آلبرتو موراويا

آلبرتو موراويا با نام مستعار آلبرتو پينچرل در ۲۸ نوامبر سال ۱۹۰۷در رم متولد شد. او روزنامه‌نگار، نويسنده داستان‌کوتاه و رمان‌نويس ايتاليايي است که بين سال‌هاي ۱۹۵۹ و ۱۹۶۲ رئيس انجمن بين‌المللي نويسندگان PEN International بود. وي از چهره‌هاي اصلي ادبيات قرن بيستم ايتاليا به شمار مي‌آمد که بسياري از کتاب‌هايش به صورت فيلم درآمدند.

 

زندگينامه

او در ويا سگامباتي در رم در يک خانواده متوسط و ثروتمند به دنيا آمد. پدر ونيزي وي “کارلو” معمار و نقاش بود و مادرش “ترزا ايگنيا دي مارسانيچ” اصالت دالميايي داشت.

موراويا تحصيلات عادي را به پايان نرساند زيرا در نه سالگي به بيماري سل استخوان مبتلا شد. وي سه سال را در خانه و دو سال را در آسايشگاهي در نزديکي کورتينا د آمپزو در شمال شرقي ايتاليا گذراند. موراويا پسري باهوش بود و زمان خود را صرف مطالعه کتاب مي‌کرد و برخي از نويسندگان مورد علاقه وي جيوسو کاردوچي، جيوواني بوکاچيو، فئودور داستايوفسکي، جيمز جويس، لودوويکو آريوستو، کارلو گلدوني، ويليام شکسپير، مولير، نيکلاي گوگول و استفان مالارمر بودند. او زبان فرانسه و آلماني را آموخت و شعرهايي به زبان فرانسه و ايتاليايي سرود.

او در سال ۱۹۲۵ در سن ۱۸ سالگي آسايشگاه را ترک و به برسانونه نقل مکان کرد. وي به مدت سه سال که بخشي از آن را در Bressanone و بخش ديگري از آن را در رم بود مشغول نوشتن اولين رمان خود ” Gli indifferenti” (زمان بي‌تفاوتي) شد که در سال ۱۹۲۹ انتشار يافت.  ضمنا، موراويا دو سال قبل از آن (در سال ۱۹۲۷) ملاقاتي با کورادو آلوارو و ماسيمو بونتمپلي داشت و کار خود را به عنوان روزنامه نگار با مجله ۹۰۰ آغاز کرد. اين مجله، اولين داستان کوتاه او را منتشر کرد. از جمله کارهاي وي که در اين مجله انتشار يافت مي‌توان ‌بهCortigiana stanca  (ديوان خسته به زبان فرانسه به عنوان Lassitude de courtisane، ۱۹۲۷)، Delitto al circolo دل تنيس (جنايتي در باشگاه تنيس، ۱۹۲۸)، Il ladro curioso (دزد کنجکاو، ۱۹۲۹) و Apparizione (ظهور، ۱۹۲۹) اشاره نمود.

پس از آن، Gli indifferenti با هزينه ۵۰۰۰ ليره ايتاليا با هزينه شخصي منتشر شد. منتقدان ادبي اين رمان را نمونه قابل توجهي در سبک داستاني معاصر ايتاليا توصيف کردند. موراويا در سال بعد شروع به همکاري با روزنامه La Stampa کرد که سپس توسط نويسنده Curzio Malaparte ويرايش شد. وي در سال ۱۹۳۳ به همراه ماريو پانونزيو، مجلات نقد ادبي Caratteri (شخصيت‌ها) و Oggi (امروز) را تأسيس نمود و شروع به نوشتن در روزنامه Gazzetta del Popolo کرد. اما سال‌هاي منتهي به جنگ جهاني دوم براي موراويا به عنوان نويسنده بسيار دشوار بود زيرا رژيم فاشيست بررسي Le ambizioni sbagliate (1935) را متوقف و ممنوع کرد. رمانLa mascherata) Masquerade ، ۱۹۴۱) را توقيف و Agostino (دو نوجوان، ۱۹۴۱) را هم ممنوع کرد. اما L’imbroglio (تقلب) توسط Bompiani در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. ولي با افزايش سخت‌گيري‌ها، موراويا براي جلوگيري از سانسور فاشيست، اکثر آثارش را در سبک‌هاي سورئاليستي و تمثيل نوشت کهIl sogno del pigro  (روياي تنبل) از جمله اين آثار است. اما تصرف فاشيست‌ها در چاپ دوم La mascherata در سال ۱۹۴۱، وي را مجبور به نوشتن با نام مستعار کرد. او در همان سال با السا مورانته «داستان‌نويس» که در سال ۱۹۳۶با او ملاقات کرده ‌بود، ازدواج کرد. آنها در کاپري زندگي کردند و او آگوستينو را نوشت. پس از آتش‌بس در هشت سپتامبر ۱۹۴۳، موراويا و مورانته به Fondi در مرز استان Frosinone، منطقه‌اي که فاشيسم به صورت خودسرانه نام “ciociaria” را به آن تحميل کرده بود، پناهنده شدند و La ciociara (زنciociara ، ۱۹۵۷) تجربه الهام گرفته از اين وقايع است.

