آموزش زلزله از راه دور

 

آموزش زلزله از راه دور
يا وقتي زلزله مي‌آيد، چگونه در برويم انشاءالله؟

 

مقدمه تکان دهنده:

در زمينه «زلزله‌لوژي» و مباحث تئوريک مربوط به آن، ما که به شخصه عددي نيستيم؛ فلذا بگذاريد از قول يک آدم بزرگي مثل «هايدبرگر» (با بزرگي ? درجه در مقياس ريشتراش) نقل کنيم که به زبان فصيح آلماني با زيرنويس عربي فرموده است: «اذا وقعت الزلزله وقعت الولوله، ثم يخرج کل شيني من جاش»؛

يعني وقتي که زلزله لامصب اتفاق مي‌افتد الم‌شنگه‌اي به راه مي‌افتد، و سپس هر چيزي از جايش خارج مي‌شود، خارج‌شدني، يک بلبشويي مي‌شود که سگ هم صاحبش را گم مي‌کند؛ تا چه رسد به ما.

«ما»ي نوعي که مثل سگ آموزش نديده‌ايم.

خوشبختانه زلزله يک پديده جديد‌الوقوعي هم نيست و ديرينگي آن به همان ابتداي خلقت و دوران پارينه‌سنگي که عقل انسان اوليه پاره‌سنگ برمي‌داشته است، بر مي‌گردد.

«يوري غار غارين» يکي از غارشناسان معروف اجنبي است که در کتاب گران‌سنگ «غارهاي ضدزلزله با يک طبقه حق تراکم»، راجع به قطعه شعري سنگين سخن مي‌گويد که در «عصر قجر» در يکي از ديوار نبشته‌هاي متعلق به «عصر حجر» کشف شده و طي آن يک انسان اوليه با «آي، کيو»ي بالا، در ارتباط با پديده «گسل» سنگ تمام گذاشته و چنين بر روي سنگ غار حک کرده است:

 

نظم:

  مرا پر باد و باران آفريدند                       برايم سيل و طوفان آفريدند
سپس ديدند کامل نيست نعمت            گسل در زير پامان آفريدند

 

پاسنگي (?): در زير شعر فوق، انسان ثانويه ديگري با خط قرمز ميخي اين جمله را حک نموده است: «پاتو از رو گسل وردار!»

پاسنگي (?): در عصر حجر به دليل کمبود پيشرفت‌هاي فرهنگي و تکنوپولي و نبود «فرسنگستان زبان و ادبيات ميخي» (که در ادوار بعدي زمين‌شناسي به وجود آمد و در دوره‌هاي بعد تکامل پيدا کرد)، واژه توفان، به صورت «طوفان» نوشته شده که بي‌سواتي انسان‌هاي شريف اوليه را مي‌رساند.

 

انواع زلزله

 

از آنجا که خلايق را سلايق بي‌شمار است و در همين رابطه يکي از بزرگان اهل خرد به زبان عربي مشهدي گفته است: «السُّلُق شُلُق» ، (سليقه‌ها شلوغ و پلوغ است) لهذا زلزله نيز در اندازه‌ها و سايزهاي مختلف وجود دارد.

از نظر زماني زلزله يا شب اتفاق مي‌افتد، يا روز.

تمام دانشمندان بر سر اين قضيه متفق‌القول مي‌باشند.

نظر ما هم همين است. به همين منظور، دادن آموزش‌هاي لازم در مواقع زلزله را در دو حالت «زلزله روزانه » و «زلزله‌ شبانه» بررسي مي‌نماييم، شايان ذکر است که نوع کمياب شبانه روزي‌اش را ژاپني‌ها که پيشرفت کرده‌اند، دارند.

زلزله‌ي روزانه: زلزله اگر قسمت شود روز روشن اتفاق بيافتد، به دليل اينکه تکليف آدم روشن است و زلزله را مي‌بيند، راه‌هاي مختلفي براي فرار وجود دارد که آدم به زلزله برنخورد و زرد نکند رنگ صورت را.

 

راه‌هاي فرار از زلزله:

در صورت وقوع زلزله در روز روشن، بلافاصله از گسل‌هايي که از زيرتان رد مي‌شود فاصله بگيريد و سپس با مشورت همديگر (به خاطر اهميت جايگاه شوراها در قانون اساسي) و از طريق برگزاري يک انتخابات سالم و آزاد (به جهت تحکيم مباني دموکراسي) بهترين راه فرار را انتخاب نماييد انتخاب حق همه است.

