي بومي اوليه ايتاليا و چهره اصلي در استقرار اين شکل ادبي- ارائه شد. علاوه بر آن، نيکولو ماکياولي نيز با La mandragola (1524؛ «ماندراک») صاحب يکي از کمديهاي برجسته قرن بود. علاوه بر آن، جيامباتيستا دلا پورتا -نويسنده فيلسوف- هم، هجوهاي گزندهاي نوشته است. مضامين، نقش و نگارها، موقعيتها و استفاده از شخصيتهاي نمايش توسط erudita Commedia نسبت به dell’arte Commedia که بر اساس سه رکن اصلي وحدت نمايشي (زمان، مکان، عمل) در شمال ايتاليا پايهگذاري شده بودند، بسيار تأثيرگذار بود.
Fabula Atellana
اولين طنز بومي ايتاليا و در زبان لاتين به معناي بازي آتلان است و احتمالاً کمدي بداهه روستايي است با شخصيتهايي نقابدار. اين نمايشهاي خندهآور farce)) نام خود را از شهر آتلا در منطقه کامپانيا در جنوب ايتاليا گرفتند و به نظر ميرسد که ريشه آنها متعلق به ايتالياييهايي که به گويش اسکاني صحبت ميکنند، باشد. کارهاي آنها در جمهوري باستان و اوايل شاهنشاهي روم به يک سرگرمي محبوب تبديل شدند و در آن زمان، اين کارها به زبان لاتين اجرا ميشدند اما احتمالاً با کلمهها و نامهاي محلي اسکار آميخته شدهبودند. در اصل بر اساس سناريوهاي ارائه شده توسط سنت شفاهي، آنها در قرن يک قبل از ميلاد به ژانر ادبي تبديل شدند اما تنها چند قطعه از آثار لوسيوس پمپونيوس از بونونيا، نوويوس و نويسندگان ديگر باقي ماندهاست.
شخصيتهاي نمايشهاي خندهآور farce)) عبارتند از: Maccus، دلقک، Bucco (گونههاي چاق)، افراد ساده، Pappus، پير نادان، Dossennus که نام او از معناي گوژپشت گرفته شدهاست و Manducus که شايد به معناي پرخور باشد. پس از قرن يک ميلادي هيچ سابقهاي در مورد اين نمايشهاي خندهآور (farces) وجود ندارد اما برخي از شخصيتهاي commedia dell’arte ايتاليايي قرن شانزدهم نشاندهنده تأثير نمايشهاي آتلان بر آنها است.
Comic verse
زبان آنها اغلب مطابق با مضامين مورد بحث در شعر و به صورت محاورهاي و گاه مبهم است و به عمد با زبان رسمي و معيار مطابقت ندارد. اين نوع از سرودن شعر متعلق به يک سنت مرسوم اروپايي هست که مديون شاعران طنزپرداز گليارد قرن دوازدهم و سيزدهم است که شعر لاتين را در ستايش لذت و يا در جنجال با دشمنان شخصي خود يا در مورد زنان يا کليساي کاتوليک روم مينوشتند. اگرچه شخصيتهايي که آنها تحت تأثيرشان قرار ميگرفتند افراد خشني بودند اما شاعران کميک که بيشتر شعرهاي آنها غزل بود اديبان متمدن و باشخصيتي بودند که قديميترين و مشهورترين آنها روستيکو دي فيليپو بود که هم شعر عاشقانه محبتآميز و گاهي نيز اشعار بيادبانه از نوع واقعگرايانه ميسرود.
شوخ طبعي مردم ايتاليا
شوخطبعي در ايتاليا همواره در انواع سبکها و شخصيتهاي کمدي آنها اعم از “commedia dell’arte” و هم در شخصيتهاي بدبين کارتونيست آلتان وجود داشتهاست. به همين دليل لوموند در آخرين قسمت از مجموعه طنز خود ميگويد: «نمونههاي کهن جامعه ايتاليا آينده روشني را در پيش دارند.»
ايتالياييها هميشه با نوعي اغراق همراه با خشونت يا کنايه به خود ميخندند. آنها براي يکديگر منبعي تمام نشدني از خندههاي خوب هستند که آنها ناشي از ايرادهاي واقعي يا فرضي حاصل از عدم تفرقه، بينظمي، فقدان هر گونه احساس علاقه عمومي و تقلب است که هريک فرصتي را براي صعود به صحنه طنز و يا نشان دادن نااميدي فراهم ميکند که سبب خنده ميشوند مانند شخصيت اوگو فانتوزي (Ugo Fantozzi) که سازندهاش”پائولو ويلاجيو” آن را به سينما آورد تا او نقش يک کارمند دفتري بدشانس را بازي کند که تعالي معايبي مانند تنبلي و حيلهگري را در خود جاي دهد يا مدير مرکز تحقيقات ” “Giovannantonio Foraboscoدر مورد شوخطبعي راونا، در اميليا-رومانيا توضيح ميدهد که وقتي ما به Fantozzi ميخنديم در اصل، به خودمان ميخنديم.
اما در قرن نوزدهم جاکومو لئوپاردي در “گفتمان وضعيت اخلاق فعلي در ايتاليا” (Les Belles Lettres)، ويژگي خنده ايتاليايي را زير سوال برد. وي توضيح داد: «ايتالياييها بيش از هر ملت ديگري به زندگي ميخندند که با حقيقت، اعتقاد، تحقير و سردي بيشتري همراه است. زيرا ارزش زندگي از نظر آنها بسيار کمتر از آن چيزي هست که براي ديگران ارزشمند است و اين ناشي از يأس آگاهانه و کنايههاي دائمي است که منجر به زوال روابط شخصي و اجتماعي ميشود و کمدي ايتاليايي که در دهه ۱۹۷۰ مورد توجه علاقمندان به سينما بود بر پايه هجو استوار شد که ناراحت کننده بود. اين الگوهاي کهن از commedia dell’arte (دزد چمدان، ژاندارم ابله، استاد خسيس) مشتق شدند که خود آنها آواتار شخصيتهاي تئاتر لاتين بودند. در نهايت، بايد به اين نکته اشاره کنم که ايتالياييها بيش از دو هزار سال است که با استفاده از هجو يکديگر را مسخره ميکنند و اين چيزي نيست که تغيير کند.»
در نهايت، لازم به ذکر است که علاقمندان براي آشنايي بيشتر با طنزپردازان ايتاليايي ميتوانند مطالب بعدي ما را در سايت دفتر طنز حوزه هنري دنبال کنند و همراهمان باشند.
منابع:
- Commedia all’italiana, https://en.wikipedia.org/wiki/Commedia_all%27italiana
- Italian comics, https://en.wikipedia.org/wiki/Italian_comics
- Get “Drawn” into Italian! Learn Italian by Reading Italy’s Best Comic Books, https://www.fluentu.com/blog/italian/learn-italian-reading-2/
- Commedia erudite, https://www.britannica.com/art/commedia-erudita
- Fabula Atellana, https://www.britannica.com/art/fabula-Atellana
- In Italy, the joke is on them, https://voxeurop.eu/en/in-italy-the-joke-is-on-them/
ترجمه و تاليف: ياسمن حسيني، دفتر طنز حوزه هنري