در ماه مه ۱۹۴۴ آلبرتو موراويا به رم بازگشت. او همکاري خود را با کورادو آلوارو آغاز کرد و براي روزنامه‌هاي مهمي مانند ايل موندو و ايل کوريره دلا سرا مي‌نوشت و روزنامه‌هاي خود را تا زمان مرگ منتشر مي‌کرد. پس از جنگ، محبوبيت او به طور پيوسته با آثاري مانند La Romana (زن رم، ۱۹۴۷)، La Disubbidienza (نافرماني، ۱۹۴۸)، L’Amore Coniugale e altri racconti (عشق زناشويي و داستان‌هاي ديگر، ۱۹۴۹) و Il Conformista) The Conformist، ۱۹۵۱) افزايش يافت. در سال ۱۹۵۲ I Racconti او برنده جايزه Premio Strega شد و رمان‌هايش در خارج از کشور ترجمه شدند. پس از آن، La Provinciale توسط ماريو سولداتي به فيلم اقتباسي تبديل شد. در سال ۱۹۵۴ نيز لوئيجي زامپا La Romana را کارگرداني کرد و در سال ۱۹۵۵ هم جياني فرانسيوليني مجموعه‌اي کوتاه به نام I Racconti Romani (داستان‌هاي رومي، ۱۹۵۴) را کارگرداني کرد و جايزه مارزوتو را برنده شد. در سال ۱۹۵۳، موراويا مجله ادبي Nuovi Argomenti (استدلال‌هاي جديد) را تاسيس کرد که در آن ويراستار Pier Paolo Pasolini بود. وي در دهه ۱۹۵۰ مقدمه‌هايي را براي آثاري مانند صد غزل بل، پائولو ايل کالدو برانکاتي و پياده‌روي‌هاي رومي استندال نوشت. او از سال ۱۹۵۷ نقد سينما را براي مجلات هفتگي L’Europeo و L’Espresso آغاز کرد و انتقادهاي وي در جلد ال سينما (در سينما ، ۱۹۷۵) جمع‌آوري شده‌است.

موراويا در سال ۱۹۶۰ La Noia (بي‌حوصلگي يا بوم خالي) را منتشر کرد. اين کتاب که به عنوان يکي از مشهورترين رمان‌هاي وي شناخته مي‌شود جايزه وياراجيو را از آن خود کرد و اقتباسي توسط داميانو دامياني در سال ۱۹۶۲ از آن صورت گرفت. اقتباس ديگر اين کتاب نيز (The Ennui، ۱۹۹۸) اساس فيلم سدريک کان L’ennui است. چندين فيلم هم بر اساس رمان‌هاي ديگر او ساخته شد. به عنوان مثال در سال ۱۹۶۰، ويتوريو دي سيکا اقتباس از La Ciociara، با بازي سوفيا لورن، در سال ۱۹۶۳ ژان لوک گدار از Il Disprezzo (تحقير) و Francesco Maselli در سال ۱۹۶۴ Gli Indifferenti (1964) را فيلمبرداري کرد. در سال ۱۹۶۲، موراويا و السا مورانته از هم جدا شدند اما هرگز طلاق نگرفتند. پس از آن، او با نويسنده جوان “داچيا مارائيني” زندگي کرد و تمرکز خود را بر تئاتر گذاشت. در سال ۱۹۶۶، او، مارائيني و انزو سيسيليوPorcospino  Il را تأسيس کردند که آثاري از موراويا، مارائيني، کارلو اميليو گادا و ديگران را روي صحنه ‌بُرد.