آن‌گاه به ترتيب دو رقم سمت راست فيش‌هايي که از قبل تهيه و بين خودتان توزيع کرده‌ايد؛ از دو راه زير بزنيد به چاک لطفاً:

 

?- از طريق در: اگر مدافع نظريه «درهاي باز» مي‌باشيد، از روي در که بر اثر شدت امواج زلزله بر روي زمين افتاده است، رد شويد.

حالا چنانچه در قيد حيات مي‌باشيد، از صحن حياط براي در امان ماندن استفاده کنيد.

اکنون شما زنده‌ايد. مي‌توانيد خودتان را بتکانيد و به ادامه زندگي بپردازيد.

زنده بودن خود را سريعا به مادرزن‌تان اطلاع دهيد.

 

? -از طريق پنجره: در ساختار منزل، پنجره «عضو علي البدر» خانه است. مي‌توانيد به نوبت از طريق آن به پايين بپريد. در اين پرش پنجره‌اي ممکن است در حالت زير به وقوع بپيوندد.

 

حالت دوم: ممکن است احساس کنيد تمام اطراف خود را داريد به شکل مشبک و متخلخل مي‌بينيد. نترسيد.

همه جا خراب نشده است. شما به همراه توري پنجره پايين پريده‌ايد آن را از مقابل ديدگان خود کنار بزنيد.

در اين مملکت توريسم، هميشه مشکل‌ساز بوده است.

 

حالت اول: احتمالش هست در نيمه راه پنجره تا سطح زمين به ناگاه به ياد اين قضيه بيفتيد که در حال حاضر شما ساکن واحد ?? طبقه شانزدهم مجتمع مسکوني هستيد و همين ديروز از طبقه همکف به آنجا نقل مکان کرده‌ايد. اشکالي ندارد.

بر اوضاع سوق‌الجيشي خود و شلوارتان به طور همزمان مسلط باشيد و بدانيد که از هر جاي ضرر برگرديد به سود شماست، بازگشت همه به سوي اوست.

 

راه‌هاي فرار از زلزله در شب: زلزله شبانه چون ناغافل، شما را در حالت خواب غافلگير مي‌کند، فلذا اگر با صداي زلزله از خواب پريديد و ديديد هنوز زنده‌ايد، سريعا يکي از دو راهکار زير را عملي کنيد که وقت نگذرد.

راهکار دوم: به همراه همان لحاف و پتويي که روي خود انداخته‌ايد به داخل نزديک‌ترين يخچال در دسترس غلت بزنيد، مواظب باشيد غلط غلت نزنيد.

اگر يخچال شما از نوع زيبا، جادار، مطمئن بود، مي‌توانيد به اتفاق خانواده غلت بزنيد (غلت به جماعت ثوابش بيشتر است!)

 

راهکار اول: اگر زلزله خراب‌کردني بود، مطمئن باشيد تا شما بياييد از خواب پاشويد، خراب کرده است.

پس اگر زنده بيدار شديد، زلزله خراب نکرده است، احتمالا شما خودتان خراب کرده‌ايد.

لهذا در زير همان لحاف به قوت خود باقي بمانيد تا کمک‌هاي اوليه از راه برسد.

يک جو پيشگيري: به هر تقدير، زود يا دير، چه شب زلزله بيايد چه روز؛ شما سعي نماييد که چه در حالت خواب و چه در وقت بيداري، هميشه جايي قرار داشته باشيد که در کنارتان يک درزي، شکافي، چيزي وجود داشته باشد.

در يکي از زلزله‌هاي اخير، آدمي نحيف و زردمبو را بعد از گذشته ?? روز از زير آوار به صورت پخش زنده درآوردند.

وقتي خبرنگار علت زنده ماندنش را پرسيد، گفت: «کنار من يک شکافي در ديوار بود که من چون لاغر بودم مي‌توانستم از آن رد شوم.

اين بود که هر روز مي‌رفتم بيرون ساندويچ مي‌خوردم، دوباره بر مي‌گشتم سر جام زير آوار تا امدادگران عزيز بيايند از زير آوار نجاتم دهند.»

 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313650
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.