موراويا در سال ۱۹۶۷ از چين، ژاپن و کره بازديد کرد. ضمنا، مقاله Poesia e romanzo (شعر و رمان) او در سال ۱۹۷۲ در آفريقا انتشار يافت و آن الهام‌بخش اثري به نام A quale tribù appartieni (به کدام قبيله تعلق داريد؟) بود که در همان سال منتشر شد. علاوه بر آن، سفر وي در سال ۱۹۸۲ به ژاپن از جمله سفر به هيروشيما سبب شکل‌گيري مجموعه‌اي از مقاله‌هاي مجله L’Espresso در مورد بمب اتمي بود. ضمنا، همين موضوع در رمان L’Uomo che Guarda (مردي که به نظر مي‌رسد، ۱۹۸۵) و مقاله L’Inverno Nucleare (زمستان هسته‌اي) که شامل مصاحبه با برخي از دانشمندان و سياستمداران اصلي معاصر بود، ديده مي‌شود.

علاوه بر اينها، مجموعه داستان کوتاه، La Cosa e altri racconti (چيزها و داستان‌هاي ديگر) به کارمن لرا اختصاص داشت که موراويا پس از مرگ مورانت در نوامبر ۱۹۸۵با او در سال ۱۹۸۶ ازدواج کرد. وي در سال ۱۹۸۴ به عنوان عضو حزب کمونيست ايتاليا به عضويت پارلمان اروپا درآمد. در سال ۱۹۸۸ تجربه‌هاي او در استراسبورگ پايان يافت که در Il Diario Europeo (خاطرات اروپا) منتشر ‌شد. وي در سال ۱۹۸۵ عنوان شخصيت اروپا را بدست آورد. موراويا مدعي دائمي دريافت جايزه نوبل ادبيات از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۵ بود و سيزده بار نامزد شده بود. در نهايت، او در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۰ در سن ۸۲ سالگي در رم درگذشت و بومپياني در آن سال، زندگينامه‌اي را به نام Vita di Moravia (زندگي موراويا) منتشر کرد.

 

آثار

محبوبيت آثار آلبرتو موراويا به حدي است که آنها به ۲۷ زبان زنده دنيا ترجمه شدند. آثار متعددي از او انتشار يافت که به شرح زير است:

داستان کوتاه:

L’epidemia: Racconti surrealistici e satirici. 1944.

L’amore coniugale e altri racconti. 1949; selection as Conjugal Love, 1951; in Five Novels, 1955.

Two Adolescents: The Stories of Agostino and Luca (includesAgostino and Disobedience). 1950.

I racconti. 1952; selections as Bitter Honeymoon and Other Stories, 1954; and The Wayward Wife and Other Stories, 1960.

Racconti romani. 1954; translated in part as Roman Tales, 1956.

Nuovi racconti romani. 1959; selection as More Roman Tales, 1963.

L’automa. 1963; as The Fetish and Other Stories, 1964.

Una cosa è una cosa. 1967; selection as Command and I Will Obey You, 1969.

Il paradiso. 1970; as Paradise and Other Stories, 1971; as Bought and Sold, 1973.

Io e lui. 1971; as Two: A Phallic Novel, 1972; as The Two of Us, 1972.

Un’altra vita. 1973; as Lady Godiva and Other Stories, 1975.

Boh! 1976; as The Voice of the Sea and Other Stories, 1978.

La cosa e altri racconti. 1983; as Erotic Tales, 1986.

La villa del venerdi; e altri racconti. 1990; as The Friday Villa, 1990.

رمان

 

Gli indifferenti. 1929; as The Indifferent Ones, 1932; as The Time of Indifference, 1953.

Le ambizioni sbagliate. 1935; as The Wheel of Fortune, 1937; as Mistaken Ambitions, 1955.

La bella vita. 1935.

L’imbroglio. 1937.

I sogni del pigro. 1940.

La mascherata. 1941; as The Fancy Dress Party, 1947.

L’amante infelice. 1943.

Agostino. 1944; translated as Agostino, 1947.

Due cortigiane; Serata di Don Giovanni. 1945.

La romana. 1947; as The Woman of Rome, 1949.

La disubbidienza. 1948; as Disobedience, 1950.

Il conformista. 1951; as The Conformist, 195l.

Il disprezzo. 1954; as A Ghost at Noon, 1955.

Five Novels. 1955.

La ciociara. 1957; as Two Women, 1958.

La noia. 1960; as The Empty Canvas, 1961.

Cortigiana stanca. 1965.

L’attenzione. 1965; as The Lie, 1966.

La vita interiore. 1978; as Time of Desecration, 1980.

  1. ۱۹۸۲; translated as 1934, 1983.

Storie della preistoria Favole. 1983.

L’uomo che guarda. 1985; as The Voyuer, 1986.

نمايشنامه‌ها

 

Gli indifferenti, with Luigi Squarzini, from the novel by Moravia (produced 1948). In Sipario, 1948.

Il provino (produced 1955).

Non approfondire (produced 1957).

Teatro (includes Beatrice Cenci and La mascherata, from his own novel). 1958; Beatrice Cenci (in English), 1965.

Il mondo è quillon che è (produced 1966). 1966.

Il dio Kurt (produced 1969). 1968.

La vita è gioco (produced 1970). 1969.

فيلم‌نامه‌ها

 

Un colpo di pistola, 1941; Zazà, 1942; Ultimo incontro, 1951; Sensualità, 1951; Tempi nostri, 1952; La provinciale (The Wayward Wife), 1952; Villa Borghese, 1953; La donna del Fiume, 1954; La romana (The Woman of Rome), 1955; Racconti romani (Roman Tales), 1956; Racconti d’estate (Love on the Riviera), 1958; I delfini (The Dauphins), 1960; La giornata balorda (From a Roman Balcony), 1960; Una domenica d’es-tate, 1961; Agostino, 1962; Ieri oggi domani (Yesterday, Today, and Tomorrow), 1963; Le ore nude, 1964; L’occhio selvaggio (The Wild Eye), 1967.

ساير آثار

La speranza: Ossia cristianesimo e comunismo. 1944.

Opere complete. 17 vols., 1952-67.

Un mese in U.R.S.S. 1958.

I moralisti moderni, with Elemire Zolla. 1960.

Women of Rome, photographs by Sam Waagenaar. 1960.

Un’idea dell’India. 1962.

Claudia Cardinale. 1963.

L’uomo come fine e altri saggi. 1964; as Man as an End: A Defence of Humanism, 1965.

La rivoluzione culturale in Cina ovvero il convitato di pietra. 1967; as The Red Book and the Great Wall: An Impression of Mao’s China, 1968.

A quale tribù appartieni? 1972; as Which Tribe Do You Belong To?, 1974.

Al cinema: Centoquarantotto film d’autore. 1975.

La mutazione femminile: Conversazione con Moravia sulla donna, by Carla Ravaiola. 1975.

Intervista sullo scrittore scomodo, edited by Nello Ajello. 1978.

Quando Ba Lena era tanto piccola. 1978.

Cosma e i briganti. 1980.

Impegno controvoglia: Saggi, articoli, interviste, edited by RenzoParis. 1980.

Lettere del Sahara. 1981.

La tempesta. 1984.

L’angelo dell’informazione e altri testi teatrali. 1986.

L’inverno nucleare, edited by Renzo Paris. 1986.

Opere, 1927-1947, edited by Geno Pampaloni. 1986.

Passeggiate africane (autobiography). 1987.

Il viaggio a Roma. 1988.

Opere, 1948-1968, edited by Enzo Siciliano. 1989.

La donna leopardo. 1991.

Editor, with Elemire Zolla, Saggi italiani. 1960.

 

سبک نويسندگي

آلبرتو موراويا يکي از مهمترين و پُرکارترين نويسندگان مدرن ايتاليايي بود. رويکرد اخلاقي تيزبينانه او عمدتاً بر روي گناهان جامعه بورژوازي متمرکز است. موراويا پس از نگارش اولين رمانش تلاش کرد تا طيف بوم اخلاقي خود را بدون هيچ‌گونه تحول مشخصي گسترش دهد. پس مي‌توان آثار او را تغييراتي در يک موضوع ناميد. از نظر او، «روشنفکر چيزي جز شاهد زمان خود نيست».

علاوه بر اينها، وي يکي از برجسته‌ترين چهره‌هاي ادبي ايتاليايي قرن بيستم محسوب مي‌شود. ترسيم او از مضامين وجودي، مبتني بر بي‌تفاوتي توده‌اي و نگراني‌هاي خودخواهانه جهان بورژوازي پيش از نوشته‌هاي ژان پل سارتر و آلبر کامو است. موراويا از نظريه‌هاي کارل مارکس و زيگموند فرويد آگاه بود و آثارش معمولاً بر موضوعاتي مانند سياست، جنسيت، روانشناسي، فلسفه پديدارشناسي و هنر متمرکز شده بود. وي در کاوش‌هاي خود که بر اساس برداشت‌هاي بشريت از واقعيت است دنيايي از انحطاط و فساد را ارائه مي‌دهد که افراد در آن توسط حواس خود هدايت مي‌شوند و جنسيت جايگزين عشق است.

ضمنا، موراويا فقدان ارتباط کامل با واقعيت را ريشه بيماري مدرن بيگانگي مي‌دانست. او از رويکردهاي ممکن براي عينيت بخشيدن به اين بحران روابط (رئاليسم انتقادي و تجربي‌گرايي) استفاده مي‌کرد و به نمايش عيني و تعبير علمي پديده‌هاي بحراني از تمام جنبه‌هاي روانشناختي و اجتماعي آن مي‌پرداخت. به عنوان مثال وي درGli indifferenti يک تصوير نسبتاً صريح و نامطلوب از برخي از اقشار جامعه رم ارائه داد و يک مناقشه اجتماعي را با آن ايجاد کرد.

وي در رمان بلند Le ambizioni sbagliate (1935، چرخ بخت) همان موضوع را با تعبيري ديگر در چارچوب يک ساختار دقيق به تصوير مي‌کشد. داستان به سه قسمت تقسيم شده‌ و هر قسمت نمايانگر يک روز از زندگي شخصيت‌هاي آن است که در فواصل يک ماهه ديده مي‌شود و در برابر پس‌زمينه متروک همراه با پذيرش شکست، جاه‌طلبي نيز به عنوان يکي از انگيزه‌هاي اساسي و ويرانگر خودخواهي انسان مورد تحليل و بررسي قرار مي‌گيرد. موراويا در L’imbroglio (1937) که مجموعه‌اي متشکل از پنج داستان بلند هست بر موضوع ناتواني انسان در دستيابي به عشق متمرکز شده‌است‌ اما او در داستان‌هاي موجود در I sogni del pigro (1940)، La mascherata (1941، حزب باغ) و L’epidemia (1944) که حاوي داستان‌هاي طنز و سورئاليستي هست به هجو دولت ديکتاتوري پرداخته‌است.

موراويا در مورد نويسندگي و زندگيش مي‌گويد: «مهمترين واقعيت‌ زندگي من عفونت سل استخوان‌ بود که به مدت پنج سال مرا با بيماري درگير و با فاشيسم احاطه کرد. البته، بيماري، علاوه بر ايجاد رنج سبب شد کارهايي را که ممکن بود در شرايط طبيعي آنها را انجام ندهم‌ را با وجود وضع جسماني نامناسب، اجرا کنم. پس، آن چيزي که ما مجبور به انجام آن مي‌شويم شخصيت ما را شکل مي‌دهد نه آن چه را که با اختيار خود انجام مي‌دهيم».

به طور کلي، نوشته‌هاي او با سبک واقعي، سرد و دقيق آن مشخص مي‌شود که غالباً بيماري بورژوازي را به تصوير مي‌کشد و اين، ريشه در سنت روايت قرن نوزدهم دارد که زيربناي آن آگاهي اجتماعي و فرهنگي بالا است. موراويا معتقد بود: «اگر نويسندگان مي‌خواهند واقعيت را نمايندگي کنند بايد موضع اخلاقي و برخورد سياسي، اجتماعي و فلسفي کاملاً قابل تصوري را اتخاذ کنند اما در نهايت، نويسندگان بر خلاف اعتقادهاي خود زنده مي‌مانند».

بيشترين موضوع‌هايي را که موراويا در اغلب کارهايش به آنها پرداخته شامل خشکي عاطفي، انزوا و سرخوردگي وجودي ‌هست و در رمان‌هايش نيز به بيگانگي اجتماعي و اگزيستانسياليسم اشاره کرده و علاوه بر آن، خشکي اخلاقي، رياکاري زندگي معاصر و ناتواني مردم در يافتن خوشبختي از راه هاي سنتي مانند عشق و ازدواج نيز جزو مهمترين موضوع‌هايي است که آلبرتو موراويا در آثارش به آنها پرداخته‌است. معمولاً اين شرايط از نظر آسيب‌شناسي در زندگي طبقه متوسط ??وجود دارد و داستان‌هاي اوليه موراويا هم اغلب به طبقه متوسط ? ??ايتاليايي حمله مي‌کند. سبک نوشتاري موراويا به دليل استفاده از کلمات ابتدايي و معمول و همچنين به کارگيري نحو زباني خاص، ولي با لحن تند و بدون تزئين سبب شده‌است که آثار او مورد توجه مخاطبان قرار گيرد ولي در رمان‌هاي بعدي وي، مونولوگ دروني برجسته هست و مطالب تمثيلي و هجوآميز وي از نظر برخي افراد، کنايه از سياست فاشيستي است. علاوه بر آن، داستان‌هاي کوتاهي که موراويا در طول دهه پس از جنگ نوشت مانند رمان‌هايش در اين دوره تحت تأثير مشغله‌هاي او درباره نگراني‌هاي پوپوليستي بود. وي همچنين، استفاده از راوي شخص سوم را به نفع روايت اول شخص کنار گذاشت تا جهان را به صورت ذهني به تصوير بکشد. ضمنا، در مجموعه‌هاي داستاني کوتاه Racconti romani (1954؛ داستان‌هاي رومي ، ۱۹۵۷) و Nuovi racconti romani (1959؛ More Roman Tales، ۱۹۶۴) که شامل بسياري از بهترين کارهاي او هست موراويا از زبان محاوره براي ترسيم وقايع عادي زندگي و معرفي شخصيت‌هاي داستانيش استفاده کرده‌است. وي در دهه ۱۹۶۰، از مارکسيسم دور شد و شروع به استفاده از اصول اساسي فرويدي و پديدارشناسي براي حل تعارضات شخصيت‌هاي خود کرد و مجموعه داستان‌هاي بعدي او، Un’altra vita (1973، ليدي گوديوا و داستان‌هاي ديگر، ۱۹۷۵) و La cosa e altri racconti (1983،  قصه‌هاي اروتيک ، ۱۹۸۶) مبتني بر جنسيت و از خودبيگانگي روان انسان بود.

اما با اين که موراويا در طول کار ادبي خود فشار سانسورگران را احساس مي‌کرد و آنها او را به بي‌اخلاقي، فحاشي و وسواس متهم کردند و برخي از آثار وي توقيف شدند و همه آثار وي در سال ۱۹۵۲ در فهرست پاپ قرار گرفت ولي مضامين تکراري و سبک روزنامه نگاري وي سبب شد که بسياري از منتقدان به اين نتيجه برسند که موراويا هنگام نوشتن در چارچوب داستان کوتاه، بيشترين تأثير را دارد. تمايل موراويا به دوباره کاري تعداد محدودي از مضامين باعث شد تا برخي منتقدان، وي را به عنوان نويسنده‌اي از يک محدوده محدود که براي پيشرفت تکنيک‌هاي رمان يا داستان کوتاه کار کمي انجام داده است، تفسير کنند. با اين حال، بيشتر افراد، موراويا را به عنوان هنرمندي مي‌شناسند که حداکثر توان خود را به درک موضوع‌هاي گوناگون اختصاص مي‌داد و از دستگاه‌هاي کلاسيک قصه‌گويي براي بررسي مشغله‌هاي تمدن مدرن استفاده مي‌کرد. پس، در نهايت ما بايد بدانيم که شهرت جهاني و محبوبيت سبک نگارشي موراويا به حدي هست که منتقدان نيز مهارت روايي، نفوذ روانشناختي، توانايي وي در خلق شخصيت‌هاي معتبر، گفتگوهاي واقع‌بينانه او و همچنين سبک خشن ولي بدون چشم‌پوشي از ابراز حقيقت را که در وي وجود داشت، ستايش ‌مي‌کنند.

 

علاقمندان به طنز و ادبيات جهان براي کسب اطلاعات بيشتر مي‌توانند مطالب ما را درسايت دفتر طنز حوزه هنري ملاحظه فرمايند.

 

تاليف و ترجمه: ياسمن حسيني، دفتر طنز حوزه هنري

 

منابع:

 

  1. Alberto Moravia, https://www.britannica.com/biography/Alberto-Moravia

 

  1. Alberto Moravia, https://en.wikipedia.org/wiki/Alberto_Moravia

 

  1. Alberto Moravia, https://biography.yourdictionary.com/alberto-moravia

 

  1. Moravia, Alberto, https://www.encyclopedia.com/people/literature-and-arts/italian-literature-biographies/alberto-moravia
  2. Alberto Moravia, https://www.enotes.com/topics/alberto-moravia/critical-essays/moravia-alberto-79361

 

 

 

لینک کوتاه مطلب : http://dtnz.ir/?p=313924
نظر بدون فحش شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.